پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ جامعیت ادیان از مباحث مهم و اصیل فلسفهی دین و کلام جدید است و در مورد ادیان مختلف مطرح گردیده است، در این میان دین مبین اسلام هم از این بحث مستثنی نبوده و از قدیمالایام و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تلاش برای پیاده کردن اسلام در زندگی اجتماعی بحثی رایج بوده است. در گستره علوم اسلامی آنچه که خود را در این مبحث بیشتر نمایان کرده و محل تضارب آرای اندیشمندان قرار گرفته است، علم فقه است. این علم که از شریفترین و گستردهترین علوم و معارف اسلامی است، از آن جهت که به بایدها و نبایدهای زندگی میپردازد، اهمیت آن در زندگی مسلمانان بیش از هر علم و فن دیگری مشهود است. به همین مناسبت در یادداشتی به بازخوانی نظرات رهبر معظم انقلاب در زمینه علم فقه پرداخته شده است که در ادامه میخوانید.
فقه به معنای عام عبارت از آگاهی از دین است و شامل جمیع معارف اسلامی میشود اما فقه به معنای خاص، که ستون فقرات و بنیه اصلی حوزههای علمیه و به معنای وسیعتر، استخوانبندی زندگی اجتماعی و سیاسی است به «آگاهی از علم دین و فروع دینی و استنباط وظایف فردی و اجتماعی انسان از مجموعهی متون دینی» تلقی میگردد.
منظور از فقاهت که یک علم بشمار میرود، همان روش و شیوه استنباط است یعنی «همین روش رد فروع به اصول، و استنباط از اصول و مبانی استنباط -[یعنی] کتاب و سنت و عقل و اجماع- و کیفیت این استنباط و تقابل میان ادله و ترتیب و نوبتبندی ادلهی مختلف، که اول به چه مراجعه کنیم؛ فرضاً اول به ادلهی اجتهادی مراجعه میکنیم، به ظواهر مراجعه میکنیم؛ اگر ظواهر تعارض داشتند، چهکار بکنیم؟ اگر ظواهری نداشتیم، چهکار بکنیم؟ نوبت اصول عملیه کی میرسد؟ کدام اصل بر کدام اصل دیگر مقدم است؟ و از این قبیل. این شیوهای که ما در علم اصول آن را میخوانیم، اسمش را "فقاهت" میگذاریم.»
در زمینه کاربرد و حیطه علم فقه در زندگی بشری دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، عدهای آن را در حوزهی زندگی شخصی پذیرفته و دستهای دیگر بررسی مسائل اجتماعی را نیز در گرو فقه دانستهاند. در این میان حضرت آیتالله خامنهای دایرهی شمولیت علم فقه را وسیع و شامل تمام ابعاد و احوال زندگی انسان میدانند.
«انسان از قبل از ولادت تا بعد از ممات احوالی دارد، و این احوال شامل احوال فردی و زندگی شخصی اوست، و نیز شامل احوال اجتماعی و زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بقیهی شؤون اوست. تکلیف و سرنوشت همهی اینها در فقه معلوم میشود.» «ما اگر بخواهیم آنچه را که باید عمل بشود، در یک جمله خلاصه کنیم، آن یک جمله عبارت از فقه اسلامی است. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات که نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است که منطبق بر همهی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً» این تعبیرات یادآور فرمایشات امام راحل است که فرمود: «فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تاگور است» و اسلام همانطور که برای وظایف عبادی قانون دارد، برای امور اجتماعی و حکومتی نیز قانون و راه و رسم دارد.
اصطلاح «فقه سیاسى» به عنوان واژهای نوپدید در عرصهی فقه، مشتمل بر مجموعهاى از مباحث فقهى است که با رفتار سیاسی و دانش سیاست مرتبط بوده و تکالیف شرعى زندگى سیاسى مؤمنان بلکه شهروندان را تعیین کرده و آیین اداره مطلوب را بر اساس منابع و ادله معتبر شرعى، تبیین و توصیه مىکند. پیشینه این فقه بنابر نظر رهبر معظم انقلاب به درازای تاریخ تدوین فقه است، ایشان میفرمایند: «فقه سیاسی در شیعه، سابقهاش از اولِ تدوین فقه است. یعنی حتّی قبل از آنکه فقه استدلالی در قرن سوم و چهارم تدوین بشود. نمونهاش را شما در روایات میبینید. همین روایت [کتاب] "تحفالعقول" که انواع معاملات را چهار قسم میکند، یک قسمش سیاسات است -امّاالسّیاسات- که خب، در آنجا مطالبی را بیان میکند. در این روایت و روایات فراوان دیگر، شاخصها ذکر میشود. بعد که نوبت به عصر تدوین فقه استدلالی میرسد -دوران شیخ مفید و بعد از ایشان- باز انسان مشاهده میکند که فقه سیاسی در آنجا وجود دارد؛ در ابواب مختلف، آن چیزهائی که مربوط به احکام سیاست و ادارهی جامعه است، در اینها هست. بنابراین سابقهی فقه سیاسی در شیعه، سابقهی عریقی است.»
تفاوت نگاه فقهی امام با سایر فقها در فقه سیاسی موجبات تشکیل نوعی فقه را به وجود آورد که به فقه نظامساز مشهور شد. «امام بزرگوار، فقه شیعه را از دورانی که خود در تبعید بود، به سمتِ فقه اجتماعی و فقه حکومتی و فقهی که میخواهد نظام زندگی ملتها را اداره کند و باید پاسخگوی مسائل کوچک و بزرگ ملتها باشد، کشاند.» «یک چیز [در این فقه] جدید است و آن، نظامسازی بر اساس فقه است؛ که این را امام بزرگوار ما انجام داد. قبل از ایشان کس دیگری از این ملتقطات فقهی در ابواب مختلف، یک نظام به وجود نیاورده بود. اولْ کسی که در مقام نظر و در مقام عمل -توأماً- یک نظام ایجاد کرد، امام بزرگوار ما بود.» «امام عزیزمان این فقه مستحکم را در گسترهای وسیع و با نگرشی جهانی و حکومتی مورد توجه قرار داد و ابعادی از فقه را برای ما روشن کرد که قبل از آن روش نبود.»
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی، در واقع حکومت فقه و نظامی برپایه فقه شکل گرفت. حکومت از نهادها و مسائل مختلفی شکل گرفته است و معلوم است که وقتی گستره فقه به وسعت اداره جامعه شد باید در تمام زمینهها برای کشف حکم خدا قیام نمود. برحسب همین نیاز رهبر انقلاب میفرمایند: «ما امروز در بسیاری از زمینهها احتیاج داریم که وارد میدان اجتهاد شویم و حکم آنها را از اسلام بگیریم.» «امروز خیلی از مسائل وجود دارد که فقه باید تکلیف اینها را معلوم کند، ولی معلوم نکرده است.»
«این [روشن نبودن برخی مسائل] نقص از ما است وَالّا فقه یعنی ادارهی زندگی، یعنی تبیین نظام زندگی اجتماعی و سیاسی. اینکه ما در این زمینه تخصّصگرایی کنیم و تخصّصها را هر چه ریزتر کنیم، فکر خیلی خوبی است، دارد هم میشود، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. سالها است عدّهای از متفکّرین در دنیا به این نتیجه رسیدهاند که تخصّصی شدن در کنار منافعی که دارد، مضارّی هم دارد. برخی از علوم بینرشتهای و مانند اینها برای این است که این نقصها را جبران کند؛ شما هم اگر چنانچه دنبال تخصّص میروید، باید به این نکته توجّه کنید که تخصّص خوب است، امّا در کنارش ممکن است عیوبی هم داشته باشد که باید به آن برسید.»(دیدار طلاب حوزههای علمیه ۱۳۹۸/۰۲/۱۸)
مراد از فقه حکومتی، مباحثی در حوزه فقه که به حکومت و مسائل آن میپردازد، نیست، بلکه نگرشی است که فقیه، حاکمیت سیاسی شیعه را درنظر گرفته و در استنباط خود به رفع نیازهای حکومت عنایت دارد. مطابق این نگرش، در مباحث فقهى و بیان افعال مکلفان، میبایست انسانها به عنوان فردی از شهروندان حکومت اسلامی درنظر گرفته شوند، نه به عنوان مکلّفی جدا از اجتماع و حکومت. لذا فقه حکومتی نه به عنوان بخشی از فقه، بلکه به معناى نگرش حاکم بر کل فقه بوده و استنباطهای فقهی میبایست بر اساس فقه اداره نظام سیاسی بوده و تمامی ابواب فقه ناظر به ادارهی کشور باشد.
حضرت آیتالله خامنهای که از داعیهداران حوزه فقه حکومتی بوده، ضمن اهتمام فقیهان بر استنباط فقهی مطابق این نگرش بر ضرورت اینگونه نگرش در فقه تأکید کردهاند: «بسیاری از مباحثِ حکومتی، مبحث دیات، مبحث حدود و دیگر مسائل قضا برای دستگاه با عظمتِ قضاوت ما، حل فقهی نشده و تکلیفش معلوم نگردیده است.» «فقه، توانایی دارد» گرچه به این مسأله پرداخته نشده است. امروز «روی آوردن به "فقه حکومتی" و استخراج احکام الهی در همهی شئون یک حکومت، و نظر به همهی احکام فقهی با نگرش حکومتی یکی از واجبات اساسی در حوزه فقه اسلامی است که نظم علمی حوزه، امید برآمدن آن را زنده میدارد.» «فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به اداره یک کشور، اداره یک جامعه و اداره یک نظام باشد. [یعنی] شما حتى در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماء الحمام فکر مىکنید، باید توجه داشته باشید که این در یکجا از اداره زندگى این جامعه، تأثیرى خواهد داشت، تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه» باید «در قم باید درسهای خارجِ استدلالیِ قویای مخصوص فقه حکومتی وجود داشته باشد تا مسائل جدید حکومتی و چالشهائی را که بر سر راه حکومت قرار میگیرد و مسائل نو به نو را که برای ما دارد پیش میآید، از لحاظ فقهی مشخص کنند.»
بیان این نکته الزامی است که این فرمایشات رهبری به منزلهی نفی دروس خارج متداول نظیر طهارت و صلات نیست، چرا که به فرموده رهبر انقلاب طلاب در این دروس با روش و شیوهی استنباط آشنا میگردند، «بعضی از طلبهها میگویند: آقا، چرا همیشه طهارت و صلات و مانند اینها؟ فرقی نمیکند؛ آن چیزی که به شما شیوهی استنباط را یاد بدهد، مورد نیاز شما است. [این] گاهی در یک مسئلهی مربوط به طهارت است، گاهی در مسئلهی مربوط به صلات است، گاهی مسئلهی مربوط به بحث معاملات و اجاره و مانند اینها است؛ شما باید بدانید چه جوری استنباط کنید. اگر این طریقهی استنباط را یاد گرفتید، آن وقت ارزشهای اخلاقی را هم درست از کتاب و سنّت استنباط میکنید.»
از توصیههای همیشگی رهبر معظم انقلاب در دیدار روحانیون تکیه بر جدیت در تحصیل و تعمیق نظام فکری آنان بوده است، «ما باید به فقه عمق ببخشیم. از سطحینگری در فقه بایستی پرهیز بشود. امروز فقه ما باید از فقه زمان شیخ و شاگردان شیخ و شاگردان شاگردان شیخ -که بزرگان دورهی ماقبل ما هستند- عمیقتر باشد. در مسائل، ما بههیچوجه نباید سطحی فکر کنیم.» «درس را جدّی بگیرید؛ درس فقه را جدّی بگیرید. ببینید! عالِم دین میخواهد معارف اسلامی را به دست بیاورد؛ باید بداند که چه جوری باید به دست بیاورد؛ این همان اجتهاد است. این اجتهاد را اگر بخواهد انسان دارا بشود، باید تمرین کند، باید کار کند.»
تضارب آرا و تشکیل کرسیهای آزاداندیشی یکی از بهترین راههای پیشبرد و تعالی علوم محسوب میگردد، حضرت آیتالله خامنهای با درک هوشمندانه این مسأله همواره جوامع علمی حوزوی و دانشگاهی را برای تحقق این مسیر تشویق و توصیه فرمودهاند: «مسائل جدیدی وجود دارد. در زمینهی اقتصاد، مسائل تازهای وجود دارد. مثلاً ما بانکداری اسلامی را به وجود آوردهایم. امروز مسائل تازهای در زمینهی پول و بانکداری وجود دارد؛ اینها را بایستی حل کرد؛ باید اینها را در بانکداری اسلامی -بانکداری بدون ربا- دید. [چه کسی] باید اینها را انجام بدهد؟ فقه متکفل این چیزهاست. [ولی] نیاز ما به کرسیهای بحث آزاد فقهی در حوزهی قم -که مهمترین حوزههاست- برآورده نشده است.»
از دغدغههای دیگر رهبر معظم انقلاب در فضای فکری حوزه تهیهی مجلهای با رویکرد فقهی بوده است. «من با جمعی از برادران این نکته را مطرح کردم و گفتم که ما یک مجلهی فقه نداریم! ما یک مجلهی علمی فقه لازم داریم که مباحث فقهی را با زبان علمی فقه -یعنی زبان عربی- بیان کند. اگر کسی هم خواست فارسی بنویسد، مینویسد؛ اما زبان اصلی مجله باید عربی باشد. محققان یک مجلهی فقه تهیه کنند و در آن مقاله بنویسند؛ یکی از فضلای آبرومند هم یکی از درسهایش را تعطیل کند و بیاید مسؤولیت این مجله را به عهده بگیرد. مگر فایدهی این مجله برای پیشبرد فقه اسلام، کمتر از فایدهی آن درس است؟»
اتحاد جامعه مسلمین و تقریب بین مذاهب اسلامی که از آرمانهای امام راحل و از خطوط اصلی جمهوری اسلامی است تا جایی جلوهنمایی کرده است که رهبر معظم انقلاب استفاده از روایات اهل عامه را با قیود و شروطی در فقه شیعه جایز و بلکه مطلوب دانستهاند. «ما دهها هزار حدیث از طرق عامه [اهل سنت] داریم که بعضی از این احادیث بسیار خوب است. در زمینهی اخلاقیات و معارف، احادیثی بسیار قوی، متقن و قابل استناد وجود دارد، منتها وقتی به احکام میرسیم، نمیتوانیم به آنها تکیه کنیم. چرا؟ به خاطر اسنادش که هیچ اعتباری ندارد. در حالی که یقیناً در رجال اهل سنت، کسانی هستند که اگر ما دست به کار شویم، میتوانیم آنها را که موثقند پیدا کنیم. ای بسا هزاران حدیث فقهی از طرق اهل سنت برای ما احیا شود و مورد استفادهمان قرار گیرد. امروز این احادیث برای ما قابل استفاده نیست. گرچه فقها، بخصوص قدما، نقل کردهاند، منتها چون اسنادش را نمیدانیم قابل استناد نیست و نمیتوانیم مورد استفاده قرار دهیم.»
فقیه در مقام استنباط با دو عنصر موضوع و حکم رو به روست. موضوع در مرتبه پیش از حکم و به منزله علت آن است. تا فقیه، موضوع را به درستی نشناسد و اقسام آن را تشخیص ندهد، روا نیست، حکمی را بر آن بار کند. هر چه دامنه آگاهیهای فقیه گستردهتر و آشنایی وی با دانشهای رایج زمان خود، بیشتر باشد، موضوعها و رخدادهای زمان را بهتر تشخیص میدهد و دریافتن حکم آنها تواناتر خواهد بود. حضرت آیتالله خامنهای با درک اهمیت این مسأله همواره حوزههای علمیه و طلاب را در گام برداشتن برای تشخیص دقیق موضوع در موضوعات مختلف از جمله زکات نقدین، مرگ مغزی، حقیقت پول، بانکداری، معروف و منکر، قضیه جهاد و... ترغیب نمودهاند. «قم و دیگر حوزهها، از تحولات عالم نبایستی برکنار بمانند. کسانی که تدبیر امور حوزه را در دست دارند باید فکری بکنند و ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل عالم قرار بگیرند. برای اینکه یک رکن مهم برای فتوا، اطلاع از موضوع است. اگر فقه، موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هُوَ حقُّه، از دلیل شرعی، حکم فقهی را استنباط کند.»
وقتی سخن از فقه زنان مطرح میشود، مراد مباحثی است که در فقه درباره زنان بیان میشود و با عنوان احکام النساء در لسان فقها رد و بدل میگردد. در حوزه فقه زنان و تفاوت احکام میان زن و مرد، فقها قریب به ۶۰ مورد اشاره کردهاند که برخی از آنها در زندگی امروزه به عنوان چالشی برای بحث تبعیض میان زن و مرد از نگاه اسلام مبدل گشته است. متفکران و روحانیون بر اساس وظیفه اصلی خویش وظیفه دارند که بر اساس برداشتی صحیح و تبیین دقیق نگاه اسلام به این جریان، پاسخی درخور به این مطالبه اجتماعی داشته باشند. «ما در اسلام قوانینی داریم که تبیعیض بین زن ومرد را مشاهده میکنیم، مثل قانون ارث. ممکن است از نظر کسانی، این تبعیض مورد تردید قرار گرفته شود. البته همه شما مطمئناً مؤمن و متدین و پایبند به احکامید، اما من میگویم شما از کجا میدانید که در [همین] مسأله ارث دیدگاه مترقی و فکور و عمیقی پیدا نشود که نشان بدهد اتفاقاً این، هیچ ظلم نیست. یا همین طور در قضیه طلاق و قصاص و قضایای دیگر که وجود دارد. بالاخره قرآن است، سخن خداست، حکم الهی است، حکمت نبوی است، شوخی که نیست. نمیشود به آسانی گفت که: ما اینطور میگوییم. نه پشت این آیات، حکمتهایی وجود دارد. به من توصیه میشود که به حوزههای علمیه بگویید روی این گونه مسائل کار کنند.»
انتهای پیام/
منبع: khamenei.ir