تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 19251
تاریخ : ۴ شهریور, ۱۳۹۹ :: ۱۷:۲۶
عاشورا یک تاریخ نیست، یک منطق است خسرو باقری؛ عاشورا یک تاریخ نیست، یک منطق است عاشورا یک تاریخ نیست، بلکه یک منطق است و این منطق را باید درک کنیم و این‌که فقط به نوحه‌سرایی بپردازیم هم فایده ندارد، امام حسین(ع) را باید درک کرد.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ دکتر خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران، شب گذشته، سوم شهریورماه، با موضوع «عاشورا و انسان‌سازی» از طریق فضای مجازی به ایراد سخن پرداخت که در ادامه می‌خوانید؛

بحث پیرامون یکی از جملات معروفی است که امام(ع) در صحنه کربلا مطرح کردند. این جمله را همه شنیده‌ایم، اما نیاز به واکاوی دارد. سخنی عجیب و با محتوایی شگرف. این سخن به دو صورت نقل شده است؛ یکی اینکه «ان لم یکن لکم دین کونوا احرار فی دنیاکم»، اینجا امام(ع) خطاب به کسانی که در مقابلش ایستاده‌اند بیان می‌کند که اگر دین ندارید آزاده باشید. به صورت دیگری هم داریم: «إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً» اگر دین ندارید و از معاد نگران نیستید، پس آزاده باشید.

مخاطب امام حسین(ع) در باب آزادگی بشریت است

این جمله ابعاد پیچیده‌ای دارد که دست‌کم یکی مربوط به چیستی دین و یکی مربوط به ارتباط دین و اخلاق است. چون بحث از حریت در ادامه این سخن آمده و آزادگی یک مفهوم اخلاقی است. اما اتفاقی که این جمله در کربلا ایجاد می‌کند که مسئله را از حد یک برخورد درون‌دینی و درون آیینی خارج می‌کند، چه بوده است؟ مسلمانان دو شاخه شدند و می‌خواهند بجنگند، اما این جمله مسئله را از یک برخورد درون فرقه‌ای بالاتر برد و در حد انسانی مطرح کرد؛ یعنی این بحث مطرح شد که اگر شما دیندار هم نیستید انسان شایسته هستید یا خیر؟ مخاطب امام(ع) از مسلمانان به بشریت رسید.

اگر این جمله نبود، همین می‌شد که دو گروه در یک مذهب دعوا دارند و باید دید کدام راست می‌گوید و در مسائل دینی نیز داوری کردن سخت است. اما وقتی مسئله اخلاق مطرح می‌شود، داوری آسان است. انسانی که حیوان است و از مقام انسانی سقوط کرده مشخص است. اگر انسانی کودک بکشد و وارد حریم یک خانواده شود که اهل جنگ نیستند، بحث دیانت نیست، بلکه بحث اخلاق است.

در اینجا فصل جدیدی باز می‌شود و آن اینکه شما در عرصه انسانیت کجا ایستاده‌اید. آیا حریت را که نشانه یک انسان رشید و اخلاقی است دارید یا مانند حیوانات، اسیر غرائض هستید. این را باید روشن کنید؛ لذا از این حیث است که این جمله بسیار اهمیت دارد که برخورد امام(ع) را در حد بشریت می‌برد و مخاطب امام انسان‌ها هستند، نه دینداران و مسلمانان و شاید به این دلیل است که امام(ع) متعلق به همه انسان‌ها است.

دیانت چیست و چه ارتباطی با اخلاق دارد؟

اما باید ببینیم دیانت چیست و بعد ببینیم رابطه دیانت و اخلاق چیست. در اینجا امام می‌فرماید که شما دین ندارید. اینها مسلمان بودند و شاید قصد قربت به خدا هم از این جنگ داشتند و امروز نیز کسانی هستند که قرب الی الله کارهایی می‌کنند، اما بحث روی این است که دیانت چیست و چرا امام می‌گوید اگر دین ندارید؟ یعنی شما با این کارها نشان دادید که دین ندارید، اما سخن این است که حقیقت دین چیست؟ اگر کسی به اسم دیندار باشد و در یک نبردی که پیش آمد فرزندکشی بکشد، این کار او چه نسبتی با دیانت دارد؟ ما باید حواسمان جمع باشد و خیال نکنیم که اگر دیندار هستیم کار تمام می‌شود. حقیقت دیانت با یکسری کارها منافات دارد.

نمی‌توانیم دیندار باشیم و کار غیر اخلاقی کنیم؛ مثلا قرآن می‌گوید «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا» اگر کسی یک انسان را بکشد که اصلاً بحث از دیانت نیست، بلکه می‌گوید یک انسان بی‌گناه را بکشد، گویی همه مردم را کشته است. اگر در میدان نبرد، جنگی درگرفته و یک کسی انسان بی‌گناهی را بکشد چه کار کرده است؟ می‌تواند دیندار باقی بماند؟ پس حقیقت دین چیست؟ دینداری یک نام نیست، بلکه یک حقیقت است و آن حقیقت باید در وجود انسان ایجاد شده باشد که انسان‌ها را شریف تلقی کند و فقط در مقابل تباهی و فساد باید مقابله کرد والا اگر انسان بی‌گناهی کشته شود قابل قبول نیست.

عاشورا یک منطق است

در نتیجه، عاشورا یک تاریخ نیست، بلکه یک منطق است و این منطق را باید درک کنیم و اینکه فقط به نوحه‌سرایی بپردازیم هم فایده ندارد، امام حسین(ع) را باید درک کرد و اولین نکته که امام(ع) آشکار کرده این است که دینداری فقط یک نام نیست بلکه حقیقتی در وجود انسان است و انسان باید حق‌ها و حریم‌ها را بشناسد و نمی‌تواند حقی را زیرپا بگذارد و اسمش را دیندار بگذارد. دینداری با یکسری از اعمال منافات و با یکسری از اعمال هماهنگی دارد. اگر کسی خواست ببیند دیندار است، باید ببیند لازمه‌های دینداری را دارد یا خیر که یکی از آنها عمل صالح است.

بنابراین نکته‌ای که امام(ع) روشن می‌کند این است که دینداری یک نام و نیت نیست. شاید آنجا کسانی بوده باشند که قصد قربت داشتند و می‌خواستند امام حسین(ع) را به شهادت برسانند، اما نیت انسان را دیندار نمی‌کند. نمی‌توان با نیت خوب هر کاری کنیم و آدم بی‌گناهی را با هیچ نیتی نمی‌توان کشت. نمی‌توانیم در حد نیت هم باقی بمانیم و بگوییم نیت ما که خیر است پس هر کاری می‌کنیم. در نتیجه باید خانه تکانی کنیم و دینداری خود را بازتعریف کنیم؛ لذا اولین آموزه‌ای که این سخن کوتاه مطرح می‌کند این است که دینداران را زیر سؤال می‌برد و هشدار می‌دهد که دینداری نام و نیت نیست، بلکه باید عمل صالح هم وجود داشته باشد که اگر عمل صالح وجود نداشته باشد ایمانی هم مطرح نیست.

مسئله دیگر این است که سخن امام(ع) با بی‌دینان نیز ادامه دارد و می‌فرماید شما چرا آزادگی را از دست داده‌اید؟ اجداد مشرک شما حداقل انسان بودند و به آن انساب برگردید و چرا مانند آنها نیستید؟ چطور حاضرید یک کودک از تشنگی بمیرد؟

رابطه دین و اخلاق

سؤال این است که چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا یک رابطه توالی است یا توازی؟ رابطه توالی یعنی اول الف و بعد ب. یعنی آیا باید اول دین داشت و بعد اخلاق داشت؟ یعنی اگر می‌خواهی اخلاق‌مدار باشی باید دیندار باشی. این می‌شود رابطه توالی، اما رابطه توازی یعنی اینها دو راه هستند و به موازات هم ایستاده‌اند. اینجا رابطه دین و اخلاق کدام است؟ توالی نیست. چون امام(ع) فرمود دین ندارید و اگر توالی باشد، دیگر اخلاقی هم ندارید، اما امام(ع) می‌گوید شما که از راه دیانت نرفتید، چرا راه اخلاق را هم کنار گذاشتید؟ دو راه وجود دارد؛ یا دیندار حقیقی باشید و این کارهای شنیع را انجام ندهید و یا آزادگی در پیش گیرید. امام(ع) فرمود شما که نگران نتیجه کار خود نیستید، اما حر هستید یا خیر؟ پس امام(ع) دو راه را معرفی می‌کند که موازی هستند.

برخی اوقات، خود را به عنوان دیندار قبول کردیم، اما رابطه ما با غیردینداران چگونه است؟ یک رابطه تاریک و منفی است. در حالی که امام(ع) می‌گوید شما اگر دیندار نیستید یک انسان شریف و دارای حریت هستید یا خیر؟ انسان بی‌دین حر از دین خیلی دور نیست و این سخن امام حسین(ع) است. امام(ع) فرمود اگر انسانی بی‌دین باشد، اما حریت داشته باشد، این انسان خیلی هم از دین دور نیست. چنین نیست که اگر کسی گفت که من دیندار هستم دیندار باشد و یا اگر گفت دیندار نیستم، کارش تمام باشد.

نباید بر دینداری خوش‌خیالی داشت و دینداران خوش خیال باید از خواب بیدار شوند و دینداری کار سختی است و یک انسان دیندار باید حق هر چیزی اعم از انسان را ادا کند. از طرفی بی‌دینان را هم نباید دور اندازیم. اگر اهل اخلاق باشند همسایه دیوار به دیوار دین هستند؛ لذا بی‌دینان را باید با سنجه اخلاق بسنجیم.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.