به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله محسن اراکی ، استاد سطح عالی حوزه علمیه، در ادامه مباحث دولت اسلامی که در فضای مجازی منتشر شده است، با بیان اینکه در نظریه سیاسی اسلام، مشروعیت و قدرت دو پایه برای حکمرانی است، گفت: مشروعیت حکمرانی از منظر عقل و شرع نمیتواند منبعی غیر از خدا داشته باشد.
وی با بیان اینکه برخی تصور میکنند که قرآن به فقه سیاسی نپرداخته است، افزود: از «بسم الله» سوره حمد تا آخرین آیه سوره ناس، همگی بحث فقه سیاسی دارد؛ براین اساس هر کسی که حاکم است باید ماذون از جانب خدا باشد وگرنه طاغوت است؛ طاغوت کسی است که بدون آنکه حق فرمان داشته باشد بر دیگران حکومت میکند.
آیتالله اراکی با بیان اینکه برخی میگویند مقبولیت نظام اسلامی با مردم است، افزود: ما معتقدیم که مردم در حکمرانی اسلامی، قابل نیستند، لذا واژه قابلیت درست نیست، بلکه مردم در نظام سیاسی، موجد آن نظام و ادامهدهنده آن هستند؛ یعنی علت فاعلی محدثه و مبقیه هستند و نه اینکه تنها قبولکننده یک نظام باشند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: مشروعیت یک نظام را خدا عطا میکند، ولی موجودیت آن با حضور مردم ایجاد میشود؛ در رفتارهای فردی هم، مشروعیت یک رفتار را از خدا میگیریم و به تبع آن مالی را خورده و چیزی را میپوشیم، ولی رفتار فردی را خود ما به وجود میآوریم و انجام میدهیم.
آیتالله اراکی بیان کرد: دموکراسی و استبداد یک ریشه دارند، زیرا هر دو میگویند ما چون خودمان میخواهیم فلان کار را انجام میدهیم؛ مثلاً از یک حاکم یا مسئولان در جامعه دموکرات بپرسیم که چرا فلان کار را انجام میدهند، میگویند چون میخواهیم و از یک حاکم مستبد هم بپرسیم همین پاسخ را میدهد، ولی در نظام اسلامی، مبنا، رضایت خداست.
وی افزود: حکومت و نظام اساساً یک مقوله و رفتار جمعی است و کمترین مقدار جمع هم که دو نفر هستند، یکی امام و دیگری مأموم است؛ لذا در روایت بیان شده اگر در روی زمین، دو نفر بیشتر نباشند یکی از آنان امام است. امامت فعل دسته جمعی است و از این رو، هرجا بحث اطاعت است، آمر و مأمور وجود دارد.
میثاق اطاعت و نصرت
استاد سطح عالی حوزه علمیه با بیان اینکه رفتار جمعی اطاعت از فلان فرد باید مشروع باشد، تصریح کرد: بعد از اینکه مشروعیت یک فرمانروا و نظامی ثابت شد، اگر بخواهد اطاعت انجام شود، این نظام وجود پیدا میکند و مردم با اطاعت و نصرتشان که در آیه هفت سوره مائده آمده است و در روایات هم به خصوص در اهل سنت بیان شده است، به نظام موجودیت میدهند.
آیتالله اراکی اضافه کرد: در روایات اهل سنت بیان شده که ما با رسول اکرم بر طاعت، میثاق بستیم، لذا اینکه در قرآن بر وفای به میثاق توجه شده است، میثاق مورد تذکر قرآن همین مورد است. در آیه «وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» هم همین رابطه اطاعتی مطرح است. البته تنها میثاق اطاعت برای مردم کافی نیست، بلکه نصرت هم باید باشد که در آیات سوره توبه و برخی آیات سور دیگر همچنین انفال این موضوع مورد تأکید است.
وی اضافه کرد: کسانی که از پیامبر اذن میطلبیدند که جهاد نروند و ایشان هم در برخی موارد اذن میفرمود که حتی از سوی خدا توبیخ هم شدند؛ این اذن به معنای آن است که از میثاق اطاعت نافرمانی نکرده، ولی نافرمانی از میثاق نصرت است؛ فردی در کربلا نزد امام آمد و گفت به من اجازه دهید فردا تا جایی که من بتوانم شر دشمن را کم کنم، با شما باشم، ولی اگر نتوانستم بروم و ایشان اذن دادند، در اینجا هم میثاق نصرت محقق نشده است.
آیتالله اراکی بیان کرد: اینکه امام خمینی و رهبر معظم انقلاب به حضور مردم در صحنه تأکید فراوانی دارند، این حضور به معنای اطاعت و نصرت است؛ حضور در انتخابات، مقاومت و مواسات و ... نصرت است، چه این مقاومت در عرصه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و ... باشد.
وی افزود: ما معتقدیم پیامبر از طرف خدا و بعد همه اثنی عشر منصوب به نصب خاص برای فرمانروایی هستند؛ اگر امام حاضر باشد، او حق فرمانروایی دارد و اگر غایب شد، در زمان غیبت، مسئله فرق دارد.
غیبت، پدیده اتفاقی نیست
آیتالله اراکی با طرح این سؤال که آیا غیبت قانونپذیر است یا امری اتفاقی بوده است، اظهار کرد: هرگاه امام جانش به شکلی تهدید شود که اگر بخواهد حاضر بماند، رسالتش یعنی اقامه حکومت خدا بر روی زمین را ادا نخواهد کرد و امکان برقراری حکومت اسلامی با رهبری معصوم وجود نخواهد داشت. در این صورت غیبت، فلسفه پیدا میکند.
استاد سطح عالی حوزه علمیه با طرح این سؤال که آیا غیبت به معنای پایان مأموریت امام است، تصریح کرد: غیبت، دورهای است که مباشرت امام در مدیریت مقدور نیست، ولی مدیریت غیرمباشری را بر عهده دارد؛ البته مأموریت امام این نیست که فقط دعا کند و واسطه ما در دعا و نماز باشند، بلکه مأموریت امام اجرای حکم خدا در جامعه بشری است و این از آیات اطاعت در قرآن کاملاً واضح و روشن است.
استاد سطح عالی حوزه اظهار کرد: سنت الهی این است که اگر در جامعه بشری یا حالت اجرای حکم خدا به تبعیت از امام و یا فرصت عدل وجود داشته باشد(یعنی امام باشد و اگر یک نسل از امام تبعیت نمی کند نسل دیگر تبعیت کند) عذاب نمیشوند؛ بنابراین امام آخر، آخرین فرصت عدل است، لذا برای جلوگیری از منقرض شدن جامعه بشری، غیبت صورت میگیرد وگرنه عذاب سبب نابودی بشر خواهد شد.
وی افزود: انبیاء وقتی درخواست عذاب داشتند، این درخواست برای تشفی و خنک شدن دل آنان نیست، بلکه برای آن است که چنین جامعهای تا قیامت هم اگر زنده باشند، فرصت عدل را احیاء نمیکنند، لذا قیام سیدالشهدا هم احیای فرصت عدل بود؛ امام نتوانست حکومت عدل را برپا کند، ولی فرصت عدل ایجاد شد. غیبت امام هم فرصت عدل است.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا