تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 18952
تاریخ : ۲۸ مرداد, ۱۳۹۹ :: ۱۰:۰۱
درس خارج/ حج در ایام کرونا ویروس/ استفاده از زکات برای تهیه مواد ضدعفونی کننده آیت‌الله خاتمی/ فقه بیماری‌های مسری13: وجوب خودکفایی کشور در امور پزشکی/ دفن میت با تابوت تجهیز کشور در مسائل پزشکی واجب کفایی است. خداوند می‌فرماید «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» در برابر دشمنان باید مجهز شد. آیه اطلاق دارد و شامل موارد نجات جان انسان‌ها می‌شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله سید احمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس «فقه بیماری‌های مسری» به بررسی مسائل فقهی بیماری کرونا ویروس پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را ملاحظه می‌کنید؛

خلاصه جلسه گذشته

اگر بیمار کرونایی از دنیا برود می‌توان او را در تابوت دفن کرد؟ یعنی جنازه در تابوت گذاشته می‌شود و تابوت را در زمین دفن می‌کنند. جواب این‌که می‌توان دفن کرد؛ ولی واجبات دفن باید رعایت شود. مانند این‌که میت رو به قبله باشد و صورت او بر تابوت گذاشته شود. اگر فقط در تابوت گذاشته شود بدون دفن آن و خاک ریختن صحیح نیست. جایز نیست، در تابوت گذاشته شود چون در این صورت دفن صدق نمی‌کند.

گفتیم درمان بیمار کرونایی شیعه واجب کفایی است. اما غیر مسلمان و غیر شیعه بحث دیگر است. در واجب کفایی اگر من به الکفایه اقدام کردند، از دیگران ساقط می‌شود و اگر من به الکفایه اقدام نکنند، بر همه کسانی که می‌توانند درمان کنند واجب عینی می‌شود.

در جلسه گذشته روایتی را از روضه کتاب کافی نقل کردیم و در این جلسه دوباره بررسی می‌کنیم. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ الدِّهْقَانِ، عَنْ عبدالله بْنِ الْقَاسِمِ، عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ: عَنْ أَبِي عبدالله عليه السلام، قَالَ: «كَانَ الْمَسِيحُ عليه السلام يَقُولُ: إِنَّ التَّارِكَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ مِنْ جُرْحِهِ شَرِيكٌ لِجَارِحِهِ لَامَحَالَةَ، وَذلِكَ أَنَّ الْجَارِحَ أَرَادَ فَسَادَ الْمَجْرُوحِ، وَالتَّارِكَ لِإِشْفَائِهِ لَمْ يَشَأْ صَلَاحَهُ، فَإِذَا لَمْ يَشَأْ صَلَاحَهُ فَقَدْ شَاءَ فَسَادَهُ اضْطِرَاراً، فَكَذلِكَ لَا تُحَدِّثُوا بِالْحِكْمَةِ غَيْرَ أَهْلِهَا فَتَجْهَلُوا ، وَلَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَأْثَمُوا، وَلْيَكُنْ أَحَدُكُمْ بِمَنْزِلَةِ الطَّبِيبِ الْمُدَاوِي: إِنْ رَأى مَوْضِعاً لِدَوَائِهِ، وَإِلَّا أَمْسَكَ.»(1)

سند روایت

روایت دو سند دارد و هر دو سند اشکال دارد.

سند اول: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ الدِّهْقَانِ، عَنْ عبدالله بْنِ الْقَاسِمِ، عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ.

سند دوم: عن عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد عن عبید الله الدهقان عن عبدالله بن القاسم بن ابی نجران عن ابان بن تغلب.

اما سندی که در متن روضه کتاب کافی، عدة و سهل بن زیاد مشکلی ندارد. اما عبید الله الدهقان هیچ جا از عبدالله بن قاسم روایت ندارد، مضافا به عدم توثیق آن‌ها و فقط در همین روایت از عبدالله بن القاسم نقل کرده است. عبدالله بن قاسم نیز از عبد الرحمن بن ابی نجران اصلا روایت ندارد آری سهل بن زیاد زیاد از او روایت دارد.

بنابراین واسطه بودن او بین سهل بن زیاد و عبد الرحمن بن ابی نجران بسیار غریب است. عمده کسانی که از ابن ابی نجران روایت می‌کنند عبارت از ابراهیم بن هاشم و احمد بن محمد بن عیسی و علی بن حسن بن فضال هستند همه اینها هم طبقه سهل بن زیاد هستند.

نکته دیگر عبدالرحمن بن ابی تجران از اصحاب امام رضا علیه‌السلام وابان بن تغلب از اصحاب امام باقر علیه‌السلام که در زمان امام صادق علیه‌السلام از دنیا رفت. از جهت طبقه کسی که- عبد الرحمن بن ابی نجران- از اصحاب امام رضا علیه‌السلام نمی‌تواند از اصحاب امام باقر علیه‌السلام و پیرمرد اصحاب امام صادق علیه‌السلام روایت نقل کند. بنابر سند اول این اشکالات سندی وارد است. و سند دوم اشکالات بیشتری دارد. عبدالله بن قاسم بن ابی نجران مجهول است.

نکته‌ای درباره روضه کتاب کافی

روضه کافی بخاطر مشکلات سندی که در روایات روضه وجود دارد مانند اصول و فروع کتاب دارای جایگاه نیست. جناب کلینی متوجه این مطلب بوده است لذا روایات را در کتاب روضه که به معنی گلستان است جمع آوری کرده است، یعنی کتاب روضه مانند اصول و فروع تبویب نشده است.

دلالت روایت

می‌فرماید اگر شخصی بتواند مجروح را درمان کند اما این کار را نکند و مرجوح بمیرد. بدون تردید این شخص با کسی که او را مجروح کرده، شریک است. چون جارح اراده مجروح کردن او را کرده و آن کس که می‌توانست او را درمان کند، خوب شدن او از جراحت را نخواسته است و در چنین صورتی در حقیقت فساد بیمار و تلف شدن او را خواسته است.

بنابراین اگر پزشک بتواند بیمار را درمان کند اما او را رها کند و بمیرد در مرگ او شریک است؛ شرکت در مرگ جرم است و نیز پرستار اگر می‌تواند مراقبت های لازم را از بیمار انجام بدهد بر او واجب است. البته مسئولان اضافه بر وجوب درمان بیمار بر پزشک باید او را تجهیز کنند که بتواند بیماران را درمان کند، مثلا لباس مخصوص و مانند آن در اختیار او قرار دهند.

وجوب خودکفایی کشور در امور پزشکی

تجهیز کشور در مسائل پزشکی واجب کفایی است. خداوند می‌فرماید «و اعدوا لهم ما استطاعتم من قوة و من رباط الخیل» در برابر دشمنان باید مجهز شد. آیه اطلاق دارد و شامل موارد نجات جان انسان‌ها می‌شود.

در شرایط عادی کشور که مبتلا به چیزی مانند کرونا ویروس نشده است مسئولان مربوطه باید تهمیدات لازم را برای روزهای سخت کشور را تجهیز و آماده کنند. به عبارت دیگر در شرایط عادی باید امکانات پزشکی را فراهم کنند که در صورت شیوع بیماری بتوانند بیماران را درمان کنند.

در تحف العقول می‌فرماید «لا يستغني أهل كلّ بلد عن ثلاثة، يفزع إليه في أمر دنياهم و آخرتهم، فإن عدموا ذلك كانوا همجاً: فقيه عالم ورع و أمير خير مطاع، و طبيب بصير ثقة‌.»(2) هر شهری نیازمند سه گروه آدم است.

اگر سه گروه در هر شهر نباشند مردم آن شهر بهم می‌ریزند. یکی فقیه عالم با تقوا، دیگری، فرمانده‌ای حرف او را بشنوند و سوم به طبیب مطمئن نیاز دارند، بنابراین وجوب کفایی برای زمانی که بیماری جامعه گرفتار کرده، نیست.

الامام علي(ع) «يجب‌ على‌ الامام‌ أن‌ يحبس‌ الفسّاق من العلماء، و الجهّال من الاطبّاء، و المفاليس من الأكرياء.»(3) حاکم اسلامی باید علمای فاسق و پزشکان جاهل و تخصص بایسته را ندارند زندانی کند.

در مستدرک حاکم از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند «من تتطبب و لم یعلم منه طبٌّ قبل ذالک فهو ضامن.»(4) کسی که در حالی علم پزشکی را نخوانده است، طبابت کند و حادثه بوجود بیاورد ضامن است. بنابراین درمان بیمار بر پزشکان و دیگر پرسنل واجب کفایی است.

انتهای پیام/

پی نوشت؛

1 - الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج8، ص345.

2 - تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ج1، ص321.

3 - تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج6، ص319.

4 - المستدرك على الصحيحين، الحاكم، أبو عبدالله، ج4، ص236.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.