تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 19775
تاریخ : ۲۰ شهریور, ۱۳۹۹ :: ۱۳:۵۱
طبقه‌بندی جدید علم از دیدگاه فقه/ چرا بعد از ۴۰ سال هنوز علوم حس‌گرا را برتر می‌دانیم؟ حجت‌الاسلام علی کشوری؛ طبقه‌بندی جدید علم از دیدگاه فقه/ چرا بعد از ۴۰ سال هنوز علوم حس‌گرا را برتر می‌دانیم؟ چهل سال از آغاز جمهوری اسلامی گذشته است و می‌گوییم که دین باید جامعه را ارائه کند،‌ منتها به دلیل طبقه‌بندی موجود از علم، مردم علوم پوزوتیویستی را به عنوان علوم برتر می‌دانند و به دنبال آموزش و یادگیری آن می‌روند.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت‌الاسلام والمسلمین علی کشوری، دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، در نشست تخصصی «طبقه‌بندی جدید علوم» که با حضور تعدادی از اساتید برگزار شد، به ارائه مباحثی همچون معنای طبقه‌بندی علم،‌ معایب طبقه‌بندی فعلی علم، طبقه‌بندی جدید علم و تبیین جایگاه مسأله تصرف طبیعت در طبقه‌بندی جدید پرداخت.

معنای طبقه‌بندی علم

حجت‌الاسلام کشوری در این نشست اظهار داشت: در طول تاریخ بسیاری افراد و جریان‌ها به محوریت یک مفهوم و تعریف پایه طبقه‌بندی علوم را انجام داده‌اند. جلال‌الدین دوانی، سیوطی،‌ غزالی،‌ امام خمینی(ره) از شخصیت‌های جهان اسلام هستند که وارد این بحث شده‌اند، در غرب نیز مشهورترینشان فرانسیس بیکن است که وارد بحث طبقه‌بندی علوم شده‌اند.

به صورت طبیعی در طبقه‌بندی یک معیار بالادستی وجود دارد که بر اساس آن ارزش علوم معلوم می‌شود، همچنین در مسأله طبقه‌بندی ترتب علوم نیز مشخص می‌شود. در طبقه‌بندی جدید معیار ما تنظیم روابط انسانی است.

با هر معیاری که علم را طبقه‌بندی کنیم، این علوم باید چهار ویژگی و خاصیت داشته باشند؛ علم باید قدرت الگوی آموزش داشته باشد تا بتوان الگوی نظام آموزشی کشور را بر اساس آن ترسیم کرد.

ویژگی بعدی که علم باید داشته باشد، خاصیت پرورشی و تربیتی است، به طور مثال وقتی علوم پایه(ریاضی،‌ فیزیک، زیست) را بالادست قرار دهیم، به مخاطب خود القا می‌کنیم رشته‌هایی که مربوط به این علوم هستند، رشته‌های برتر هستند، یعنی طبقه‌بندی کارکرد تربیتی و منزلت سازی برای علوم دارد.

دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی  ابراز کرد: بسیاری از علوم را در حوزه علمیه علوم برتر معرفی‌ می‌کنیم، به طور مثال فقه را علم برتر می‌دانیم و استدلال می‌کنیم به دلیل این‌که فقه رضایت الهی را برای بشر تأمین می‌کند و از بین مجموعه رضایت‌هایی که انسان‌ها به دنبالش هستند، رضایت الهی بالاترین رضوان است. ولی چون طبقه‌بندی علوم پایه را اصل می‌داند،‌ در ذهنیت مردم علوم دیگری به عنوان علوم برتر معرفی شده است.

چهل سال از آغاز جمهوری اسلامی گذشته است و می‌گوییم که دین باید جامعه را اداره کند،‌ منتها به دلیل طبقه‌بندی موجود از علم، مردم علوم پوزیتیویستی را به عنوان علوم برتر می‌دانند و به دنبال آموزش و یادگیری آن می‌روند.

ویژگی سوم که علم باید داشته باشد، خاصیت کارآمدی و اشراف است. یعنی قدرت پاسخگویی به مسائل و حل مشکلات بشر داشته باشد. برخی از طبقه‌بندی‌های موجود قدرت حل مسأله بیشتری دارند و برخی نیز قدرت حل مشکل کمتری دارند و برخی نیز به دلیل نداشتن توانایی حل مسأله منسوخ شده‌اند.

ما معتقدیم طبقه‌بندی فقهی از علم، قدرت حل مسأله‌اش بیشتر از قدرت حل مسأله طبقه‌بندی «بیکنی» است. چهارصد سال از دوره رنسانس گذشته و تمدن مدرنیته تجربه‌های مختلفی در حل مسائل و مشکلات داشته است، ولی نتوانسته بسیاری از مشکلات همچون فاصله طبقاتی، غذای سالم و طیب، بیماری‌های روحی و روانی، محیط‌زیست و مانند آن را حل کند.

ویژگی چهارم که علم باید داشته باشد، خاصیت جانمایی،‌ صورت‌بندی و ارائه جایگاه برای موضوعات و مسائل مختلف است. به طور مثال مدیریت شهری، محرومیت‌زدایی، امنیت، طب و ... از جمله مسائل و مشکلاتی است که در طبقه‌بندی جدید جانمایی و صورت‌بندی شده است.

اشکالات طبقه‌بندی علمی فعلی

دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی با اشاره به اشکالات موجود به طبقه‌بندی فعلی علم تصریح کرد: اشکال اصلی به طبقه‌بندی«بیکنی» این است که بعدها مورد پذیرش واقع نشد و بر آن خدشه وارد شد، ولی به دلیل این‌که حرف اصلی فرانسیس بیکن این است که «علم بر انسان و جهان تسلط دارد» «knowledge is power» و «بر طبیعت نمی‌توان مسلط گشت مگر آنکه از قوانین آن آگاهی یابیم». طبقه‌بندی‌هایی که بعداً به پذیرش رسید و جا افتاد متأثر از این تعریف است. اگرچه بعدها هیوم و کانت خیلی تلاش کردند ولی همه متأثر از آراء بیکن هستند.

مشکل اصلی این طبقه‌بندی این است که قدرت حل‌ مسأله‌اش به شدت کاهش پیدا کرده است و نمی‌تواند بسیاری از مسائل را در ایران و جهان حل کند و پاسخ گوید. به طور دقیق‌تر این مشکلات زاییده همین طبقه‌بندی پوزیتیوستی است.

وقتی کشورهای حوزه اسکاندیناوی را که گفته می‌شود جزو برترین کشورهای توسعه یافته هستند بررسی می‌کنیم ده‌ها مسأله در حوزه روابط انسانی و سلامت دارند. یعنی مهم‌ترین چالش بشر امروز این است که نمی‌تواند تنظیم تکامل یافته‌ای از رابطه‌اش با سایر انسان‌ها داشته باشد.

قدرت تنظیم صحیح روابط انسانی زیرساخت رفاه بشر است. به طور مثال در یک کارخانه وقتی می‌خواهیم تولید را گسترش بدهیم نیازمند تنظیم رابطه صحیح میان کارگر و کارفرما هستیم. وقتی این رابطه دچار چالش می‌شود،‌ رشد تولید هم به چالش کشیده می‌شود.

طبقه‌بندی فعلی علم زاییده دو ابرگزاره یا مفهوم پایه است، یکی هدف‌گذاری است که بیکن برای علم کرد یعنی با عبور از تعالیم انبیاء علم را به تصرف در طبیعت تنزل داد، در حالی که علم در دستگاه انبیاء علم تسلط دارد«العلم سلطان».

پایه دیگر طبقه‌بندی فعلی روش تحقیق در علم است، از دوران حلقه وین به این سمت گفتند هر چه تجربه پذیر نباشد علم نیست. ازاین‌رو بشر از انواع و اقسام تفکر و تحقیق محروم شد. با روش پوزیتیوستی قدرت عاقبت سنجی و تدبر کاهش پیدا می‌کند از تفکر به تجربه تنزل پیدا کرد.

با توجه به این‌که پایه طبقه‌بندی علمی موجود معیوب است، طبقه‌بندی موجود نمی‌تواند از عهده مشکلات بشر بربیاید.

معرفی طبقه‌بندی جدید علم

این استاد حوزه در ادامه به معرفی طبقه‌بندی جدید علم از دیدگاه فقه پرداخت و بیان داشت: طبقه‌بندی جدید علم از حیث هدف حول«العلم سلطان» شکل می‌گیرد، یعنی به دنبال این هستیم که به صورت حداکثری در ظرفیت غیر معصوم با اتکا به فقه قدرت تولید معادلات تنظیم کننده انسانی را بدهیم.

طبقه‌بندی بیکنی از علم و شبه‌علم‌های مدرن نتوانسته‌اند مسأله روابط انسانی را حل کنند، بشر در یک دوره به دیکتاتوری از نوع وراثتی مبتلا بود و اکنون به نوع دیکتاتوری حزبی مبتلا است،‌ تحمیل دیکتاتوری به بشر ماهیتش در دوران مدرن تغییر نکرده بلکه پیچیده‌تر شده است و بشر محکوم طبقه‌ سرمایه‌دار باقی مانده است.

به همین دلیل بشر به دنبال یک امام عادل می‌گردد و وقتی در فقه صحبت از تنظیم روابط انسانی در حوزه انتخاب مسؤول یا به اصطلاح تنظیم رابطه فرد با می‌کنیم حرفمان دارای پذیرش بالا در جهان است.

از حیث روش تحقیق ۵ روش را در فقه بحث کردیم، تأمل، تدبر، تعقل، تجرب و روش تفقه که به لحاظ روشی حتی در جایی که تجربه حرف می‌زنیم غیر از روش پوزیتیوستی است. این باعث شده است این دو تعریف پایه را که بشر مدرن به تبعیت از بیکن و ... پذیرفته است،‌ تغییر دهیم.

سرفصل‌های ۹گانه علم در طبقه‌بندی جدید

وی با اشاره به این‌که در طبقه‌بندی جدید به ۹ علم پایه و اساسی رسیده‌ایم گفت: بدون این علوم نمی‌توانیم روابط انسانی را تنظیم کنیم.

فقه‌الامام

علم نخست فقه‌الامام است، یعنی دسته اول علوم، علوم مربوط به امامت و انتخاب مسؤول است و این باید علوم پایه بشر بشود چون مهم‌ترین کسی که در زندگی انسان نقش دارد،‌ امام انسان است.

ذیل این علم ده‌ها سرفصل همچون روش جامعه‌سازی امام، نظریه امنیتی سلم و نظریه هسته‌های توازن، الگوی جدید زیارت، مسأله محرومیت‌زدایی، مسأله پیشگیری ساختاری از بیماری، مسأله الگوی فقهی مواجهه با آسیب‌های اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

فقه التزکیه

دسته‌دوم علومی که بشریت به آن احتیاج دارد فقه‌التزکیه است، شما برای ایجاد نظم یا به نحو جبری و قانون محور باید عمل کنید یا نظم پیشنهادی شما باید به پذیرش مردم هم برسد، یعنی نیاز به تألیف قلوب دارید. مکانیسم درونی سازی در اسلام مسأله تزکیه است، تزکیه علاوه بر این‌که فرد را سعادتمند می‌کند، نظم اجتماعی هم برایش به ارمغان می‌آورد.

اگر به برتر بودن نظم اختیاری و نظم هدایت بنیان نسبت به نظم تحمیلی و جبری قائل هستیم، سخن از راهکار نظم اختیاری به میان می‌آید که در فقه اسلام حول محور تزکیه جمع می‌َشود.

نظریه مدیریت شهری محله محور، نظریه آموزش و پرورش آینده، الگوی فقهی طراحی ساختمان، الگوی تحلیل بیماری‌ها و ... در سرفصل فقه‌التزکیه مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

فقه العلم

باب سوم علم در طبقه‌بندی جدید، فقه العلم است،‌ یعنی ماهیت علم را ذیل چند نظریه را بحث کرده‌ایم، نظریه سلطان،‌ نظریه مدرسه هدایت، نظریه مراحل تحصیل اختیاری در حوزه معرفت‌شناسی، ‌تبویب،‌ آموزش و کاربرد آن. بحث‌های جدیدی ذیل سرفصل فقه‌العلم بحث شده است.

فقه المکاسب

باب چهارم علم، علم فقه المکاسب است، مکاسب کشور باید بر اساس فقه بازتعریف شود، طبقه‌بندی فقهی مشاغل،‌ ویژگی‌های الگوی تولید،‌ ویژگی‌های بازار و نظام توزیع، ابزار مبادله و عقود مبادله و تعریف پول و تجارت بین‌الملل است که دچار بدعت شده و ذیل این سرفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

فقه العبره

فقه‌العبره علم بعدی است، در این مبحث دو تا بحث مهم را تاکنون بحث کرده‌ایم، نظریه پیشگیری بنیادین اسلامی از جرم که به جای پیشگیری توسعه‌ای یا کیفری این نوع پیشگیری را مطرح کرده‌ایم، الگوی روایت حوادث و اماکن تاریخی ذیل این سرفصل تعریف شده است.

فقه البیان

علم ششم در طبقه‌بندی جدید علم فقه‌البیان است، الگوی تنظیم خبر، الگوی ساخت که یک الگوی مدیریتی است، در باب ششم علوم بحث شده است.

فقه النظم

فقه‌النظم علم هفتم است که به علوم ایجاد نظم در جامعه می‌پردازد، در فقه النظم تعریف جدیدی از قوانین موجود کشور ارائه داده‌ایم. فقه‌الفرقان سرفصل هشتم است که به تولید شاخصه صحیح و ارزیابی صحیح در جامعه می‌پردازد.

فقه نفی سبیل

علم نهم فقه نفی‌سبیل است که علوم منتهی به نفی سبیل بحث و بررسی می‌شود. نظریه نگهبانی از نظام ذیل این علم بحث شده است.

در مجموع یک ساختار ۹ بخشی شکل گرفته که قدرت تنظیم روابط انسانی و قدرت حل مسأله آن بیش از طبقه‌بندی بیکنی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین کشوری، دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی در پایان گفت: یک قاعده کلی وجود دارد که ما تصرف در طبیعت را به قیمت چالش برای تنظیم روابط انسانی تصرف غلطی می‌دانیم، بنابراین همه معادلات مدرنی که تصرف در طبیعت به قیمت چالش در روابط انسانی را صحیح می‌دانند، از نظر فقهی معادلاتی غیر نافع و مضر می‌شناسیم.

انتهای پیام/

منبع: حوزه

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.