به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، دوران امامت امام حسن عسکری(ع)، مانند پدر و جد بزرگوارش، در شرایطی پراختناق سپری شد. پس از شهادت امام رضا(ع) و بازگشت دوباره مقر حکومت عباسی به بغداد و نیز، غلبه بیش از پیش اشاعره، به عنوان یک مکتب فکری در جامعه اسلامی، شرایط به طور روزافزون، برای امامان شیعه(ع) و پیروانشان سخت شد. با این حال، در پیش بودن عصر غیبت و لزوم تدارک مقدمات برای آغاز آن، باعث میشد که توجه به موضوع هدایت و مدیریت شیعیان از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. این مسئله، به ویژه در ایام نزدیک به آغاز عصر غیبت، بسیار حساس و راهبردی بود. امام حسن عسکری(ع) برای این موضوع تمهیداتی اندیشید و با اتخاذ روشهای مدیریتی ویژه، شرایط را به نحو مؤثری آماده کرد که در ادامه به بررسی برخی از آن ها پرداخته خواهد شد.
کوششهای علمی
امام حسن عسکری(ع) در میان آن همه خفقان و فشار، توانست شاگردانی تربیت کند که هر کدام، به سهم خود، در نشر و گسترش معارف اسلام و دفع شبهات دشمنان، نقش مؤثری داشتند. شیخ طوسی، تعداد شاگردان آن حضرت را بیش از صد نفر ثبت کرده است که در میان آن ها، شخصیت های برجستهای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری، عبدا... بن جعفر حمیری، ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار، به چشم میخورند که شرح خدمات آن ها در این مختصر نمی گنجد. علاوه بر تربیت این شاگردان، گاه مشکلات و تنگناهایی برای مسلمانان پیش می آمد که جز امام حسن عسکری(ع)، شخصیتی از عهده حل آن ها بر نمیآمد. آن حضرت(ع) در این مواقع، با علم الهی خود، بن بست به وجود آمده را میشکست و مشکل را برطرف می کرد.
تقویت شبکه ارتباطی
در زمان امام عسکری(ع)، تشیع در مناطق مختلف جهان اسلام گسترش یافته بود. شهرها و مناطقی مانند کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامرا، جرجان و بصره ،از پایگاههای شیعیان به شمار می رفت. در میان این مناطق، به دلایلی، سامرا، کوفه، بغداد، قم و نیشابور از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می کرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آن ها را با هم، از سوی دیگر، برقرار و از این رهگذر، شیعیان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازمان دهی کند. این نیاز، از زمان امام نهم(ع) و حتی پیش از آن، احساس میشد و شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق مختلف، به منظور برقراری چنین شبکهای، از آن زمان اجرا شده بود. این برنامه در زمان امام عسکری(ع) نیز پی گرفتهشد. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیتهای برجسته شیعه برگزید، در مناطق متعدد منصوب کرد و با آن ها در ارتباط بود و از این طریق، شیعیان را در همه مناطق هدایت میکرد. از میان این نمایندگان، می توان از «ابراهیم بن عبده»، نماینده امام در «نیشابور»، یاد کرد.
فعالیتهای سرّی سیاسی
امام عسکری(ع)، با وجود محدودیتهایی که از طرف دستگاه خلافت ایجاد شده بود، یک سلسله فعالیتهای سرّی سیاسی را رهبری می کرد که با گزینش شیوه های بسیار ظریفِ پنهانکاری، از چشم جاسوسان دربار دور می ماند. در این زمینه، نمونه های فراوانی وجود دارد.«عثمان بن سعید عَمری» که از نزدیک ترین و صمیمی ترین یاران امام(ع) بود، زیر پوشش روغن فروشی فعالیت می کرد. شیعیان و پیروان امام حسن عسکری(ع)، اموال و وجوهی را که می خواستند به امام(ع) تحویل دهند، به عثمان می رساندند و او، آن ها را در ظرفها و مَشکهای روغن قرار میداد و به حضور امام(ع) می رساند . «داوود بن اسود»، خدمت گزار امام حسن عسکری(ع) می گوید: امام(ع) به من فرمود این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده. من چوب را گرفتم و روانه شدم. در راه به یک نفر سقّا برخوردم. قاطر او راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم وبه قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه هایی افتاد که در داخل چوب بود. به سرعت چوب را زیر بغل گرفتم و برگشتم و سقا مرا به باد فحش و ناسزا گرفت!
تقویت و توجیه سیاسی رجال شیعه
از جالبترین فعالیتهای سیاسی امام عسکری(ع)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه در برابر فشارها و سختیهای مبارزات سیاسی در راستای حمایت از آرمانهای بلند تشیع بود. از آن جا که شخصیتهای بزرگ شیعه در فشار بیشتری قرار داشتند، امام(ع) به تناسب مورد، هر یک از آنان را به نحوی دلگرم و راهنمایی میکرد و روحیه آن ها را بالا میبرد تا میزان صبر و آگاهیشان در برابر فشارها، تنگناها و فقر و تنگدستی، فزونی یابد و بتوانند مسئولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند. «محمد بن حسن بن میمون» میگوید: نامه ای به امام عسکری(ع) نوشتم و از فقر و تنگدستی شکایت کردم، اما بعد پیش خود گفتم: مگر امام صادق(ع) نفرمود که فقر با ما، بهتر از توانگری با دیگران است و کشته شدن با ما بهتر از زنده ماندن با دشمنان ماست. امام(ع) در پاسخ نامه «محمد بن حسن» نوشت: هرگاه گناهان دوستان ما زیاد شود، خداوند آن ها را به فقر گرفتار می کند و گاهی از بسیاری از گناهان آنان در می گذرد. همچنان که پیش خود گفته ای، فقر با ما بهتر از توانگری با دیگران است. ما برای کسانی که به ما پناهنده شوند، پناهگاهیم و برای کسانی که از ما هدایت بجویند، نوریم. ما نگهدار کسانی هستیم که [برای نجات از گمراهی] به ما متوسل می شوند. هر کس ما را دوست بدارد، در رتبه بلند [تقرّب به خدا] با ماست و کسی که پیرو راه ما نباشد، به سوی آتش خواهد رفت.
تمرین برای عصر غیبت
از آن جا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک واقعه نامأنوس و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام(ص) و امامان پیشین(ع)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا و افکار را برای پذیرش آن آماده می کردند. این تلاش در عصر امام عسکری(ع) که به دوران غیبت نزدیکتر بود، بیشتر به چشم می آمد. امام(ع) از یک طرف، با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی(عج)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان می داد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز به روز، محدودتر و کمتر می شد؛ به طوری که حتی در شهر سامرّا، به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا به وسیله نمایندگان خود پاسخ می داد و به این ترتیب، آن ها را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام(عج) آماده می کرد. به این ترتیب و با این تمهیدات، شرایط برای ورود شیعیان به عصر غیبت فراهم و با شهادت مظلومانه امام حسن عسکری(ع)، این عصر آغاز شد.
انتهای پیام/
منبع: خراسان