به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، نشست علمی با موضوع «مکتب اهلبیت(ع) و مختصات تربیت دختران» همزمان با سالروز ولادت حضرت معصومه(س) به صورت وبینار(بر خط) برگزار شد.
در این نشست که به همت پژوهشکده زن و خانواده و با همکاری معاونت پژوهش جامعه الزهراء(س)، اداره امور زن و خانوده معاونت فرهنگی تبلیغی مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران و دبیرخانه علوم انسانی اسلامی مفتاح_اندیشه برگزار شد، خانم دکتر فریبا علاسوند، عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده به ایراد سخن پرداخت.
خانم علاسوند یکی از مهمترین مسائل اسلام را مسأله زنان و دختران دانست و بیان داشت: طبیعتاً مهمترین مسأله اسلام، انسان است. صرف نظر اینکه در قرآن کریم زن به عنوان انسان مورد خطاب قرار میگیرد، از مجموعه آیات قرآن و همچنین بررسی 23 سال نزول قرآن متوجه میشویم زنان و دختران مسأله اسلام است.
وی ادامه داد: همانگونه که قرآن کریم شرک و بت پرستی را مورد تقبیح قرار میدهد، زنده به گور کردن دختران را نیز نکوهش میکند. همچنین تعداد قابل توجهی از آیات قرآن به بیان مسائل زنان همانند بحث طلاق میپردازد. یکی از پرتکرارترین مباحث درباره زنان بحث طلاق، ارث و... است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه اسلام یک انقلابی درباره مسائل زنان به وجود آورد، خاطرنشان کرد: نگاه اسلام به زن قابل قیاس نسبت به قبل نبوده است. اسلام یک تغییر بنیادی و ریشهای در زندگی زنان به وجود آورد. در حالی که جامعه آن روز کمترین تحول درباره زنان را نمیپذیرفت، نبی اکرم(ص) مدافع زنان بودند.
وی افزود: پس از نبی اکرم(ص) نیز اهلبیت(ع) همین روش را ادامه میدهند. در حقیقت این خط قرآنی یک مبنای ایدئولوژیکی مهمی را در عرصههای عملی، اجتماعی، سیاسی فرهنگی و... پایه گذاری میکند.
علاسوند با اشاره به اینکه در جامعه آن روز نخستین قدم این بود که بانوان به عنوان یک انسان در جامعه دیده و مورد توجه قرار گیرند، گفت: البته برخی میگویند رفتار پیامبر(ص) با حضرت زهرا(س) یک رفتار ویژهای بوده که دیگران را در بر نمیگیرد. در حالی که اگر تاریخ اسلام را به صورت جزئی مطالعه کنند خلاف آن را مشاهده میکنند.
وی اضافه کرد: اگر سیره اهلبیت(ع) را مطالعه کنیم متوجه میشویم این بزرگواران همواره از نقش مادر بزرگوارشان یاد کردهاند. به همین دلیل این گونه نیست که بگوییم نوع رفتار نبی اکرم(ص) با حضرت زهرا(س) و امام کاظم(ع) با حضرت معصومه(س) اختصاص به این بزرگواران داشته و دیگران نباید چنین رفتار و تکریمی داشته باشند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: نوع مواجه، رفتار و تکریم حضرت خدیجه(س) از سوی حضرت محمد(ص) و حضرت زهرا(س) از سوی امیرمؤمنان(ع) بیانگر این است که نباید این تکریم مورد غفلت واقع شود. پیامبر(ص) حتی پس از وفات حضرت خدیجه(س) از این بانو به بزرگی یاد میکنند و این نشانگر آن است که این نمادها نباید فراموش شوند.
وی ادامه داد: بدون شک تکریمهایی که از سوی اهلبیت(ع) نسبت به بانوان صورت میگیرد، هدفمند است. سید قطب در کلامی می گوید: وقتی مادری تحقیر و خوار میشود، کریم تربیت نمیکند. بنابراین اگر ما بخواهیم دختر و پسر کریم تربیت کنیم، باید منشأ تربیت خودش کریم و کریمه باشد. نقل شده که امام کاظم(ع) در مورد حضرت معصومه(س)، فرمودند که فداها ابوها، همین زبان گرم و گیرا با کلمات محبت آمیز، الگو برای تربیت دختران است.
علاسوند با بیان اینکه نوع رفتار ائمه اطهار(ع) سبب شد تا طایفهای از زنان گرداگرد اهلبیت(ع) تشکیل شود، بیان داشت: این بانوان سبب گسترش مکتب اهلبیت(ع) شدند. نقل شده که پیامبر(ص) گاهی خطبه مخصوص بانوان ایراد میکردند ولی ما هنوز مساجدی داریم که قسمت بانوان، زیلو پهن شده و قسمت آقایان، فرش. در روایت بیان شده است پیامبر اسلام وقتی میخواستند مسجد بنیان کنند برای حضور بانوان هم برنامهریزی میکردند که این همان مرئی بودن زنان است.
وی با بیان اینکه یکی از کارهای امام علی(ع) این بود که رفتارهای داخلی زندگی خود را برای مردم نقل میکردند، تصریح کرد: البته در دورههای بعد و با عقب راندن ائمه(ع) از فضای اجتماعی، مطالب زیادی از رفتارهای داخلی خانه اهلبیت(ع) مطرح نشده ولی تا حدی از روایات قابل استخراج است؛ مثلا در مورد شخصیت زینب کبری(س)، میبینیم که امام سجاد(ع) خطاب به ایشان دارند که تو فهیمه غیرمفهمه و دانای بدون آموزگار هستی.
وی با بیان اینکه انسانها دولایه دارند؛ یکی لایه درونی و دیگری، لایه ارتباط با دیگران، اضافه کرد: این تابو نیست، که ما بین یک فرد با دیگری نسبتی را تعریف کنیم، مثلا گفته میشود پشت هر زن موفق، مرد خوب و پشت هر مرد موفق هم زن خوبی هست، منتهی در تفکر اسلامی، انسان در نسبت با هر فردی اعم از سببی و نسبی، فردیت مورد احترامی دارد و قرآن فرموده که سببها و نسبها در قیامت وجود ندارند و هر کسی خودش با اعمالش در آنجا حاضر میشود و نسبتها نجاتبخش کسی نیست.
علاسوند با بیان اینکه در مورد نحوه تعامل حضرت زهرا(س) با زینب(س) چیز زیادی نقل نشده است ولی نمیشود دختری در خانه تکریم و محبت نشود و در صحنه عاشورا بتواند آن طور رفتار کند، اظهار کرد: در مورد حضرت معصومه(س) هم روایات زیادی نداریم؛ ۴ یا ۵ روایت نقل شده ولی همین مقدار محدود، هم درباره مسئله امام است و دغدغه اصلی ایشان و فواطم ثلاثه، امامت است.
وی با بیان اینکه علت مصرحی برای عدم ازدواج حضرت معصومه(س) نقل نشده است، افزود: برخی گفتهاند ایشان این مسئله را به امام سپردند و امام، کفوی نیافتند و یا کفو داشته ولی سختیها و شرایط ایشان اجازه نمیداد؛ بنده معتقدم که شاید در تقدیر الهی این بوده که این زن، مقر و مسیر سبزی بسازد و این اتفاق رخ داده است؛ لذا از جمله ویژگیهای معصومه(س) این است که موعود است همانطور که موسی، عیسی، یحیی و پیامبر (ص) موعود بوده است.
علاسوند با تأکید بر استقلال زنان و دختران در نسبت با والدین و خانواده، تصریح کرد: خانواده اسلامی خانواده دارای سلسله مراتب است، یعنی مسئول دارد، نظام تمدنی اسلام مبتنی بر همین روند است؛ جریانات فمینیستی که برابری افراطی را ترویج میکنند رابطه کاملا متقارن مانند دو دوست را تعریف میکنند؛ این در حالی است که نقش زادآوری و بارداری، بخواهیم و نخواهیم نقش خود را دارد و خانواده بر مبنای همین تقسیم وظایف ایجاد میشود؛ لذا افراد رادیکال فمینیسم به هیچ وجه نمیتوانند این برابری را ایجاد کنند مگر اینکه کلا قید تولید نسل زده شود.
وی در ادامه با بیان اینکه در اواخر عمر حضرت صدیقه(س)، ایشان هر کاری را در مخالفت با خلفا میتوانستند انجام دهند، دادند، افزود: خلیفه اول و دوم خیلی امام را واسطه کردند تا حضرت زهرا(س) را در بستر بیماری ببینند، زهرا(س) به امام(ع) فرمود که خانه، خانه توست و این زن آزاده هم کنیز تو است؛ یعنی فاطمه، ضمن حفظ استقلال خود، مسئله را به امام واگذار کرد؛ این گفتگوی دو انسانی است که زن و شوهر هستند؛ خلفا هم آمدند ولی حضرت کار خود را که ابراز نارضایتی بود انجام داد. فاطمه با علی نجنگید بنابراین مهم این است که ما با این پایهها به تحلیل بپردازیم.
وی اضافه کرد: یا زینب کبری(س) با امام حسین(ع) رفتند و از ابتدا گفتند که جزء برنامه زندگی من است؛ البته نه اینکه شوهر و فرزند برای من اهمیت ندارد؛ این مثلث غیرت و ناموس و حمایت را باید در این چارچوب بفهمیم، جریان فمینیستی، حمایت را به گونهای تابو کرده است که معاون رئیس جمهور ما میگوید معنا ندارد نسبت زن با پدر و مادر و برادر تعریف شود، چرا باید چنین حرفی بزنیم؛ حمایت همیشه خوب است، ولی ما از یک طرف حمایت را مطرح میکنیم ولی در مورد زنان، نفی میکنیم و متأسفانه این تابو کردن حمایت، انتها هم ندارد؛ مثلا در جریان فمینیستی، اگر مردی در اتوبوس بلند شود تا خانمی بنشیند آن را تابو میدانند.
علاسوند تصریح کرد: حمایت باید حمایت واقعی باشد نه اینکه طرف را از مرز انسانی خود عقب براند و بگوییم تو ضعیفتر از آن هستی که تو بتوانی از خود حمایت کنی، در حمایت باید کرامت، عشق و محبت باشد و شخص از آن دلگرم شود.
وی با بیان اینکه کلمه ناموس، فقهی نیست، ولی در فرهنگ همه ملتها بوده که مردم نوامیسی دارند و مرد وظیفه مراقبت دارد، نه اینکه زنان ضعیف و ناتوان هستند، افزود: آیا اکنون ما میتوانیم از قصه فیزیک زنان صرف نظر کنیم؟ مثلا اگر در هنگام رانندگی یک زن، مزاحمی پیدا شد و قصد شکستن شیشه ماشین را دارد معلوم است که زن توان مقابله ندارد، بنابراین این حمایت و مراقبت ایرادی ندارد؛ تعبیر روایات، تعبیر گل نسبت به زن است نه اینکه زن موجودی مفلوک است؛ غیرت دو لبه دارد؛ حتما غیرت در مظان این است که تبدیل به خشونت و بدبینی شود، ولی سوء ظن حرام است؛ تهمت زشت زدن به هر انسانی بد است ولی قرآن در مورد زنان مثال تهمت ناموسی را زده یعنی غیرت نباید تبدیل به بدبینی شود.
وی با بیان اینکه حتی روایت است که غیرت نابجا زن را فاسد میکند، تصریح کرد: زنانی که با مردانی زندگی میکنند که هیچ حمایتی ندارند، احساس دلگرمی و پشتوانه ندارند، روایت بیان شده که پیامبر(ص) در هنگام اولین وحیها به دلگرمی نیاز داشت و خدیجه(س) به او دلگرمی میداد آیا این ضعف پیامبر(ص) است؟ اگر غیرت را تعصب و ناموسپرستی دانستیم و بیش از حد تو گوش دختران کردیم که غیرت و حمایت به معنای سلب آزادی و محدودیت زیاد است این حمایت را پس می زنند، لذا غیرت و حمایت و مراقبت از ناموس همواره در کنار آزادی معقول بوده است. غیرت، تعصب و امر منفی نیست؛ مکانیزم مراقبت، حراست و دفاع است لذا منها کردن آن از زندگی خوب نیست.
استاد حوزه خواهران اظهار کرد: ما این همه زنان و دخترانی داریم که آزادانه تحصیل میکنند و در فضای اجتماعی فعالیت دارند و در خرید و رفت و آمد آزاد هستند، ولی ناگهان یک حادثه(مانند قتل رومینا) که رخ میدهد بر سر دین میکوبیم در حالی که این همه زن و دختر غربی را که قربانی سوء استفاده جنسی و تنهایی هستند نادیده میگیریم.
وی افزود: یک شبکه تلویزیونی در آمریکا وجود دارد که گمشدگان را رصد میکرد و جالب اینکه ۸۰ درصد این افراد سیاه پوست و اقلیتها بودند، وقتی سؤال کردم میگفتند این اقشار سوپاپ اطمینان جامعه آمریکا هستند؛ البته حمایت در این جوامع هم هست و زیاد هم هست ولی همه چیز گل و بلبل هم نیست؛ لذا در ایران هم اگر اتفاق نادرستی رخ داد نباید بیش از حد بزرگ کنیم.
علاسوند در پایان تصریح کرد: هرقدر در حوزه قانونگذاری برای حمایت از افرادی که در جامعه به حمایت نیاز دارند قانون وضع کنیم باز هم جا دارد؛ باید نقاط خلا را پر کنیم؛ حتی اگر قانون هم بگذاریم باز افرادی هستند که تخصص حرفهای در دور زدن قانون دارند. چیزی که مرتب از آن غفلت میشود آگاهیها و آموزشهاست تا بردباریهای اجتماعی و خانوادگی تقویت شود. ما باید آگاهیها را برای مردان و زنان، دختران و پسران افزایش دهیم نه اینکه رشد کاریکاتوری در آموزش داشته باشیم و همه را باید آموزش دهیم.
انتهای پیام/