به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله علی اکبر سیفی مازندرانی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم در درس خارج فقه خود به بررسی مسائل مستحدثه پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه میکنید؛
موضوع: حق المواطنة
مسئله ی حقوق شهروندی، مسئلهی مهمیاست و یکی از مهمترین ابتلائات حکومت همین مسئله ی حقّ شهروندی است که در زبان عربی از آن تعبیر به «حق المواطنة» میشود( مواطنة یعنی شهروندی).
فرقی نمیکند شهروند شیعه باشد یا سنّی، مسیحی یا یهودی باشد یا هر دین دیگری داشته باشد، همه یکسانند لذا شهروندان در هر دولت و حکومت و مملکتی که زندگی میکنند، دارای حقوقی هستند.
این حقوق عرفی هستند اما شارع آن را واجب کرده یعنی عدم استیفاء این حقوق، عقاب أخروی دارد. در نصوص تعبیر به فریضه شده «فریضة علی الوالی»، فریضه از واجب هم بالاتر است، تعبیر به فریضه تاکید در وجوب دارد و بر والی رعایت اینها واجب است و اگر متوجه باشد و رعایت نکند در قیامت به عذاب سختی دچار میشود ولو اینکه حقوق یک یهودی باشد.
اینکه مرحوم امام راحل فریاد میزد و میفرمود: «اگر عدالت میخواهید در اسلام است، حریّت میخواهید در اسلام است، آزادی میخواهید در اسلام است، اسلام همه چیز را با خودش دارد،ما عدالت و جمهوریت غربی نمیخواهیم بلکه ما جمهوری اسلامیمیخواهیم زیرا اسلام همه ی اینها را با خودش دارد.»
یکی از آن جلوههای زیبای این کلام امام راحل در این بحث ما نمود پیدا میکند.
تعریف حق مواطنه
حق مواطنه حقّی است که به اقتضای عیش و زندگی ثابت است ولو در وطن خودش نباشد بالاخره هرکجا زندگی کند اقتضائات و نیازهایی دارد مثل آب و برق و گاز و راه و ...، بدون این تسهیلات یا زندگی ممکن نیست یا بسیار سخت است.
این حقوق به اقتضای سکونت و زندگی برای یک انسان بما أنّه إنسانٌ ثابت است امیر المؤمنین ع فرمود : «إما أخ لك في الدين، وإما نظير لك في الخلق»
این حقوق اقتضاء میکند که انسانی که در یک سرزمین سکونت دارد و زندگی میکند، از لوازم عیش بهرهمند شود، یعنی از آب آن سرزمین، ازمنابع طبیعی آن سرزمین و راه و ....، بهره مند شود.
امنیت عمومیمهمترین نیاز بشر است، ولو اینکه بسیاری از اینهایی که عرض کردیم مانند آب و گاز و راه را نداشته باشد، قبل از همه اینها به امنیت عمومینیاز دارد، نعمت امنیت، نعمت بزرگی است.
به قول امیرالمؤمنین که در دعای صباح میفرماید «یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ»[1] ای کسی که مرا در آن مهد و بستر امن و امانم خواب کرده ای، انسانهای زیاده خواه و ظالم و تبهکار و فاسد و فاسق و سارق، این امنیت را از بین میبرند، چه کسی باید جلوی آنها را بگیرد؟ اشخاص یا حکومت؟ حکومت باید اقدام کند.
این شخصی که اینجا زندگی میکند، اولین نعمت و حقّی که برای او ثابت است و باید از حکومت، امنیت را مطالبه کند: امنیت عمومیو امنیت داخلی منزل، هم اهل خانه را از سارقین و متعرضین حفظ کند و هم امنیت هر انسان را در محیط بیرون حفظ کند.
استحقاق تسهیلات عامه که شامل آب و برق و گاز و راه و ... میشود، حتّی تعلیم و تحصیلات و علم و سوادآموزی از تسهیلات عامه است و بر عهده ی حکومت است. شهروندان استحقاقهای دیگری هم دارند مانند استحقاق دخالت در نصب مسئولین.
این شخص میخواهد زندگی کند و کسی میخواهد بر او حکومت کند، او حقّ رأی ندارد که چه کسی را حاکم خودش قرار دهد؟ این حکم خدا و رسول است که هر انسانی حق دارد آن کسی را که دارد بر او حکومت میکند را انتخاب کند.
پس مداخله در نصب مسئولین و رأی دادن به رئیس جمهور و وزیر و وکیل و ... از حقوق شهروندی است و فرقی بین ادیان مختلف هم نیست. یک شیعه نمیتواند بگوید چون من شیعه ام فقط حقّ رأی دارم، خیر این خلاف کتاب و سنّت است، خلاف حکم خدا و رسول است.
یک نکته فقهی و روایی در اینجا وجود دارد:
2 عنوان داریم: حقوق اخوان المومنین و حقوق شهروند
حقوق الإخوان المؤمنین: در این عنوان روایات فوق حدّ تواتر یعنی صدها روایت وارد شده است، بعضی از این آدرسها را خدمت شما عرض میکنم: کتاب الحج، أبواب العشرة، المکاسب المحرّمه،کتاب جهاد النفس، کتاب وسایل.
در حقوق شهروندی، فرقی نمیکند که شیعه و مسلمان باشند یا أقلیات مذهبی باشند یا اصلاً لا مذهب باشند و هیچ دینی نداشته باشند.
این یک عنوان عام است به نام: حق شهروندی، اما این با حقوق برادران مؤمن بعنوان أنّه المؤمن فرق دارد.
در زمینه حقوق برادران مؤمن آیات و روایات فراوانند اما در حقوق مواطنین و شهروندان شاید نتوانید آیه پیدا کنید، اما روایات فراوان اند.
حقوق مواطنه به 2 قسم تقسیم میشود:
1 - شخصی
2 - نوعی و عمومی
شما اگر حقوق مواطنه را به 100 قسم تقسیم کنید 90 موردش حقوق عامّه است و فقط 10 موردش حقوق شخصی است.
بنده فقط عناوینش را بیان میکند مثلاً:
شهرسازی؛ خیابان کشی و کوچه سازی؛ تأمین امنیت عمومی؛ کنترل بازار و ارزاق و قیمت؛ از حقوق شهروندی این است که یک شهروند مستقل زندگی کند و وابستهی به کشورهای کفر نباشد، این حق را دولت باید اجرا کند.
ادامه حقوق شهروندی: صیانت از اموال مواطنین و اعراضشان و مخصوصاً منابع طبیعی: روایات فراوانی وارد شده که اولین وظیفه ی حکومت اینست که این منابع طبیعی را فقط صرف داخل و عموم ناس باید کند، نه اینکه بگیرد و پولش را به مردم بدهد، منابع طبیعی مانند دریاها و جنگلها را به اندازه ی خودش مصروف ملّت و شهروندان کند بلافرق بین مذهب دون مذهب.
اسلام حقّ شهروندی را محترم میشمارد بلکه فریضه میداند. والسلام
انتهای پیام/
پی نوشت؛
[1] دعای صباح، مفاتیح الجنان، ص61.