به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، جمیله سادات علم الهدی پنجشنبه 7 شهریور در نشست تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و تداوم آن در علوم انسانی اسلامی که در دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در قم برگزار شد گفت: این نظریه را در کنار برخی از اصول فلسفه صدرایی از جمله حرکت جوهری قرار دادیم.
وی افزود: مساله تکوین اعتباریات بسیار مهم است و خود علامه نیز بیان می کند که باید به دورانی برگردیم که آن را نوزادی می گوییم؛ باید روی برهان تجربی توجه کنیم زیرا یکی از امتیازات علوم انسانی توجه به برهان تجربی و توجه به عینیات است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآورشد: در حوزه تعلیم و تربیت، برخی از عالمان این حوزه نظریات خود را با تجربیات عینی خود توسعه می دهند؛ روش شناسی علامه این فرصت را ایجاد می کند که از مشاهدات استفاده کنیم و آنها را به شکل مفصل مورد کاربرد قرار دهیم.
وی گفت: در دوران نوزادی اتفاقاتی رخ می دهد که می توان آنها را به عنوان مبنا در نظر گرفت و روی آنها متمرکز شد؛ نوزاد، در ابتدا اختلاف فشار و دما و رطوبت و نور را درک می کند؛ این درک، درک ساده ای نیست و با یک رنجش همراه است و علائم حیاتی نوزاد نیز از همینجا قابل شناسایی است. در این دوره ادراک رنج با ادراک حسی کاملا همراه است؛ در زمانی که می خواهیم کسی را از کما خارج کنیم از درد و رنج استفاده می کنیم تا این شخص را از کما خارج کنیم؛ اگر از این نوع روانشناسی تحولی استفاده کنیم، در واقع از علم و ارزش به همراه هم استفاده می کنیم؛ جامعه از نقطه خانواده توسعه پیدا می کند و فرد نیز به جامعه می پیوندد؛ در هنگام پیوستن به اجتماع مفهوم استخدام در نظریه علامه بسیار مهم است.
علم الهدی اظهارکرد: اگر علوم انسانی یا علوم اجتماعی را به معنی تبیین پدیده های اجتماعی بگیریم، نظریه اعتباریات علامه در تبیین نظریه اجتماعی به خصوص اصل استخدام کمک بسیار مهمی به ما می کند. نوزادان در کارکردن با اشیا به دنبال رسیدن به علم و درک هستند؛ آنها تمام حواس خود را به کار می گیرند و با کارکردن اشیا به دنبال درک آنها هستند؛ به نظر می رسد در بحث ناملایماتی که با بدن طبیعی رخ می دهد، دفع چنین رنجی به غایت اولیه فرد برای توسعه ادراکات انسان مبدل می شود.
پژوهشگر حوزه علوم تربیتی گفت: وقتی انسان سعی می کند رابطه های شخصی را کشف کند در ابتدا در زمینه دفع رنج، آن را تجربه می کند؛ این مساله ادراکی در رابطه سیاست و علم نیز خود را نشان می دهد؛ سیاست گذاری برای توسعه علوم انسانی مقدم بر توسعه خود آن علم است نه موخر از آن؛ در این زمینه باید به مباحث ادراکی و اراده به خوبی توجه نکنیم.
وی با ذکر این مطلب که رابطه خطی بین دانستن و شوق داشتن و انجام فعل وجود ندارد بلکه این عناصر به شکل خطی فعالیت می کنند، تصریح کرد: رابطه بین ضرورت و نیاز نیز از مقولات بسیار مهم است؛ نیاز برگرفته از آگاهی است؛ نیاز آگاهی به یک ضرورت و یک خلا و نقص است؛ اگر نیاز را به معنی فقدان وضعیت مطلوب بگیریم، آگاه شدن به این قضیه را یک نیاز می دانیم و به همین دلیل به طبقه بندی نیاز می پردازیم. هر نوع احساس نیازی که در روانشناسی بحث می کنیم خروج بحث عینی به سمت اعتبار ضرورت به اتفاقی که رخ می دهد ولی نکته مهم این است که این موارد به شکل اتمیک بررسی می شوند؛ در حالی که چنین چیزی نیست بلکه خود اعتبار «من» که متمرکز بر بدن مادی و طبیعی است و ثانیا مجموعه شرایط را مد نظر قرار می دهند بسیار مهم است.
وی گفت: امروزه با توسعه ارتباطات هرچه در این ارتباطات غرق می شویم بیشتر به شباهت های اجزای مختلف حاضر در این ارتباطات پی می بریم؛ به نظر می رسد به لحاظ موقعیت اجتماعی و تاریخی و طبیعی، شباهت های بسیاری با هم داریم؛ البته این بحث را نمی توانیم با فطرت مساوی بدانیم؛ این شباهت ها دست را برای رسیدن به نسبیت باز نمی گذارد؛ ضمن اینکه حداقل در آیات قرآن کریم کلیدواژه هایی را بررسی کردیم که تا حدود زیادی این مساله را بیان می کند که شواهدی را از این آیات در خصوص بحث اعتباریات وجود دارد که از جمله آنها کلمه «اتخاذ» است. چالش شناختی که درگیر آن هستیم شامل اعتبار معانی و سازگاری تصاویر ذهنی با واقعیت و تنوع و تعدد معانی، تنوع تصویرهای ذهنی که برای معانی اعتبار می شوند و… است.
علم الهدی در پایان یادآورشد: در علوم اجتماعی و برای بسط نظریه اعتباریات در علوم اجتماعی می توانیم از فلسفه های معاصر کمک بگیریم و بنده نیز بیان می کنم که به بحث برهان های تجربی در این زمینه توجه کنیم.
انتهای پیام/
منبع: مجمع عالی علوم انسانی اسلامی