تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 18505
تاریخ : ۹ مرداد, ۱۳۹۹ :: ۱۰:۰۲
درس خارج/ براساس شریعت واگیرداری برخی از بیماری‌ها امر قطعی است آیت‌الله قائنی/ فقه پزشکی28: بلایا لزوماً مکافات گناه فرد مبتلا نیست نزول بلاء و ابتلای به بیماری‌ها با ایمان منافات ندارد و بلکه برخی از بلایا مختص به انبیا و ائمه علیهم‌السلام هستند و هر چه مراتب ایمان بالاتر باشد ابتلای به بلایای هم بیشتر و سخت‌تر است.

به گزارش پایگاه خبری –تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله محمد قائنی از اساتید حوزه علمیه قم در درس خارج فقه پزشکی به تشریح مسائل مستحدثه پزشکی با عنوان «واگیر و سرایت بیماری» پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را از نظر می‌‌‌گذرانید؛

گفتیم مفاد روایات متعدد این است که نزول بلاء و ابتلای به بیماری‌ها با ایمان منافات ندارد و بلکه برخی از بلایا مختص به انبیا و ائمه علیهم‌السلام هستند و هر چه مراتب ایمان بالاتر باشد ابتلای به بلایای هم بیشتر و سخت‌تر است.

گفتیم شاید گفته شود این روایات با آیه شریفه «مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ.»)الشوری ۳۰ )منافات دارند و معارضند چرا که مستفاد از آیه شریفه این است که ابتلای به بلایا و مصائب به خاطر اعمال انسان است و در حقیقت مکافات اعمال انسانند در حالی که از روایات استفاده می‌شد که برخی از بلایا مکافات عمل نیستند، بلکه حتی برخی از بلایا از مختصات معصومین و انبیاء علیهم‌السلام است.

مرحوم مولی صالح مازندرانی از این شبهه دو پاسخ بیان کرده‌اند و از مجموع کلمات ایشان دو پاسخ دیگر هم قابل استفاده است و ما هم پاسخ‌های دیگری را بیان خواهیم کرد.

ایشان برای حل منافات بین این آیه و آن روایات گفته‌اند بلایا و ابتلائات انبیاء و ائمه معصومین علیهم‌السلام از این روایت تخصیص خورده‌اند چون آن‌ها مرتکب گناه نمی‌شوند تا موجب ابتلاء شود و لذا در روایت گفته است پیامبر صلی الله علیه و آله با این‌که گناهی مرتکب نمی‌شدند اما روزانه خداوند را استغفار می‌کردند. پس همان طور که استغفار بدون گناه بوده است ابتلاء و بلا هم بدون گناه ممکن است و این طور نیست که ابتلاء فقط در اثر گناه باشد.

جواب دیگری که ایشان بیان کرده‌اند این است که اگر بپذیریم آیه تخصیص نخورده است و این‌که همه بلایا آثار افعال انسانند اما در مورد غیر معصومین بلایا آثار گناهانند و در مورد معصومین(چون معصومند و گناه نمی‌کنند) بلایا آثار و جزای ترک اولی است و وجه استغفار پیامبر صلی الله علیه و آله هم همین است.

ایشان در موضع دیگری هم جواب دیگری داده‌اند، شاید خطاب در این آیات به اعتبار جنس باشد نه شخص، یعنی ابتلائات انبیاء و ائمه معصومین علیهم‌السلام به خاطر گناه انسان‌های دیگر است نه به خاطر گناه خود آن‌ها تا اشکال شود که ایشان معصومند و گناه مرتکب نمی‌شوند.

این جواب با ظهور آیه مساعد نیست و ظاهر آیه شریفه و هم چنین همان روایت این است که ابتلای به بلایا در اثر افعال خود شخص مبتلاست.

ما دو بیان دیگر برای جمع بین این آیات و روایات ذکر می‌کنیم.

اول: تنافی بین این آیه و آن روایات مبتنی بر این است که مخاطب به این آیه شریفه همه انسان‌ها باشند اما اگر مخاطب خصوص گناه کاران باشند بین این آیه و آن روایات تنافی نیست نه از باب تخصیص که مرحوم مازندرانی گفتند بلکه از این جهت که آیه عمومی ندارد. مخاطب و مرجع ضمیر در «ما اصابکم» کیست؟ اگر همه انسان‌ها بودند این اشکال پیش می‌آمد که هر مصیبتی که بر هر انسانی وارد می‌شود در اثر گناهان او است پس چطور در روایات آمده است که ابتلائات معصومین بیشتر و سخت‌تر است؟

اما در آیه شریفه مشخص نکرده است که مخاطب همه انسان‌ها هستند و قدر متیقن از مخاطب، غیر معصومین علیهم‌السلام است. بنابراین آیه نسبت به انبیاء و معصومین علیهم‌السلام مجمل است و بلکه حتی اگر مخاطب گناه کاران باشند مفاد آیه این است که هر بلایی که به گناهکاران می‌رسد به خاطر گناه آن‌هاست نه این‌که هر بلایی که در عالم به هر کسی می‌رسد به خاطر گناه است. پس اگر چه مصائب گناه کاران به خاطر گناهان آن‌هاست اما مصائب و بلایای غیر آن‌ها به خاطر ترفیع درجه آن‌هاست.

دوم: مخاطب در آیه شریفه مجموع امت باشند، یعنی مصائبی که به امت می‌رسد به خاطر گناهانی است که امت مرتکب می‌شود به نحو مجموع نه جمیع و این‌که انحلالی باشد و این‌که هر مصیبتی که به هر کسی می‌رسد به خاطر گناهی باشد که خود او مرتکب شده است. پس آیه شریفه می‌گوید مصائبی که به امت می‌رسد به خاطر گناهانی است که مجموع امت انجام می‌دهند و تبعات گناه امت، به غیر گناه کاران از امت هم می‌رسد.

مفاد آیه شریفه این است که هر مصیبتی که به افراد امت می‌رسد نتیجه عملکرد امت است نه این‌که نتیجه عملکرد هر یک از امت است. شبهه منافات بین این آیه و آن روایات ناشی از این بود که آیه به نحو انحلال معنا می‌شد یعنی هر بلایی که به هر کسی می‌رسد در اثر عملکرد خود او است.

اما اگر مراد از آیه شریفه را مجموع امت بدانیم تنافی وجود ندارد و این تعبیر هم کاملا عرفی است. بله در برخی موارد ظاهر خطاب، انحلال است مثل خطاب تکلیف به روزه یا نماز و وضو و... اما این شریفه ظهوری در انحلال ندارد و اراده مجموع امت بما هو مجموع از آیه شریفه کاملاً عرفی است و این‌که گناهی که برخی افراد امت انجام می‌دهند، دامن دیگران را هم خواهد گرفت.

مثل این‌که به افراد حاضر در کشتی بگویند هر اتفاقی که در کشتی بیافتد ناشی از اعمال خود شماست که معنا این نیست که انحلالی است بلکه از این جهت است که همه حاضرین در کشتی را مجموع واحد فرض کرده است و از این جهت مورد خطاب قرار داده است.

پس همه بلایا بر اثر گناه است اما نه لزوما گناه خود فردی که مبتلا شده است، بلکه ممکن است در اثر گناه افراد دیگر امت باشد. با این بیان بین این آیه و امثال آن و آن روایاتی که مفاد آن‌ها ابتلای انبیاء و ائمه علیهم‌السلام به بلایا به جهت ترفیع درجه و... است منافاتی وجود ندارد.

خلاصه بحث تا اینجا این شد که ابتلای به بیماری‌ها و بلایا نشانه عدم ایمان و کفر و بلکه نشانه گناه کار بودن هم نیست و این طور نیست که بلایا لزوما مکافات گناه فرد مبتلا باشد.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.