به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین سیدصادق محمدی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج «فقه پزشکی» به بررسی احکام پیوند اعضا پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه میکنید؛
بحث ما راجع قطع عضو و پیوند عضو بود و بحث صغروی را شروع کردیم. خلاصه درس قبل:
اولاً: برخوردار بودن یک نقص از اغراض عقلایی، نقص را از ضرر بودن خارج نمیکند، اگر تنقیص بدنی یا مالی یا عِرضی ضرر است تنقیص، مصداق ضرر است چه غرض عقلایی داشته باشد چه نداشته باشد.
ثانیاً: عرض کردیم تنقیص بدنی قیاسش به تنقیص مالی و عِرضی قیاس مع الفارق است.
ثالثاً: ما معتقدیم هر تنقیص بدنی از نظر عرف ضرر نیست، بلکه هر تنقیص بدنی که کارایی بدن را کم میکند این تنقیص بدنی، ضرر است؛ بنابراین با این تعریفی که از ضرر بدنی ارائه شد، میتواند تعدادی از این قطع عضوها از مصادیق ضرر نباشد. زیرا قطع عضوهایی داریم که نقص بدنی محسوب میشود اما به جهت اینکه کارایی بدن کم نمیشود، اینها ضرر عرفی محسوب نمیشوند.
مثال هم زدیم و البته در مثال هم مناقشه نیست. اگر رگی از پا قطع شد و جهت آن پیوند به قلب باشد، این قطع رگ پا تنقیص بدنی است اما ضرر عرفی محسوب نمیشود، چون قطع رگی از پا چه بسا کارایی بدن را کم نمیکند. یعنی همان فعالیت سابق به همان قوتش باقی است.
حالا عرض کردم در مثال مناقشه نیست حتی ما گفتیم در اعضایی که در بدن جفت آن هست، یعنی خداوند متعال دو کلیه به انسان بخشیده است، چه بسا قطع یک کلیه حالا حداقل در بعضی از افراد کارایی بدن را کم نمیکند، یعنی همان فعالیتی که بود به همان شکل باشد و البته در مثال مناقشه نیست.
قطعا اعضایی از بدن داریم که جدا کردن آنها فعالیت بدن را مختل نمیکند، یعنی همان فعالیت قبلی را دارد، فعالیت فقط مقصود به اصطلاح فیزیکی نیست. ممکن است یک عضوی از بدن کم بشود، زیبایی را از بین ببرد آن هم ضرر است. میخواهم بگویم اگر عضوی را جدا کنیم که با حالات قبلش فرقی نکند، فرق عقلایی نداشته باشد فرقی که به آن اعتنا شود، حداقل مشکوک است که عرف بگوید ضرر است .
رابعاً: هر ضرر عرفی هم حرام نیست، بلکه ضرر معتنابه فاحش، حرام است و اگر یک ضرری به بدن انسان وارد گردد که فاحش باشد معتنابه باشد حرام است.
دلیل: اهم دلیل سیره متشرعه است. شما میبینید که پرخوری ضرری برای بدن حاصل میکند، خواب زیاد ضرر دارد، اما در سیره متشرعه آنهایی که اهل شرع هستند پرخوری داشتهاند، پرخوابی داشتهاند و در عصر معصوم هم همین بوده است.
حال اینکه اینها برای بدن ضرر دارد و در عین حال که ضرر داشته است، ارتکاب در آنها بوده است و اهل شریعت اجتناب نمیکردند و نمیکنند. از این موارد بسیار زیاد است که ضرر بدنی هست لکن اجتناب از آنها نیست. فتوای بر حرمت صادر نشده است. هیچ کس از فقها پرخوریهای معمولی را حرام ندانستهاند، پرخوابی را حرام ندانسته است. پس ضرر معتنابه فاحش، حرام است نه هر ضرری که بر بدن وارد شود.
تطبیق مطلب در بحث این است که هر تنقیص بدنی اگر هم ضرر باشد، حرام نیست. آن تنقیص بدنی حرام است که ضرر معتنابه داشته باشد ضرر فاحش باشد. این هم یک مطلب مهمی است عرض کردم.
مطلب دیگر اینکه سیره متشرعیه از سیره عقلا مقدم است. البته این در اصول خیلی بحث نشده که سیره عقلا و سیره متشرعیه چه ارتباطی بهم دارند و البته خیلی مهم است. سیره متشرعه نیاز به امضا ندارد، سیره عقلائیه نیاز به امضا دارد. سیره متشرعیه خود حکم شرعی است(المستفاد من هذه السیره المتشرعیه نفسُ الحکم) خود حکم شرعی است، اصلا نیازی به امضای شارع ندارد. اما سیره عقلا نیاز به امضا شارع دارد و بدست آوردن امضا شارع مشکل است.
خلاصه اینکه یکی از ادلهای که باید به آن خیلی توجه کرد، سیره متشرعیه است. حالا با توجه به این سیره متشرعیه قطعا میدانیم که اهل شرع هر ضرری را اجتناب نمیکردند، ضرر غیر معتنابه، ضرر مختصر، ضررهای تدریجی که محسوس نیست، مورد اجتناب اهل شرع عصر معصوم نبوده و نیست.
بنابراین معلوم میشود هر تنقیص بدنی اگر هم ضرر باشد، حرام نیست. بنابراین الان شما قطع رگ هم ضرر باشد ولی حرام نیست؛ چون قطع رگ پا ضرر معتنابه بدن وارد نمیکند و قس علی هذا که بعضی از قطع عضوها ممکن است ضرر باشد، اما حرام نیست چون ضرر معتنابه صورت نمیگیرد. این هم یک بحث مهمی است در قطع عضو و یک بحثی است.
خامساً: اگر ضرر معتنابه هم در قطع عضو باشد ممکن است یک غرض عقلایی اهمی باشد که تحصیل آن واجب باشد. آن وقت بین غرض عقلایی اهم و این حرمت ضرر تزاحم پیدا میکند.
انتهای پیام/