تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 11947
تاریخ : ۱۷ تیر, ۱۳۹۸ :: ۱۵:۴۲
حجت‌الاسلام مهدی عبداللهی معرفت شناسی تأثیر معرفت‌شناسی در مطالعات اسلامی و علوم انسانی حجت‌الاسلام عبداللهی ضمن تبیین ضرورت علم فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و فلسفه اخلاق بر اهمیت دانش معرفت‌شناسی در مطالعات اسلامی تأکید کرد.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت‌الاسلام مهدی عبداللهی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در  کلاس «معرفت‌شناسی» که در حوزه علمیه امام خمینی(ره) تهران برگزار شد، به تبیین اهمیت دانش معرفت‌شناسی و کاربرد آن در علوم اسلامی پرداخت.

وی اظهار کرد: طبق تقسیم‌بندی رایجی که برای معارف دین وجود دارد، معارف دین سه دسته است: اعتقادات؛ اخلاق؛ احکام فقهی. اعتقادات به آنچه باید بدان اعتقاد داشته باشیم، می‌پردازد. اخلاق به صفات پسندیده و نکوهیده درونی ما می‌پردازد. احکام فقهی هم به احکام ظاهری می‌پردازد و بیشتر با رفتارهای ظاهری سروکار دارد. در مقابل، اخلاق بیشتر به احکام درونی ارتباط دارد. یک تقسیم‌بندی دیگری هم وجود دارد. دین دو بخش دارد: هست‌ها و نیست‌های کلی؛ بایدها و نبایدهای کلی. پس ما یک‌سری گزاره‌های نظری و توصیفی در دین داریم که مستقیماً با مقام عمل مربوط نیستند. ولی یک‌سری گزاره‌ها دستوری است و مستقیماً با مقام عمل ارتباط دارد. ما می‌خواهیم بگوییم برای اینکه شما معرفت دینی خودتان را عمق ببخشید و به زوایای پنهان این معارف دینی پی ببرید و در مقابل اشکالات و شبهات از ساحت معارف دین دفاع بکنید، باید یک‌‌سری مسائل را بیاموزیم که هم به فهم اینها کمک می‌کند و هم در برابر اندیشه‌های معارض به کار ما می‌آید.

پژوهشگر فلسفه اسلامی ادامه داد: در طبقه‌بندی علوم دینی، امور فقهی گستره وسیعی دارد. برخی قسمت‌های مهم فقه عبارتند از حقوق و سیاست. موضوع سیاست، حکمرانی و اداره امور جامعه است. هیچ جامعه‌ای بدون حکومت ممکن نیست. پس در هر جامعه‌ای باید یک‌سری دستور بدهند و یک‌سری باید دستور بپذیرند. پس سیاست ناظر به رابطه میان حاکمان و رعیت و مردم است. اما حقوق ناظر به چیست؟ حقوق ناظر به روابط میان انسان‌ها و محیط زیست است. پس در همه اینها با باید و نباید سروکار داریم و همگی ناظر به مقام عمل و رفتار است. اگر در این علوم و بایدها و نبایدها دقت کنیم، خواهیم دریافت که اینها مبتنی بر یک‌سری گزاره‌های پیشینی هستند که اگر این امور پیشینی تغییر کنند، این بایدها و نبایدها هم تغییر پیدا می‌کنند. چگونه؟ از علم سیاست شروع کنیم. علوم سیاسی ناظر به رابطه بین حکومت و مردم است. اما قبل از بررسی این رابطه یک سؤال متقدمی وجود دارد و آن اینکه آیا حکومت لازم است؟ قبل از اینکه شما به بایدها و نبایدهای بین حاکم و مردم برسی، این مسئله مطرح است که آیا حکومت لازم است یا لازم نیست. سؤال بعدی این است که اگر فرضا حکومت لازم است، حکومت حق چه کسی است؟ چه کسی باید فرمان بدهد؟ برخی می‌گویند هرکس غالب شد حق حکومت دارد. برخی می‌گویند هیچ کس حق حکومت بر دیگری ندارد و تنها راه این است که مردم حق حکومت را به برخی واگذار کنند. پس قبل از اینکه ما به تنظیم روابط سیاسی برسیم یک سؤالات مهمی وجود دارد که بر کل دانش سیاست حاکم است. این سؤالات در دانشی به نام فلسفه سیاست مورد بحث قرار می‌گیرند.

وی افزود: همین‌طور یک‌سری مسائلی وجود دارد که مقدم بر دانش حقوق است و در دانش فلسفه حقوق مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین در علم اخلاق برخی خلقیات به عنوان رفتارهای پسندیده معرفی می‌شوند و برخی خلقیات به عنوان رفتارهای نکوهیده معرفی می‌شوند. در اینجا سؤالی مطرح می‌شود که این بایدها و نبایدهای اخلاقی امور اعتباری هستند یا واقعیت خارجی دارند؟ مثلاً وقتی می‌گوییم عدالت خوب است، آیا واقعیت دارد یا خیر، واقعیتش کجاست؟ همچنین آیا این امور مطلق هستند یا نسبی هستند؟ آیا احکام اخلاقی ثابت و همه‌جایی است یا وابسته به نظر مردم است. این سؤالات، سؤالات اخلاقی نیست بلکه یک‌سری سؤالاتی است که بر کل علم اخلاق حاکم است و پاسخ دادن به آن بر کل علم اخلاق سایه می‌اندازد. این سؤالات در دانش فلسفه اخلاق مورد بحث قرار می‌گیرند.

عبداللهی در ادامه تصریح کرد: پس ما قبل از بررسی حقوق، سیاست و اخلاق باید به بررسی سه دانش با عنوان فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و فلسفه اخلاق بپردازیم. باید توجه داشت در اخلاق و حقوق و سیاست ما از بایدها و نبایدهای عملی صحبت می‌کنیم و همه ناظر به انسان هستند. پس برای اینکه اخلاق و حقوق و سیاست انسان مشخص شود، ما باید دانشی درباره خود انسان داشته باشیم. اگر شما انسان را صرفاً مادی بدانید، یک حقوق و سیاست و اخلاقی متفاوت برای او در نظر می‌گیرید. اگر انسان را دارای بعد مادی و معنوی بدانید، یک حقوق و سیاست و اخلاق دیگری برای او در نظر می‌گیرید. پس ما برای اینکه حقوق و سیاست و اخلاق دقیقی داشته باشیم، باید فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و فلسفه اخلاق داشته باشیم و برای اینکه فلسفه حقوق و ... دقیق داشته باشیم، باید یک انسان‌شناسی داشته باشیم. یکی از مسائل بسیار مهم انسان‌شناسی این است که این انسان از کجا آمده و به کجا خواهد رفت؟ پس خود انسان‌شناسی متوقف است بر خداشناسی. در همه این امور پنجگانه، یعنی فلسفه حقوق و ... و انسان‌شناسی و خداشناسی، ما دنبال شناخت هستیم. قبل از اینکه خداشناسی و ... را مورد بررسی قرار دهیم، باید به خود شناخت بپردازیم. ما در خود شناخت مسائلی داریم که اتخاذ دیدگاه در آنها بر همه دانش‌های ما تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال اصلا معرفت ممکن است یا خیر؟

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.