تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 11473
تاریخ : ۱۲ خرداد, ۱۳۹۸ :: ۱۵:۱۷
سخنرانی آیت‌الله سیدمنذر حکیم در رابطه با نشست فقه و نظام‌مندی. مقصود از فقه نظام‌مند فقهی است که جامعه انسانی را مدیریت کند یک استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه فقه نظام‌مند مجموعه احکام شرعی به صورتی است که نه فقط فرد بلکه جامعه انسانی را مدیریت می‌کند، اظهار کرد: مقصود از نظام و نظام‌مندی آن چیزی است که جامعه به آن نیاز دارد که اعم از نظام اقتصادی، سیاسی، قضائی، قانون‌گذاری، آموزشی، تربیتی و روابط بین‌الملل است که فقه می‌تواند تمام این مسائل را پاسخگو باشد.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ نشست «فقه و نظام‌مندی»، شب گذشته ۱۱ خرداد با سخنرانی آیت‌الله سیدمنذر حکیم، استاد خارج فقه حوزه علمیه قم، واقع در مرکز تحقیقات اسلامی، واقع در مشهد مقدس برگزار شد.

وی در ابتدا بیان کرد: این بحث، یکی از چالش‌های معاصر در جامعه اسلامی است. اینکه چرا این عنوان انتخاب شد نیز دلیلش این بود که یکی از دلایل به وجود آمدن برخی از مشکلات، همین فقه فتوایی است که در رساله‌های عملیه است. رویکردی که در این فقه است و نحوه ورود و خروج فقها در مسائل، یک رویکرد فردی است که می‌توان به عبادات، معاملات و ایقاعات اشاره کرد که همگی فردی هستند. بنابراین این رنگ‌وبو در رساله‌ها وجود دارد و قبل از رساله‌ها، در فقه فتوایی علمای گذشته موجود بوده است، هرچند که در لابه‌لای بحث‌های فقه فردی، مباحث اجتماعی مانند نماز جمعه و جماعت، جهاد، خمس، زکات و ... ، مطرح است، اما سؤال اصلی که مطرح است اینکه آیا این فقه می‌تواند یک جامعه اسلامی و یک جامعه انسانی و بشریت مدیریت کند؟ چون ما مدعی هستیم که امام زمان(عج) حکومت جهانی خود را بر اساس اسلام مدیریت می‌کند، لذا آیا با این فقه که در ساله‌های عملیه است بشریت مدیریت می‌شود یا خیر؟

آیت الله حکیم در ادامه تصریح کرد: البته ما تجربه انقلاب اسلامی را داریم. در این تجربه که امام راحل با همان فقه جواهری تجربه عملی‌ای را نشان داد که یک جامعه اسلامی را مدیریت کردند و الآن هم بعد از ۴۰ سال، با همین فقه کار می‌کنیم، اما با این حال در این زمینه سؤالات جدی مطرح است. در حال حاضر نظام اقتصادی ما، نظام سرمایه‌داری است که مرکب با بخشی از قواعد اسلامی است؟ یا یک نظام اقتصادی کاملا اسلامی می‌باشد؟ اگر اسلامی بود، الان وضعیت بانک‌های ما چطور می‌بود؟ آیا با توجیه‌های گوناگون، می‌توانیم فقه را دست‌کاری کنیم و یک نظام سرمایه‌داری را با پوشش اسلامی عرضه کنیم؟

این استاد حوزه علمیه بیان کرد: اگر بگوییم عدالت اقتصادی و اجتماعی یک اصل است، چطور این عدالت خود را نشان می‌دهد؟ بنابراین مباحث چالشی فراوانی از لحاظ علمی و واقعیت اجتماعی داریم و اگر اینها در حوزه‌های علمیه مطرح نشود و پاسخ علمی به آن ندهند، در عمل نیز به همان نسبت دچار آسیب خواهیم بود. اما بحث این است که ما با سه سؤال اصلی مواجه هستیم که باید به آنها بپردازیم. سؤال اول اینکه، اصلا فقه اسلامی یعنی فقه اهل بیتی(ع) که بر اساس اصول اهل بیت(ع) است و در فهم و در عرضه دین مطرح شده و به دست ما رسیده است که ادعای یک حکومت جهانی اهل بیتی داریم و تجربه عمل اهل بیتی را در زمان امام علی(ع) داشته و قبل از ایشان نیز تجربه عملی زمان رسول خدا(ص) را داشته است و امام زمان نیز بر همان مبنا حکومت می‌کند، آن حکومتی که امام عصر(عج) اجرا می‌کند که نظام اسلامی رسول خدا(ص) و امام علی(ع) است، الآن در جهان معاصر چطور خواهد بود و آیا می‌توانیم از آن ترسیمی داشته باشیم؟

وی در ادامه افزود: این سؤال نیز سه سؤال دیگر را در بردارد. سؤال اول اینکه، فقه اهل بیت(ع)، فقه نظام‌مند است یا خیر؟ دوم اینکه اگر این فقه، نظام‌مند است این نظام قابل شناسایی است یا خیر؟ ممکن است بگوییم فقه ما نظام‌مند است اما اصول فقه ما برای رسیدن به این نظام کمک نمی‌کند و این اصول نیاز به متمم‌هایی دارد. نظامی که اجزاء آن در لابه‌لای کتب فقهی و روایی و آیات قرآن وجود دارد، اما باید اینها شناسایی شوند. این سؤال در حقیقت سؤال دیگری را مطرح می‌کند که آیا در این مقام، نظام را می‌شناسیم یا نظام را می‌سازیم؟

آیت الله حکیم تصریح کرد: بنابراین، سه سؤال داریم که آیا فقه ما نظام‌مند است که این مقتضی را به وجود می‌آورد که در فقه نظام‌سازی بیفتیم یا خیر؟ اگر مواد اولیه نظام در این فقه نهفته است، با چه ابزاری می‌توانیم به این نظام دست یابیم و یا اینکه ما با چه قواعدی می‌توانیم نظام بسازیم؟ زمانی که انقلاب شد، در آغاز انقلاب بحث بود که الان اسلام می‌خواهد حکومت کند اما با این حال آیا انتخابات خواهیم داشت و ولایت فقیه با انتخابات سازگار است یا نیست؟ بنده با استفاده از چند آیه که اساس تشریع ما به قرآن کریم برمی‌گردد و قرآن کریم برای بیان احکام الهی و بیان قوانین خودش شیوه‌های گوناگونی را مطرح کرده است و همینطور روایات اهل بیت که سیر تحول آن مسیر تکاملی دارد مباحثی را مطرح می‌کنم.

وی در ادامه افزود: ما چند آیه داریم که ظاهرا از محکمات هستند، از جمله اینکه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»، شاهد مثال در این آیه «ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» است. یعنی دینی که قیم بر انسان باشد. یعنی دینی که حاکمیت را بر عهده دارد. آیات دیگری نیز داریم که می‌فرماید «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ»، یا «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»، یا «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّي بِهِ» که در دین شریعت وجود دارد و این شریعت نیز احکامی دارد و اگر از این حدود پا را فراتر بگذاریم به خود ستم کرده‌ایم. اما آیا این حدود نظمی دارند یا یک مجموعه به‌هم ‌ناپیوسته و بی‌ربط هستند؟

این استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: آیات دیگری که فرمود «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» یا «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی» یعنی دینی که ادعا می‌کند کامل هستم و برای بشریت آمده است، چون در جای دیگری فرمود «هُديً لِلْعالَمينَ. بنابراین قرآن آمده که جامعه بشری را هدایت کند. وقتی که قرار شد آدم روی زمین آید نیز خداوند فرمود «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّکُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ». لذا خطاب به افراد و بین آدم و انسان و کل بشریت شده است. یعنی خطاب‌های قرآنی متنوع هستند، لذا ظرفیتی در این آیات وجود دارد و احکامی که در این آیات آمده است، بیان‌گر هدایت بشریت هستند.

وی تصریح کرد: درست است که جزاء، فردی است اما خیلی از جاها به صورت عام مجموعی و استغراقی مباحث مطرح شده است. همچنین سنت‌های الهی که برای جوامع بشری مطرح شده نشان می‌دهد که قرآن با یک جامعه انسانی ارتباط برقرار کرده است. مثلا خداوند می‌فرماید «فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ» این آیه فردی است، اما در ارتباط با دیگران است و باید با ازدواج جامعه کوچکی را تشکیل دهد که این مجموعه‌های کوچک، جامعه را تشکیل می‌دهند. همچنین خداوند می‌فرماید «يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثى وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم»، حالا برای رسیدن به هدف تربیتی این آیه نیازمند قانون هستیم. الآن کلام را که می‌خوانیم، یک منظومه کلامی است و اعتقادات ما نظم دارد. مکارم اخلاق ما نیز که منظومه اخلاقی است، نظم دارد و منظومه‌ای را نشان می‌دهد. اما در فقه که می‌آییم می‌گوییم هیچ منظومه‌ای وجود ندارد و یک مشت قوانین متفرق است.

آیت الله حکیم در ادامه افزود: بنابراین مجموعه مبانی که ما را وادار می‌کند که فقه خود را نظام‌مند بدانیم، مبانی است که فقهای ما قبول دارند. اما در نظام‌مندی چه می‌خواهیم؟ در اینجا باید بگویم، همین اینکه می‌گویند «الصلاه عمود الدین»، در واقع یک انسان که نمازخوان است و به این پنج وقت، مقید است، این انسان همین که نمازخوان شد، زندگی‌اش نظم خاصی پیدا می‌کند. دقیقا مانند عقربه‌های ساعت که به‌هم ربط دارند و اگر یکی از اینها به‌هم بخورد همه مجموعه به‌هم می‌خورد اما اگر اینها سالم باشند، یکی که کار کند، ساعت نیز درست می‌چرخد. برهان نظم هم این است که می‌گوییم سلول‌های بدن ما منظم هستند، پس بقیه دستگاه‌های بدن نیز منظم هستند. هر مجموعه منظم اگر یک جزئش خوب کار کرد، یعنی بقیه اجزاء آن نیز روی روال است. لذا آدمی که نمازخوان است سبک زندگی او نیز متفاوت می‌شود، چون باید طبق این وظیفه فردی، برای خود برنامه‌ریزی کند.

وی بیان کرد: مدعی هستیم که اسلام تمام این اوقات فراغت را پر کرده است، نه فقط وقت نماز را. برای نمونه معاملات، روابط اجتماعی، روابط خانوادگی و روابط بین‌المللی را قانون‌مند کرده است که این قوانین با یکدیگر مرتبت هستند و در صورتی که با یکدیگر هماهنگ باشند تاثیرگذاری خواهند داشت. مثلا وقتی سهم‌الارث دختر را نصف قرار داد، این دختر در جای دیگر نفقه‌اش بر عهده شوهر یا ولی قرار داده شده است، لذا بین این قوانین هماهنگی وجود دارد. بنابراین نظامی که می‌گوییم فقه ما نظام‌مند است، یعنی احکام شرعی‌اش به‌هم مرتبط هستند و با یکدیگر هماهنگی دارند و هدف واحدی که تکامل اعتقادی و رفتاری و عاطفی این انسان را به وجود می‌آورند را دنبال می‌کند. به تعبیر قرآن که فرمود «أَفَمَن يَمْشِى مُكِبًّا عَلَى‌َ وَجْهِه‌ِى‌َّ أَهْدَى‌ أَمَّن يَمْشِى سَوِيًّا عَلَى‌َ صِرَ َطٍ مُّسْتَقِيم‌ٍ»، هم صراط مستقیم و هم درست پیمودن راه را می‌خواهیم. یعنی هم باید فقه نظام داشته باشیم و هم این را صحیح اجرا کنیم. یعنی گاهی می‌گوییم مدل داریم، اما آن را خوب اجرا نمی‌کنیم.

این استاد حوزه‌ علمیه قم در ادامه تصریح کرد: پس اگر بگوییم فقه ما نظام‌مند است، یعنی مجموعه احکام شرعی ما به صورتی است که جامعه انسانی را مدیریت می‌کند و نه فقط فرد را. در واقع فردی که در جامعه است را مدیریت می‌کند. اگر این فرد در غرب و یا در جامعه اسلامی باشد نیز تفاوتی ندارد. همچنین مقصود ما از نظام و نظام‌مندی یعنی آنچه جامعه ما به او نیاز دارد که اعم از نظام اقتصادی، سیاسی، قضائی، قانون‌گذاری، آموزشی، تربیتی و روابط بین‌الملل است که همه اینها را فقه ما می‌تواند پاسخگو باشد. اما این احکام در درون کتاب و سنت و کتب فقهی ما هستند و به گونه‌ای هستند که نیاز به شناسایی دارند.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.