به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ هماندیشی فقه نظامساز، درآمدی بر همایش ملی فقه نظامساز، روز پنجشنبه، ۹ اسفندماه با حضور اندیشمندان و صاحب نظران حوزوی در موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین محمد حاجابوالقاسم دولابی، رئیس پژوهشکده فقه نظام در این نشست به بیان نظرات خود پیرامون فقه نظام پرداخت و اظهار کرد: موضوع سخن من تقریرات مختلفی است که از فقه نظام بیان شده است. به عنوان مقدمه این نکته را عرض کنم که کلمه فقه نظام نه در آیه قرآن به کار رفته و نه در روایات. اگر به این نکته توجه نکنیم که اصلا برای چه پیرامون فقه نظام بحث میکنیم نمیتوانیم به یک نتیجه مطلوب در پاسخ به این سوال دست پیدا کنیم. باید بدانیم در فقه نظام دنبال چه هستیم؟ نقطه آغاز بحث ما باید این باشد که برای چه دنبال فقه جدید هستیم و ضرورت ایجاد تحول در فقه با چه هدفی مطرح شده است. در مقام پاسخ باید گفت که دنبال اقامه دین هستیم. اقامه دین یک دستور قرآنی است. اقامه دین رسالت علما است. رسالت علما فقط تبیین دین در ساحت زندگی فردی نیست. رسالت علما اقامه دین، یعنی زمینهسازی برای تحقق دین در عالم واقع است. اگر دین را مشتمل بر دستورات فردی و اجتماعی دانستیم که مقتضای کمال شریعت نیز همین است، اگر قرار است به عنوان عالمان دین به پادارنده دین در ساحت فردی و اجتماعی باشیم به نظر میرسد نیاز به یک فقه جدیدی داریم.
وی ادامه داد: با این فقه فردی جزءنگر نمیتوانیم بسترسازی برای اقامه دین در همه ساحتهای فردی و اجتماعی داشته باشیم. حتما نیاز به تحول و ایجاد فقه جدید داریم. همه کسانی که بحث فقه نظام را مطرح میکنند با این هدف به طرح مباحث میپردازند. طبیعتاً باید در بیان تقریرات مختلف از فقه نظام، به این نکته بپردازیم که آیا این تقریر از فقه نظام ما را به هدف مذکور میرساند یا نمیرساند. اگر تقریر الف ما را به هدف اقامه دین نمیرساند باید بگوییم این تقریر از فقه نظام تقریر کاملی نیست. براساس مطالعاتی که بنده داشتم، حداقل پنج تقریر برای فقه نظام قابل بیان است. در ادامه به توضیح مختصر هر کدام میپردازم.
حجت الاسلام حاجابوالقاسم در ادامه افزود: اولین تقریر این است که میگوید مقصود از فقه نظام، فقه نظاممند است. طبق این دیدگاه، در عبارت فقه نظام، کلمه نظام را صفتی برای فقه قلمداد میکنند. باید توجه داشت که این ترکیب، ترکیب اشتباهی است. به همین دلیل قائلان به این نظریه از عبارت «فقه نظاممند» استفاده میکنند. این تعبیر ناظر به خود فقه است و میخواهد بگوید فقه به مثابه یک علم دارای یک منهج خاص است، اجزای هماهنگ دارد و دارای هدف واحد است. این معنا مورد انکار احدی نیست، اما مشکل ما را حل نمیکند. تقریر دوم فقه نظام همان تقریر شهید صدر است. شهید صدر معتقد بود احکام فرعی ما رو بناست و ما یک زیربنایی داریم که مکتب اسلام را تشکیل میدهد. طبق این دیدگاه، احکام و تشریعات دارای قواعد و هنجارهای کلیتری است و احکام جزئی در بستر آن احکام کلی شکل گرفته است؛ به همین دلیل فقیه میکوشد از این احکام جزئی که به مثابه روبناست به مبانی کلی که مکتب اسلام در حوزههای مختلف است دست پیدا کند. به نظر من فقه نظام به این معنا هم حلال مشکلات ما نیست.
وی در ادامه تصریح کرد: سومین تقریر این است که برخی فقه نظام را به معنای فقه جامعه میگیرند؛ یعنی کشف احکام زندگی اجتماعی. جامعه را هم ترکیبی از حاکم و محکوم تلقی میکنند. قائلان این دیدگاه معتقدند که احکام جامعه را از ادله شرعی کشف میکنیم. یک زمان میخواهیم حکم زندگی یک فرد را کشف کنیم، زمانی میخواهیم حکم زندگی یک جامعه را کشف کنیم. زندگی جامعه در دل خود یک نظامی دارد و نظامواره است. حالا حکم این نظام چیست؟ مثلا تکلیف شرعی حاکم نسبت به محکوم چیست یا بالعکس. در تقریر چهارم مقصود از فقه نظام، فقه ساختارهاست. نظام اجتماعی مرکب است از مجموعه منسجم از اهداف، مقاصد، راهبردها، ارزشها سازمانها و ساختارها. طبق این دیدگاه، باید به سوی فقه ساختارها حرکت کنیم؛ یعنی لوازم تحقق دین را در ساختارهای اجتماعی متناسب با آن پیشنهاد کنیم. مثلاً در مکتب سیاسی اسلام معتقد به ولایت فقیه هستیم. تحقق این نظریه نیازمند ساختار اجتماعی است. این ساختار در قوه مققنه چگونه خودش را نشان داده است؟ از طریق شورای نکهبان. این هم تقریر خوبی است.
رئیس پژوهشکده فقه نظام در ادامه گفت: در تقریر پنجم که جمع تمام این تقریرها است و از همه دقیقتر است، فقه نظام به معنای فقه اقامه دین است. یک تقریر از فقه نظام را این گونه ترسیم میکنیم که فقه نظام یعنی فقه اقامه دین. طبق این نگرش هم شما باید مکتب را کشف بکنی، هم باید قانون متناسب با این مکتب را پیشنهاد کنی. باید توجه داشت برخی ساختارها زمینه عمل به احکام را از بین میبرد. برخی ساختارها زمینه عمل به احکام را فراهم میکند.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا