تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 13857
تاریخ : ۱۳ آبان, ۱۳۹۸ :: ۱۶:۵۳
سیدمجتبی امامی سیدمجتبی امامی؛ خدمات دانشگاه امام صادق(ع) به علوم اسلامی/ هدف ما پاسخگویی به نیازهای انقلاب است معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) ضمن بیان توضیحاتی در پاسخ به پرسش‌هایی درباره دستاوردهای علمی این دانشگاه، اظهار کرد: هدف دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه عرضه دین اسلام و تبیین راهکارهای اسلام برای نیازهای امروز و فردای انقلاب اسلامی است.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ دانشگاه یکی از اصلی‌ترین نهادها در مسیر تولید علم و توسعه به شمار می‌‌رود؛ اگرچه در کشور ما دانشگاه‌‌های متعددی به تربیت دانشجویان در رشته‌‌های علوم انسانی، علوم پایه، علوم مهندسی و ... می‌‌پردازند، اما در این بین دانشگاه امام صادق(ع) به دلیل پرداختن به معارف اسلامی و تلفیق آن با دروسی مانند علوم سیاسی، حقوق، فرهنگ و ارتباطات رویکرد متمایزی دارد.

از آنجاکه در زمینه اسلامی‌سازی علوم و تربیت متخصصین دینی نهادهای دیگری نیز در کشور وجود دارد، برای شناخت بیشتر از اهداف و رویکردهای علمی دانشگاه امام صادق(ع) با سیدمجتبی امامی، معاون پژوهشی دانشگاه، گفت‌‌وگویی صورت گرفته است که از نظر می‌‌گذرد؛

* از همین ابتدا مستقیماً به نقش و رویکرد دانشگاه امام صادق(ع) در اسلامی‌سازی می‌پردازیم. این دانشگاه از ابتدای تأسیس تاکنون چه مسیری را در این زمینه طی کرده است؟

نقطه ابتدایی شکل‌گیری دانشگاه امام صادق(ع) مجموعه مباحثاتی است که مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی در زندان و با مجموعه‌ای از دوستان خود داشته‌اند و از همان زمان ایده تشکیل یک دانشگاه اسلامی، برای پاسخگویی به نیاز‌های جامعه اسلامی را در سر می‌پروراندند. این ایده‌پردازی‌ها که در آن زمان انجام شد، در سال ۱۳۶۱ به منصه ظهور رسید و هیئت امنایی به نام «جامعةالامام الصادق(ع)» شکل گرفت؛ یعنی از سال ۱۳۶۱ که در میانه انقلاب فرهنگی بودیم و هنوز دانشگاه‌ها بسته بودند، دانشگاه امام صادق(ع) تشکیل شد. تقریباً این سؤال شما، سؤال از حیثیت و هویت دانشگاه امام صادق(ع) است. این دانشگاه بدون معارف اسلامی، هویتی ندارد و شاید خیلی از دانشگاه‌ها به این سمت رفته‌اند که به مباحث اسلامی بپردازند، اما دانشگاه امام صادق(ع) از ابتدا به حوزه‌های میان‌رشته‌ای به صورت اسلامی پرداخته است و عنوان «معارف اسلامی و ...» عنوان ثابت همه رشته‌های ما در تمامی مقاطع از کارشناسی تا دکتری است.
به طوری که ابتدا سه رشته «معارف اسلامی و اقتصاد»، «معارف اسلامی و حقوق» و «معارف اسلامی و علوم سیاسی» تشکیل شد و پس از آن در سال ۱۳۶۹، رشته «معارف اسلامی و مدیریت» شکل گرفت و در دهه ۷۰ نیز رشته «معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات» تشکیل شد. البته که دانشکده مرجع و ابتدایی ما، دانشکده الهیات و معارف اسلامی است که از ابتدا بوده و دغدغه اصلی آن، حوزه تبلیغ دین به زبان تخصصی و در مجامع تخصصی بوده است. به عبارتی هدف این دانشکده عرضه دین اسلام و تبیین راهکارهای اسلام برای نیازهای امروز و فردای انقلاب اسلامی بوده است.

* فکر می‌‌‌کنید چقدر در این مسیر موفق عمل کرده‌‌اید؟

 به دلیل اینکه آیت‌‌الله مهدوی‌‌کنی و همراهان ایشان در این زمینه، به هیچ وجه شوخی و مسامحه نداشته‌‌اند و حتی در بسیاری از اوقات مجبور شدند که بسار بالاتر از استاندارهای کشور به این حوزه بپردازند، در نتیجه اتفاقات بی‌‌نظیری افتاده است. در مورد اینکه چقدر موفق بوده‌‌ایم باید بگویم که ما در راهی بوده‌‌ایم که کسی آن را نرفته است و همین دلیل کار ما قابل قیاس نیست و ارزیابی کردن سخن است. همیشه از خود ناراضی بوده‌‌ایم، اما معتقدیم که راه بزرگی هم طی شده است.

برای اینکه به معارف اسلامی پرداخته باشیم، همه دانشجویان ما در دوره کارشناسی، حدود ۱۱۰ واحد درسی مباحث معارفی را می‌‌خوانند. یعنی بیش از هر دانشجوی کارشناسی دیگر واحد می‌‌گذرانند. این ۱۱۰ واحد نیز مقدماتی در حوزه زبان عربی و معارف اسلامی است؛ یعنی مسئله معارف اسلامی در این دانشگاه شوخی نبوده است و دانشجویان نیز کاملاً یک دوره جدی معارف اسلامی را گذرانده‌‌اند و به مرور، این درس‌‌ها و تعاملی که با دروس تخصصی پیدا می‌‌کند، گام به گام به تلفیق نزدیک‌‌تر می‌‌شود.

در ابتدا، معارف اسلامی و دروس تخصصی را داشته‌‌ایم که به صورت دو خط موازی بوده‌‌اند. البته تدریس آن‌ها در سطح مطلوبی بود، اما این‌ها به مرور به یکدیگر نزدیک‌‌تر شدند، به گونه‌‌ای که بعد از یک نسل، همان کسانی که هم دروس تخصصی را خوانده بودند و هم دروس معارف اسلامی را پشت سر گذاشته بودند که دانش‌آموختگان این حوزه شدند، تبدیل به استادان دوره بعد شدند و حالا استاد معارف اسلامی ما، کاملاً دروس تخصصی را خوانده و استاد دروس تخصصی ما مانند حقوق نیز دروس معارف را خوانده است. بنابراین یک درجه بالاتری از تلفیق در هر دو حوزه شکل گرفت.

دوستان ما، دروس معارف را بیشتر ناظر به حوزه تخصصی ارائه می‌‌دهند و دوستانی که دروس تخصصی را تدریس می‌‌کنند، کارشان ناظر به دغدغه‌‌های حوزه معارف است و مباحث را در این زمینه طرح می‌‌کنند. در حال حاضر، حداقل سه تا چهار نسل در این مسیر تربیت شده‌‌اند و تلفیق مباحث معارف اسلامی و حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی، روزبه‌روز بیشتر شده است که ثمره مباحث حوزه معارف اسلامی در دانشگاه امام صادق(ع) است.

* شما در برشماری تحول به پسوند معارف اسلامی اشاره کردید. به نظر شما اگر هر دانشگاه به رشته‌‌هایی که دارد عنوان و برچسب معارف اسلامی اضافه کند، آیا الزاماً آن رشته معارفی می‌‌شود؟

لازم است که از ابتدا به اقتضائات این حرف توجه کنیم. نمی‌‌شود که مثلاً زبان عربی را بلد نباشیم و بتوانیم وارد معارف اسلامی شویم. نمی‌‌شود حداقل‌‌هایی از اعتقادات اسلامی را به صورت جدی مطالعه نکرده باشیم و یا تفسیر را نخوانده باشیم و حداقل‌‌هایی از تاریخ اسلام را ندانیم و بعد به سراغ معارف اسلامی برویم.

البته دغدغه‌‌هایی که وجود دارد مطلوب است و از همه این دغدغه‌‌ها استقبال می‌‌کنیم. برخی‌‌ها در رشته‌‌های علوم اجتماعی و یا اقتصاد دغدغه‌‌های اسلامی دارند و نباید جلوی این دغدغه‌‌ها را گرفت که بعضاً در پایان‌‌نامه‌‌هایی که می‌‌نویسند تجلی پیدا می‌‌کند، اما بسیاری از آن‌ها دوره‌‌های لازم را نگذرانده‌‌اند و مطالعات لازم را نداشته‌‌اند. دغدغه و عِرق آن‌ها کاملاً قابل تقدیر است، ولی برای این امر حداقل‌‌های لازم در نظر گرفته نشده و نباید هم از این‌ها توقع زیادی داشت.

* بگذارید از سطح نظری به سطح واقعیات و خروجی‌های ملموس حرکت کنیم؛ برای مثال می‌‌گویید که در حوزه اقتصاد اسلامی کار کرده‌‌اید. حال خروجی دانشگاه در این زمینه دقیقاً چه بوده است؟ چه دستاورد محسوسی در اقتصاد اسلامی به دست آورده‌اید؟

در اینجا دوباره نیازمند واقع‌‌گرایی هستیم؛ چند نکته را باید بیان کنم. نکته نخست اینکه در فرایند تولید محصولات علمی، یک مسیر داریم که از علم و معرفت آغاز و به اثر منجر می‌‌شود. آنچه در تمدن غرب شکل گرفته نیز این طور است که در ابتدا ایده‌‌ای در ذهن به وجود آمده و بعد به خروجی رسیده است و در نهایت به صورت قدم به قدم توانسته خودش را به اثر اجتماعی برساند. البته همین فرایند چند صد سال طول کشیده است، ولی ما نمی‌‌خواهیم این زمان طولانی را صرف کنیم بلکه می‌‌خواهیم زودتر به نتیجه مطلوب برسیم.

بنابراین در ابتدا شکل‌‌گیری ایده‌‌ها را داریم و البته که دوستان ما در دانشگاه امام صادق(ع) در این زمینه به تمام اقتضائات توجه دارند. مثلاً اگر اقتصاد می‌‌خوانند نقشی که یک بانک یا نهاد شبه بانکی در جامعه ایفا می‌‌کند را بررسی می‌‌کنند و از طرف دیگر مباحث اسلامی را نیز درک می‌‌کند، چراکه نمی‌‌توان یکی از آن‌ها را نفی کرد.

پس یکی مرحله ایده تا اثر است و دومین نکته اینکه باید ببینیم ایده در دل چه کسی شکل می‌‌گیرد؟ کسی می‌‌تواند این ایده را داشته باشد که توانسته مسیر جدی را طی کند. تلفیقی که دانشگاه امام صادق(ع) در نسل سوم به آن رسیده است، نمی‌‌توانست در نسل اول داشته باشد. همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که مجموعه دانشگاه امام صادق(ع) بسیار کوچک است و طی این چند دهه مجموعاً پنج هزار فارغ‌‌التحصیل داشته‌‌ایم در حالی که دانشکده‌‌های مختلف در کشور سالیانه این تعداد دانشجو را تربیت می‌‌کنند.

در هر صورت این مسئولیت بار گرانی است که بر دوش مجموعه دانشگاه قرار دارد و همه این مسئولیت را نیز دوستانمان بر دوش خود احساس می‌‌کنند، اما نمی‌‌توان از واقعیت‌‌ها فرار کرد و مجبور هستیم واقعیات ر ا قبول کنیم. بنابراین گام‌‌هایی برداشته شده اما اصلاً کافی نیست.

* خب، آینده را چگونه می‌بینید؟ چه چشم‌‌اندازی برای دانشگاه ترسیم کرده‌‌اید؟

جهان بیرون و خارج ناگهان تغییر نمی‌‌کند و تعداد زیادی از اساتید ما در سال‌‌های اخیر در حوزه‌‌هایی مانند بانکداری کارهای متعددی انجام داده‌‌اند. مثلاً در سال‌‌های قبل، در حوزه بانکداری تغییراتی در حال رخ دادن بوده است و تا جایی که می‌‌دانم، در همه حوزه‌‌ها، دوستان ما مشارکت جدی داشته‌‌اند. ما چند سال قبل کمیته فقهی بورس یا کمیته فقهی بانک مرکزی را نداشته‌‌ایم، اما بنیان‌‌گذاران اصلی آن از اعضای دانشگاه امام صادق(ع) بوده‌‌اند.

* در پایان مایلم در مورد نوآوری‌‌های دانشگاه امام صادق(ع) توضیح دهید. 

دانشگاه امام صادق(ع) از ابتدا بدون اینکه کلمه میان‌‌رشته‌‌ای داشته باشد، میان‌‌رشته‌‌ای متولد شده است و میان‌‌رشتگی در خون و پوست و استخوان ماست. حتی دانش‌آموختگان حوزه الهیات نیز میان‌‌رشته‌‌ای هستند و بسیاری از آن‌ها به مباحث سنتی معارف اسلامی اکتفا نکرده‌‌اند، بلکه به مباحثی همچون زبان‌شناسی نیز توجه داشته‌‌اند. البته این امر در حوزه‌‌هایی مانند اقتصاد، حقوق، فرهنگ و ارتباطات کاملاً قابل مشاهده است.

این مسیر را از ابتدا رفته‌‌ایم، ولی الآن در میانه راه هستیم، شاید هم ابتدای راه باشیم و هر گامی برمی‌‌داریم، گام‌‌های بلندتر و رو به جلویی است که باید طی کنیم.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.