آیتالله عباسی خراسانی/ بورس1؛جایگاه بورس در تقسیم ابواب فقهیساختار بحث بورس رابطه انسان با دیگران بوده و معامله است. در معاملاتی که مصرحه نیست. جزو مسائل مستحدثه است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله هادی عباسی خراسانی از اساتید برجسته حوزه علمیه درس خارج مسائل مستحدثه خود را با موضوع «بورس» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد؛
پیشنیاز بحث بورس
عزیزانی درخواست کردند مسائل مستحدثه بورس را بحث کنیم. بعد از بحث کرونا که مورد استقبال شد. ما از امروز وارد بحث بورس میشویم که مبتلا به است و سوال بر انگیز است. باید برخی مسائلش تبیین شود. مباحث مبتلا به و مستحدثه را باید حوزه بحث کند. مورد نیاز جامعه علمی و عملی هست.
تقسیم بندی مباحث فقهی
ساختار فقه را ملاحظه دارید. متقدمین و نزدیکان به عصر معصومین علیهم السلام همه مسائل را گوناگون بحث کردهاند. برخی به عبادات و معاملات تقسیم کردهاند. معاملات را به ایقاع و عقود تقسیم کردهاند. طهارت تا دیات کتابهای متعدد است.(قریب به 50 باب). از طهارت که نیاز اولیه است تا حدود و دیات که جبران خسارتها و ضمان اعضای افراد و دیه است.
سعی آنها مشکور است. کتب فقهی زیادی نوشته شده که وارد تفصیلش نمیشویم. مرحوم محقق در شرایع و به تبع ایشان صاحب جواهر یک طور وارد شدهاند.(1) شهیدین در لمعه و روضه طور دیگر، شیخ در نهایه و مبسوط به گونهای دیگر وارد بحث شدهاند.(2)
تقسیم بندی استاد از ابواب فقه
با کمال معذرت از همه این بزرگان با توجه به اینکه انسان را به اُنس او میدانیم او را دارای چند انس میدانیم. فقه پویا و گسترده و تکاملیافته وارد به پاسخگویی به نیاز انسان در ابعاد انسی او میشود. ساختار فقه این طور روانتر و بهتر و کاملتر است. قائل به حصر عقلی نیستیم بلکه استقرایی است. شاید اقسام و ابواب دیگری اضافه و بیان شد.
اُنس انسان با خالق
نظر ما این است که اولین انس او با خالق و خدای اوست. این انس باعث جعل و انشا و تکامل چند بخش از فقه ما میشود. فقه در مقام عمل مورد نیاز است. موضوع فقه افعال مکلفین است.
همه چیزهایی که به وجود میآید عنوان عبادات دارد. اسمش را میگذاریم عبادات. باید قصد تقرب داشته باشد. این عنوانش واجب تقربی است. مانند کتاب صلاة، کتاب صوم، کتاب اعتکاف، کتاب زکات، کتاب خمس، کتاب حج، کتاب عمره.
اُنس انسان با انسان یا خلق
عنوان دیگر اُنس انسان با انسان است. معاملات، عقود و ایقاعات و نظام خانوادگی اینجا مطرح است. از انسهای انسان با خانواده است که جمع خاصی است. نکاح و طلاق و لعان و ایلاء، بحث ظهار و مانند آن.
کتاب تجارت، کتاب رهن، کتاب مفلّس، کتاب حجر، کتاب ضمان، کتاب صلح، کتاب مضاربه، کتاب مزارعه و مساقات، کتاب ودیعه، کتاب عاریه، کتاب اجاره، کتاب وکالت، کتاب وقف و صدقات، کتاب هبات، کتاب سبق و رمایه، کتاب وصایا، کتاب اقرار، کتاب جعاله، کتاب اَیمان، کتاب نذر، شفعه، لقطة، ارث، غصب.
انس انسان با خودش
از لحاظ مسائل فقهی بیان میکنیم و حلال و حرام. رابطه انسان با خودش جنبه شخصی و اجتماعی. مسائل اخلاقی را هم باید جواب دهیم. تعدادی از کتب فقهی اینجا قابل تبیین هستند. مثل کتاب طهارت.
انس انسان با طبیعت
رابطه انسان با طبیعت هم رابطه چهارم است. این بهترین ساختار مباحث فقهی است. انسان و جهان و طبیعت. اینجا ابواب فقهی مطرح میشود. مثلا حیازت، تحجیر، اطعمه و اشربه، صید و ذباحة و احیای موات.
انس انسان با حاکمیت و ولایت
رابطه پنجم با توجه به ابواب فقهی را قائل هستیم که رابطه انسان با دولت و حاکمیت و حکومت است یا با ولایت. فقه را ولایی میدانیم. بحث حکومت، قضا، شهادات، حدود، قصاص، دیات، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد اینجا قابل طرح است. مسائل فقهی را با این پنج رابطه قابل قسمت میدانیم. در فقه صحبت انس انسان با خدا، با دیگران، با طبیعت و با حکومت. از این انسها مسائل فقهی به وجود میآید.
نظر استاد در تمایز علوم
به لحاظ فعلی رابطه با طبیعت را جدا میکنیم. تمایز علوم را به همه انواع میدانیم. به وجهی از وجوه. مورد نیاز موضوع است یا غایت یا روش. بحثی در علوم مختلف نیاز است بحث شود. مثلا قاعده لا ضرر را مرحوم آخوند در کفایه مطرح کردند.(3) و حال آنکه قاعده فقهی است. رابطه با حاکمیت هم حق خاصی به آن میدهیم وگرنه جزو رابطه با دیگران است. انسان به اجمال سه انس دارد. انس با دیگران شامل طبیعت و حکومت هم میشود.
جایگاه بورس در تقسیم ابواب فقهی
در ساختار بحث بورس رابطه انسان با دیگران است. معامله است. در معاملاتی است که مصرحه نیست. جزو مسائل مستحدثه است. در کرونا هم بحث کردیم و اصرار داریم بر این مبنا که برخی فقه مضاف سریع درست میکنند. فقه کرونا یا فقه بورس. ما این را قبول نداریم. ما در حد فقه مضاف نمیدانیم این مسائل را. مسأله مستحدثه است. مسأله مبادی و موضوع دارد و بحث میشود باب و فقه مستقلی نیست. دامنه فقه گستردهتر از این است. کلیات را داریم فروعات را باید استخراج کنیم.
تعریف مسائل مستحدثه
در تعریف مسأله مستحدثه این گونه تعریف میکنیم: هر موضوع جدیدی که حکم شرعی آن موضوع منصوص نباشد. مسأله مستحدثه مسائل و موضوعاتی است که جدید است و حکم شرعی منصوص ندارند. اعم از اینکه اصلا موضوعی در گذشته نداشت و یا موضوع داشت ولی قیود جدیدی یافت.
اقسام مسائل مستحدثه
موضوع نبوده و در این زمان پیدا شده است. مسأله مستحدثه که نص ندارد، گاهی موضوع ندارد مانند فضای مجازی. کارتهای اعتباری و بورس، رحم اجارهای و لقاح مصنوعی. هنر فقاهتی فقیه در این مسائل مستحدثه تجلی میکند. فقهای گذشته مسأله جدیدی را به فرد میدادند تا نظرش را بیاورد.
اگر میتوانست نظرش را استخراج کند اجتهادش را میدادند. در مسائل کرونا که گذراندیم برخی شبها 700-800 روایت را میدیدم. حق همین است. در بورس ببینید چقدر فضای عجیبی است. چقدر اسلام باز است. جادوانه است و به روز. همه بیان شده است. مسائل مستحدثه بورس را تحت عنوان معاملات قرار میدهیم.
موضوع بوده ولی منصوص نبوده است
برخی موضوعات گاهی بوده ولی منصوص نبوده است. در خرید و فروش پلاسما که خونابه است قبلا بحث بیع دم بوده است. پلاسمای خود مبتلا به کرونا که خوب شده مانند واکسن است. اگر بگوید این مقدار میفروشم، از مسائل مستحدثی است که موضوعش منصوص بوده در خرید و فروش خون. کتاب مسائل کرونا در حال آمادهسازی چاپ است.
موضوع خون گذشته فرق کرده است. قبلا برای خونخواری بود. میخواستند خود را جنگجو نشان دهند خون میخوردند. غذایی با خون داشتند. مصرفش فقط خوراکی بود و ائمه علیهم السلام نهی کردند.(4) ولی الآن موضوع تغییر کرده است و منعفت محلله زیادی دارد. یا موضوع جدید نبوده است و یا قیود جدیدی یافته و مسأله نو شده است. خون الآن مالیت دارد بر خلاف گذشته.
تغییر موضوعات و عدم تغییر احکام
موضوعات متغیر هستند ولی احکام غیر متغیر هستند. احکام الهی از قضای الهی است و موضوعات از قدر الهی است. این را به ذهن مبارک بسپارید. قضا لا یتغیر است ولی قدر متغیر است چرا که مرتبط به زمان است. احکام فوق زمان است. هر مسأله جدید به ذهنتان رسید فهرست کنیم تا یکایک به آن برسیم.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
1 - شرائع الاسلام- ط استقلال، المحقق الحلي، ج1، ص5.
2 - ] https://wikifeqh.ir/ابواب_فقه.
3 - كفاية الأصول، الآخوند الخراساني، ج1، ص380.
4 - وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج17، ص84، أبواب ما یکتسب به، باب2، ح1، ط آل البيت.