تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 17983
تاریخ : ۱۸ تیر, ۱۳۹۹ :: ۹:۵۰
درس خارج/ براساس شریعت واگیرداری برخی از بیماری‌ها امر قطعی است آیت‌الله قائنی/ فقه پزشکی25: در ساقط شدن روزه، بیماری موضوعیت ندارد بنابراین مطابق فهم عرفی، موضوع سقوط وجوب روزه عدم قدرت است و اگر كسی بالفعل بیمار باشد كه در اثر آن توانایی بر روزه نداشته باشد، وجوب روزه از او ساقط است و اگر بالفعل بیمار نباشد اما خوف و ترس حدوث بیماری را داشته باشد مشمول این حکم می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری –تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله محمد قائنی از اساتید حوزه علمیه قم در درس خارج فقه پزشکی به تشریح مسائل مستحدثه پزشکی با عنوان «واگیر و سرایت بیماری» پرداخت که در ادامه متن آن را از نظر می‌‌‌گذرانید؛

اگر چه در آیه شریفه «فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً»(البقرة 1۸۴ و 1۸۵) موضوع سقوط وجوب روزه مریض عنوان شده است اما متفاهم از این آیه شریفه این است كه موضوع عدم وجوب روزه، عدم توانایی و قدرت بر روزه است و مریضی كنایه از عدم توانایی است و لذا اگر كسی بیمار نباشد اما توانایی روزه نداشته باشد، مثال شخص ضعیف المزاج است، روزه بر او واجب نیست. همان طور كه اگر كسی بیمار باشد اما توانایی روزه گرفتن دارد و روزه برای بیماری او ضرر ندارد، روزه بر او واجب است.

اینكه تعبیر كنایی مریضی از عدم قدرت تعبیر كاملا عرفی است و همان طور كه در آیه شریفه «فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً.»(النساء ۴۳ و المائدة ۶) عدم وجدان تعبیر كنایی از عدم تمكن از استعمال آب است

بنابراین مطابق فهم عرفی، موضوع سقوط وجوب روزه عدم قدرت است و اگر كسی بالفعل بیمار باشد كه در اثر آن توانایی بر روزه نداشته باشد مشمول آیه شریفه است و وجوب روزه از او ساقط است، و اگر بالفعل بیمار نباشد اما خوف و ترس حدوث بیماری را داشته باشد مشمول آیه شریفه است.

گفته نشود در آیه شریفه گفته شده كسی كه بیمار است بر او روزه واجب نیست اما كسی كه بالفعل بیمار نیست هر چند خوف مریضی داشته باشد مشمول آیه نیست چون گفتیم از نظر فهم عرفی، بیماری موضوعیت ندارد بلكه موضوع عجز و عدم قدرت است و در صدق عجز و عدم قدرت بین عدم قدرت بالفعل و بین حدوث آن به سبب روزه تفاوتی نیست.

در جایی كه كسی كه سالم است اما اگر روزه بگیرد، بیمار می‌شود عرفا صدق می‌كند كه او توانایی روزه گرفتن ندارد و از روزه گرفتن عاجز است. همان طور كه اگر بیماری كسی در اثر روزه گرفتن تشدید شود یا بیماری اش مضر شود یا بیشتر ادامه پیدا كند یا مانع علاج و درمان می‌شود، عنوان عجز و عدم قدرت صادق است.

بنابراین تردید برخی مثل علامه در عدم وجوب روزه برای فرد سالمی كه خوف حدوث بیماری در اثر روزه را دارد به جا نیست. با آنچه گفتیم مشخص می‌شود كه موارد خوف حدوث ضرر، مندرج در عموم آیه شریفه است علاوه كه روایات دیگری در مورد خوف از حدوث مرض وجود دارد كه از نظر سند و دلالت تمامند.

در هر حال این‌كه مالک عدم وجوب روزه مریضی نیست بلكه مالک عدم قدرت بر روزه است، از روایات هم قابل استفاده است. خلاصه این‌كه این روایات به روشنی بر این دلالت می‌كنند كه بیماری و مرض معیار نیست بلكه معیار عدم قدرت و توانایی است و اگر موضوع آیه عدم قدرت عرفی است، در موارد حدوث بیماری یا تشدید آن یا مضر شدن آن یا ادامه پیدا كردن آن و... قدرت صدق نمی‌كند و لذا روزه واجب نیست و نیازی به صدق عنوان حرج نیست.

بحث دیگر این بود كه معیار در جواز افطار علم به ضرر است یا ظن به آن و یا حتی احتمال هم برای افطار كافی است؟ گفتیم در این موارد شارع احتمال را به عنوان طریق بر تنجیز محتمل قرار داده است. طریقیت علم روشن است و لذا اگر كسی علم داشته باشد كه به واسطه روزه بیمار می‌شود یا بیماری‌اش تشدید می‌شود وجوب روزه از او ساقط است هم چنان كه اگر كسی علم نداشته باشد اما ظن و گمان به حدوث یا تشدید بیماری داشته باشد، وجوب روزه از او ساقط است و در آن اجماع هم ادعا شده است و تفاوتی هم ندارد این ظن و گمان ناش ی از تجربه باشد یا قول خبره یا هر اماره ظنی دیگر.

طبق بیان ما دلیل اكتفاء به ظن این است كه معیار عدم قدرت بود و با وجود ظن و گمان به حدوث یا تشدید بیماری، قدرت و توانایی صدق نمی‌كند چون قدرت عرفی به این است كه فرد از ضرر مامون باشد و جایی كه فرد از ضرر مامون نباشد بلكه مظنون الضرر باشد، قدرت صدق نمی‌كند.

منظور از قدرت عرفی یعنی آنچه عقلاء در امور خودشان بر فعل اقدام می‌كنند یا نه؟ و همان طور كه عقلاء در موارد علم به ضرر بر فعل اقدام نمی‌كنند در موارد ظن به ضرر هم اقدام نمی‌كنند و لذا قدرت عرفی وجود ندارد. بلكه به نظر می‌رسد حتی ظن هم لازم نیست و اگر ضرر محتمل هم باشد(احتمال قابل توجه) قدرت صدق نمی‌كند. علاوه كه در موارد ظن یا احتمال عقلایی، عنوان خوف صادق است و خوف ضرر و بیماری نیز مسقط وجوب روزه است.

بنابراین هم به بیان صدق عجز و عدم قدرت و هم به بیان صدق خوف ضرر و بیماری در موارد ظن به حدوث یا تشدید بیماری یا احتمال عقلایی به حدوث یا تشدید آن، روزه واجب نخواهد بود. توجه به این نكته لازم است كه مراد از احتمال موجب سقوط وجوب روزه، هر ظن یا احتمال شخصی حتی بدون فحص نیست بلكه احتمالی موجب سقوط روزه است كه بعد از فحص و سوال از اهل خبره و افراد مطلع باقی و مستقر باشد.

چنین احتمالی منجز است و ترتیب آثار بیماری لازم است اما احتمال بدون فحص و بررسی كه فرد احتمال می‌دهد با فحص زائل شود، مجوز روزه نگرفتن و سقوط وجوب روزه نیست. پس صرف احتمال مراد نیست بلكه مراد احتمال مستقر و احتمال بعد از فحص است. چرایی این مطلب هم روشن است. عدم وجوب روزه یا به مالک عجز و عدم قدرت است یا به مالک صدق خوف و یا به مالک صدق حرج.

در مورد عجز و ناتوانی صرف احتمال عدم قدرت كافی نیست بلكه در قدرت فحص لازم است و لذا در تمام تكالیف با این‌كه قدرت شرط تكلیف است و شک در قدرت، شبهه مصداقیه و موضوع یه تكلیف است اما در موارد احتمال عجز، فحص از قدرت لازم است و به صرف احتمال عجز، تكلیف ساقط نیست و معروف بین محققین همین است و بنای عقلاء هم بر لزوم فحص از قدرت است.

پس به صرف احتمال عجز و عدم قدرت روزه ساقط نیست بلكه باید فحص كند و اگر احتمال مستقر شد و احتمال قابل توجه عقلایی باشد، عجز و عدم قدرت صدق می‌كند و وجوب روزه ساقط است. اما اگر با فحص در كلمات اهل خبره، احتمال عقلایی زائل شود، روزه واجب است و این نه به مالک حجیت تعبدی قول اهل خبره بلكه به مالک زوال احتمال عقلایی و عدم صدق عجز و ناتوانی است.

بله اگر بین اهل خبره تعارض مستقری باشد، احتمال بیماری یا تشدید آن همچنان باقی است و احتمال مستقر خواهد بود در نتیجه عدم عجز صدق می‌كند و وجوب روزه ساقط است. در مورد خوف هم گفتیم كه صدق خوف متوقف بر عقلایی بودن احتمال است و گرنه اصلا خوف صدق نمی‌كند.

معیار در صدق خوف این است كه احتمال به گونه‌ای باشد كه در شئون و امور عادی عقلاء(نه وظایف شرعی) تاثیر گذار باشد و عقلاء به آن توجه كنند. پس اگر احتمال طوری باشد كه عقلاء در زندگی مادی خودشان به آن احتمال توجه كنند و بر آن ترتیب اثر بدهند، خوف صدق می‌كند. مثال اگر احتمال به حدی باشد كه عقلاء امور عادی مثل كسب و كارشان را تعطیل كنند و از آن احتراز كنند، در مورد وظیفه شرعی هم رعایت آن احتمال لازم است اما اگر در امور عادی خودشان به آن احتمال ترتیب اثر نمی‌دهند صرف این‌كه شاید در اثر انجام وظیفه شرعی بیماری حادث شود موجب سقوط تكلیف نیست.

اما در مورد حرج، گفتیم حرج باید احراز شود و به صرف احتمال حرج و بیماری، تكلیف ساقط نیست چون اصل عدم حرج است(هرچند اصل عدم ازلی باشد.) پس تا حرج احراز نشود وجوب روزه ساقط نیست و امكان زوال احتمال با فحص، موجب عدم صدق حرج خواهد بود. برای نفی اسناد حرج به شارع، نفی وجوب صوم تنها در صورتی كه در با فحص احتمال بیماری و حرج وجود داشته باشد، كافی است.

نتیجه این‌كه احتمالاتی كه مانعی در امور عادی و زندگی روزمره مردم ایجاد نمی‌كند و با وجود آن‌ها مردم هم چنان به امور عادی خودشان مشغولند، نباید بهانه ترک وظایف شرعی قرار گیرد. این احتمالات وسواسند و نباید مورد توجه قرار گیرند یا از این جهت كه حتی در نزد محتمِل هم احتمالات ضعیفی هستند كه در این صورت اصلا خوف صدق نمی‌كند تا مسقط وجوب روزه باشد و یا از این جهت كه هر چند برای محتمِل قابل توجه است، اما ناشی از مناشئ صحیح عقلایی نیست. یعنی از نظر عقلاء آن مناشئ را برای ایجاد این مقدار احتمال صالح نمی‌دانند.

لذا اگر یک پزشک در رابطه با تاثیر روزه در حدوث یا تشدید بیماری و خطر آن هشدار بدهد اما در مقابل عده‌ای دیگری از پزشكان و خبرگان احتمال را به جا ندانند مانع وجوب روزه نخواهد بود. در این موارد اگر چه ممكن است خوف شخصی صدق كند اما در سقوط وجوب روزه مخوف بودن امر در نزد عقلاء لازم است یعنی باید منشأ خوف از نظر عقلاء هم مخوف باشد.

به عبارت دیگر خوف منصرف به آن چیزی است كه برای عقلاء مخوف باشد. نكته دیگر كه باید مورد توجه قرار بگیرد این است كه در مواردی كه ضرر قابل جبران است یعنی ضرر به گونه‌ای باشد كه بتوان جلوی آن را گرفت و با رعایت اموری بتوان جلوی حدوث یا تشدید بیماری را گرفت، موضوع منتفی است و ضرر و عجز و ناتوانی و حرج و خوف صدق نمی‌كند. بنابراین اگر مثال برای جلوگیری از بیماری مرطوب بودن حلق و دهان لازم باشد، چنانچه می‌توان با اموری این رطوبت را تامین كرد و روزه گرفت، وجوب روزه ساقط نیست.

مثال در مورد همین بیماری كرونا(اگر فرضا مرطوب بودن گلو و دهان در جلوگیری از آن موثر باشد) این رطوبت را به چند طریق می‌توان تامین كرد از جمله: خوردن و آشامیدن به مقدار لازم در فرصت اذان مغرب تا اذان صبح و تقویت عمومی بدن اجتناب از حركات سنگین و سخت كه به از دست رفتن آب بدن یا طرو ضعف شدید منجر می‌شود، حتی اگر مستلزم ترک كار و فعالیت در طول روز باشد.

جویدن مثل آدامس كه ایجاد بزاق و رطوبت كند و البته مزه نداشته باشد و یا اجزاء قابل توجهی از آن جدا نشود و بلع شود تا افطار محسوب شود. مضمضه و حتی قرقره و استنشاق، قرار گرفتن در هوای مرطوب(حتی اگر رطوبت مصنوعی باشد) چه سرد و گرم یا رقیق یا غلیظ، معطر یا بدون عطر و ...

این امور به صورت عادی و اختیاری هم موجب بطلان روزه نیستند چه برسد به جایی كه انجام آن‌ها برای روزه گرفتن و دفع احتمال بیماری لازم باشد و تشكیک در بطلان روزه با بخور نابجاست چون آنچه ممنوع است خوردن و آشامیدن یا غبار غلیظ است و بخور حتما مندرج در این عناوین نیست و لذا قرار گرفتن در حمام و استنشاق بخار حمام مبطل روزه نیست.

بنابراین به نظر می‌رسد با توجه به تصریح عده‌ای از اهل خبره و پزشكان چه مسلمان و چه غیر مسلمان در عدم تاثیر روزه در حدوث یا تشدید بیماری كرونا به صرف احتمال حدوث یا تشدید بیماری در اثر روزه، نمی‌توان روزه را ترک كرد. علاوه بر تاك یدات بسیاری از پزشكان در فواید روزه حتی در تقویت سیستم ایمنی بدن و جلوگیری از امراض و...

بله ممكن است كسانی استثناء باشند مثل كسانی كه ضعف ایمنی دارند یا بالفعل به بیماری مبتلا هستند و... در جلسه‌ای در روز گذشته كه تعداد زیادی از پزشكان متخصص و فوق تخصص مرتبط با این امر حضور داشتند، هیچ احتمال عقلایی در مورد احتمال تاثیر روزه در حدوث این بیماری یا تشدید آن وجود ندشت و اگر چه برخی از آنان مرطوب بودن حلق و دهان را برای كاهش احتمال ابتلاء به بیماری موثر می‌دانستند اما خودشان هم قبول داشتند.

كه این مقدار از رطوبت می‌تواند در عین روزه بودن تامین شود به همان مواردی كه مثال زدیم و این طور نیست كه روزه گرفتن در كنار آن ممكن نباشد. نتیجه اینكه به نظر می‌رسد در این شرایط به حسب آنچه از كلمات اهل خبره استفاده می‌شود مانعی از انجام این وظیفه الهی نیست و امیدواریم خداوند به بركت ماه مبارک رمضان و انجام تكلیف و روزه گرفتن عباد برای تحصیل رضای او، همه را از بلا مصون بدارد و این بال را از همه عالم دفع كند.

انتهای پیام/

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.