به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ سی و هشتمین شماره از فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، به صاحب امتیازی دانشگاه معارف اسلامی با شش مقاله منتشر شد.
در این شماره از فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، مقالاتی با عناوین «نقش مؤلفههای نفسانی در پی ریزی تمدن در اندیشه علامه جعفری» نوشته عبدالله نصری، علی اسدیان شمس؛ «تاثیر شرایط و امکانات سرزمینی بر مهاجرت و تداوم سکونت اشعریان در ناحیه قم» اثر یعقوب تابش؛ «بازخوانی و آسیب شناسی گونهها و سبکهای مقاتل امام حسین (ع)» نوشته انسیه عسگری، محسن رفعت؛ «بررسی مؤلفههای پایداری شهر درتمدن اسلامی، مطالعه موردی حله» تالیف میثم حبیبی کیان، نجمه سادات موسویان؛ «بررسی عوامل سقوط دولت صفویه از نگاه ابن خلدون» نوشته مهسا ادیبی، سیدمحمدعلی تقوی؛ و «بررسی راهبردهای اسماعیلیه نزاری در پیشبرد اهداف سیاسی عقیدتی با تمرکز بر نظریه بسیج منابع تیلی» نوشته سلمان احمدوند، مریم مختاری، علی رضاییان منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «نقش مؤلفههای نفسانی در پیریزی تمدن در اندیشه علامه جعفری» میخوانیم غالب پژوهشها پیرامون چگونگی شکلگیری تمدن به فرایند تکاملی ارتباطات، امتیازات و اختراعات بشری متمرکز شدهاند؛ درحالیکه بیشتر تمرکز علامه جعفری، بررسی حالات روحی است که انسانها را به سمت تمدنسازی، سوق میدهد؛ لیکن وی نظام واحدی در این باب ارائه نمیدهد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی اندیشه علامه جعفری میپردازد تا تعاملی را که میان حالات روحی صیانت ذات، آزادی، اختیار و قدرت، در فرایند تمدنسازی برقرار میشود، بهصورت نظاممند معرفی کند و میزان تأثیر مؤلفههای نفسانی در پیریزی تمدن مورد مطالعه قرار دهد و این نتیجه حاصل میآید که انسان در مسیر رشد و تکامل با تعدیل مثبت صیانت ذات، آن را از حالت خودمحوری خارج میکند. در این حالت با تعدیل آزادی و تبدیل آن به اختیار، روابط عالی میان انسانها را هدف قرار میدهد و با بهکارگیری قدرت در این راستا، بهتدریج نمودهای تمدنی شکل مییابد و پروسه تمدن پیریزی میشود.
نویسنده مقاله «تأثیر شرایط و امکانات سرزمینی بر مهاجرت و تداوم سکونت اشعریان در ناحیه قم» در طلیعه نوشتار خود آورده است انتخاب یک مکان بهعنوان مقصد مهاجرت و تداوم سکونت، با امکانات سرزمینی و تکاپوهای مهاجران پیوندی دوسویه دارد. اشعریان در اواخر سده اول هجری به ناحیه قم آمدند و زیست جمعی خود را در این ناحیه تا اواسط سده چهارم هجری تداوم بخشیدند. این پژوهش درصدد است با در نظر داشتن عامل زمان و با نگاه به رهیافت جغرافیایی امکانگرا علل مهاجرت و تداوم سکونت اشعریان در ناحیه قم را تبیین نماید. در رویکرد امکانگرا شرایط و امکانات سرزمینی بهعنوان بستر جغرافیایی و اقدامات مهاجران بهعنوان عامل فعال انسانی بهطور همزمان مورد واکاوی قرار میگیرد. خالی بودن ناحیه قم از وجود مهاجرین متنفذ عرب، به آنها این امکان را داد که بتوانند بدون درگیری با قبایل رقیب حضورشان را در آنجا تداوم بخشند. حملات دیلمیان ضرورت پذیرش اشعریان را بهعنوان نیروهای رزمی مدافع فراهم کرد و تغییر الگوی سکونت و تصاحب و مدیریت منابع آب وخاک از سوی اشعریها، امکانات لازم را برای تداوم سکونت آنها فراهم و باعث توسعه همه جانبه ناحیه قم شد.
در چکیده مقاله «بازخوانی و آسیبشناسی گونهها و سبکهای مقاتل امام حسین (ع)» میخوانیم یکی از راههای اطمینان به صحّت یک گزارش تاریخی، نزدیکی زمانی آن گزارش به واقعه است. فاصله زمانی و دخالت حلقههای واسطه در نقل هر واقعه، ذهنیتهای غیرواقعی، دروغها و تحریفها را در گزارش وارد میکند. در این میان، توجه به گونههای تألیفی درخصوص عاشورا میتواند عنصری برای نیل به روایت حقیقی عاشورا باشد. این مقاله تلاش میکند با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به انواع نگارشها و سبک شان در این حوزه بپردازد و با معرفی ویژگیهای هرگونه، آفتهای عمده و اصلی این عرصه را که سبب برداشتی ناصواب از روایت راستین عاشورا شده، بررسی نماید. آفتهایی نظیر تقطیع، برداشتهای ناصواب و فرقهگرایانه، بیتوجّهی به اسناد و مبالغه سبب میشود روشها و شیوههای اتخاذی در برگرفتن عناصر تألیفی در حوزه مقتلنگاری مخدوش شود. بدیهی است وقتی مقتل پژوه به نوع و سبک تألیفی مقاتل و آسیبهای آنها توجه کند، میتواند بر اساس آن، به دور از کج اندیشی، تحلیلی صحیح از واقعه عاشورا ترسیم کند.
نویسنده مقاله «بررسی مؤلفههای پایداری شهر درتمدن اسلامی، مطالعه موردی حلّه» در چکیده مقاله خود آورده است حلّه شهری تأثیرگذار در جهان تشیع است که توسط حکام بنیمزید بنا شد. برخی ویژگیهایی این شهر، با تعاریف شهر پایدار اسلامی و مؤلفههای آن، قابل تطبیق است. ازاینرو با دستهبندی مؤلفههای شهرپایدار اسلامی به مادّی و معنوی، آنها را در حلّه خواهیم یافت. در این پژوهش سعی شده است که عوامل معنوی برای ایجاد یکپارچگی بین ساکنان و عوامل مادّی در سطحی پایینتر، جهت رزق و امنیت مورد بررسی قرارگیرد چراکه پایداری یک شهر به وجود این مؤلفهها در کنار هم، بستگی دارد وگرنه از رونق خواهد افتاد همانطور که در حلّه قرن نهم روی داد. ازاینرو در بنای شهرحله، به این نتیجه میرسیم که بنیمزید با استفاده حداکثری از عوامل تأثیرگذار در پایداری شهر، توانستند کارویژه از تمدن اسلامی را به نمایش گذارند.
در طلیعه نوشتار «بررسی عوامل سقوط دولت صفویه از نگاه ابنخلدون» میخوانیم موضوع سقوط دولتها از زمانهای قدیم مورد توجه متفکران علم اجتماع، فیلسوفان، تاریخنگاران و علمای علم سیاست قرار داشته است. این گروهها معتقدند بر جریان تاریخ در خصوص انحطاط دولتها قوانینی حاکم است. تحقیق بنیادی موجود بر مبنای نظریه انحطاط ابنخلدون و با بهرهگیری از روش کیفی ـ تبیینی در پی آن است که به این سؤال پاسخ دهد که سلسله صفویه به چه دلایلی سقوط کرد؟ فرضیه این پژوهش آن است که زوال عصبیت در کنار تجمل طلبی و فساد دولتمردان؛ اصلیترین عوامل سقوط سلسله صفویه بودهاند. نگارندگان این پژوهش ضمن بهرهگیری از مفاهیم ابنخلدونی بهعنوان چارچوب نظری تحلیل عوامل سقوط سلسله صفویه، در تلاش هستند تا اندیشه او را از قالب خشک نظریهپردازی صرف خارج نموده و با واقعیتهای عینی و شرایط سیاسی یک حکومت تطبیق دهند تا توانایی انطباق نظریه ابنخلدون با واقعیات دولتی که در پهنه مکانی و زمانی متفاوتی با دوره حیات او قرار داشته سنجیده شود.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا