تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, مشروح خبرها
شماره : 22275
تاریخ : ۲۸ بهمن, ۱۳۹۹ :: ۱۱:۲۲
گزارشی از نشست علمی «انقلاب اسلامی و الهیات جنسیتی»: تأثیرات انقلاب بر فمینیسم اسلامی/ در مسائل زنان می‌توان نوآوری داشت، چرا که نیاز ضروری در جامعه ماست امام(ره) معتقد بودند ارث زن نصف مردم است، اما در بحث شرکت زنان در انقلاب و مقدرات اساسی مملکت سخنانی قاطع دارند و در واقع یک مطالبه برای زن تعیین می‌کنند، اما بحث علمی در مورد آن نداشته‌اند.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، نشست علمی «انقلاب اسلامی و الهیات جنسیتی» با حضور حجج اسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده ، حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده ، در این نشست اظهار کرد: اگر بنده بخواهم به عنوان مقدمه چند مؤلفه را برای انقلابی‌گری در اینجا مطرح کنم تا بعد ببینیم در حوزه زنان کارایی دارد یا خیر باید بگویم نگرش انقلابی، یک دیگری برجسته دارد و دوگانه‌ساز است؛ یعنی بین خود و دیگری که نظام سلطه است دوگانه ایجاد می‌کند که گاهی در قالب مبارزه با نظام سرمایه‌داری، گاهی جنگ بین فقر و غنا و گاهی به چالش کشیدن مناسبات بین‌المللی است و مثلاً عضو سازمان ملل می‌شود، اما مصوبات آن را قبول ندارد.

 وی افزود: نگرش انقلابی، در درگیری با نظام سلطه در یک جا متوقف نمی‌شود. گاهی صحنه درگیری با کفار در زمینه اعتقادی بوده، اما امروزه به حوزه سبک زندگی رسیده است، لذا هرچه انقلاب جلو می‌رود، دیگری‌سازی عمق بیشتری دارد. در انقلاب، تأکید بر استقلال و فراملی‌گرایی دینی مورد توجه است. انقلابیون معتقدند حرف ما برای جهان اسلام و جامعه بشری کارایی دارد. همچنین انقلابی گری یک جریان مستمر تاریخی و یک استراتژی است. امکان تغییر در وضعیت موجود از دیگر شاخصه‌های انقلابی‌گری است. از سوی دیگر همه اینها ذیل تولی و تبری معنا پیدا می‌کند و به همین دلیل امام خمینی(ره) فرمودند: «ما سر اسلام دعوا داریم».

زیبایی‌نژاد تصریح کرد: انقلاب اسلامی با شی‌ءانگاری زن مخالف بوده و بر کنش‌گری زن انقلابی تأکید داشته است. بلافاصله بعد از انقلاب، زمینه تمایز دیدگاه در جریان انقلابی شکل می‌گیرد و اولین مورد نیز در جریانی همانند رأی دادن و رأی گرفتن زنان است که در یک طیف حضرت امام(ره) به عنوان موافق و در طیف دیگر برخی روحانیون مخالف وجود دارند که حضرت امام خیلی محکم با آنها برخورد می‌کنند. روحانیونی که در نقطه مقابل قرار دارند، معتقدند که وجه خانوادگی و سیاسی زن جمع نمی‌شود، لذا قائل به این نیستند که زن‌ها در محضر مردها سخنرانی و در فضاهای مختلف دارای کنش باشند.

وی گفت: قبل از انقلاب، اولین صورت‌بندی که در مورد مسائل زنان داریم، از سوی علامه طباطبایی بوده و فکر نمی‌کنم کسی در عالم تشیع وارد این مقوله شده باشد. کار مرحوم شهید مطهری نیز بیشتر پاسخگویی به شبهات است، اما علامه روی هویت انسانی زن، ساختار تکوینی، نظام حقوقی، ستم تاریخی علیه زنان و ارتباط این موارد، بررسی و تبیین نسبتاً جامعی داشته است، اما مشکلی که با این صورت‌بندی داریم، این است که این صورت‌بندی پاسخ به انسان مدرن هست، چراکه انسان مدرن چنین سؤالاتی دارد، اما به دیدگاه‌های گذشته پرداخته نشده است، چراکه اگر در گذشته سؤال می‌شد، چراکه فلان حکم درباره زنان این است، گفته می‌شد چون در فلان آیه آمده است.

رئیس پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرد: قبل از انقلاب اسلامی در جلسه‌ای که در مسجد اعظم برگزار می‌شود، روحانی جوانی به نام آیت‌الله مکارم که بعداً تبدیل به مرجع تقلید بزرگ می‌شود، در سخنان خود می‌گوید ساختار تکوینی زن متناسب با کارکرد سیاسی شکل نگرفته است، اما بعد از انقلاب وارد فضای جدیدی شدیم که امام(ره) درست کرده است. ایشان در ابتدا می‌گوید حضور زنان در راهپیمایی حتی بدون اذن شوهر واجب است و بعداً نیز می‌فرمایند زنان باید در مقدرات اساسی مملکت حضور داشته باشند و اگر هم قبل از انقلاب با آن مخالفتی شده، به این دلیل بوده که رژیم شاه می‌خواسته از زنان سوءاستفاده کند.

وی افزود: ایشان دیدگاه‌های فقهی در مورد زنان داشتند و مثلاً اینکه معتقدند ارث زن نصف مردم است، مشابه دیدگاه‌های فقهی دیگران است، اما در بحث شرکت زنان در انقلاب و مقدرات اساسی مملکت سخنانی قاطع دارند و در واقع یک مطالبه برای زن تعیین می‌کنند، اما بحث علمی در مورد آن نداشته‌اند. همیشه می‌گویم کاش امام و رهبری یک درس خارج فقه داشتند و این مباحث را مطرح می‌کردند تا مشخص شود مبنای آن چیست.

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد افزود: وقتی انقلاب شد باید پاسخگو می‌بودیم که برنامه ما برای زنان چیست، اما الگویی نداشتیم و خیلی از مواقع با اندیشه‌های فقاهتی اینکار را انجام دهیم. از سوی دیگر یک جریان فمینیسم اسلامی نیز به وجود آمده که برآمده از درون حاکمیت است و معتقدند باید بازتفسیری از متون دینی داشته باشیم که آرمان ما فمینیستی، اما مبتنی بر شریعت باشد. زنان حاکمیت و بخشی از مردان حاکمیت دارای چنین دیدگاهی هستند.

وی گفت: در دهه دوم انقلاب شاهد ورود الگوهای توسعه و ادبیات غربی به کشور هستیم و بازسازی کشور پس از جنگ بر اساس ادبیات غربی و پست مدرن است و گفتمان روشنفکری دینی در این فضا رشد می‌کند، لذا می‌خواهند تعیین وضعیت سیاسی و اجتماعی زنان را بر اساس شاخص‌های مدرن انجام دهیم و سعی می‌کنند در آنجا که امکان بازی کردن با فقه را پیدا کنند با آن بازی کنند. در فضای دهه هفتاد به بعد است که یک دیدگاه الهیاتی یعنی وارد شدن به صورت بندی مسائل زنان شکل می‌گیرد که این افراد نگاه بدبینانه به جریانات مدرنیته ندارند، اما التزام دارند که از ادبیات دینی استفاده کنند.

رئیس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: نگاه این افراد برابری‌طلبانه و توجه به تمایزات تکوینی حداقلی و در حد مادری کردن است. تعبیری که آقای کدیور برای این افراد دارد روشنفکری درون‌متنی است که در ذیل فقه، برخی از مسائل مدرنیته را وارد می‌کنند و بعضاً از کلیدواژه عقلِ عرفی بهره می‌برند که در میان فقها و مجتهدین ما سابقه نداشته است. افرادی نظیر مرحوم آیت‌الله صانعی در این دسته قرار می‌گیرند.

وی گفت: انقلاب گاهی تأثیرات ناخودآگاه داشته و جریان فمینیسم اسلامی را در اصحاب انقلاب شکل داده که نگاه عملگرایانه داشتند و می‌خواستند جامعه را اداره کنند و ناچار شدند فقه را در زمین بازی مدرن، بازی دهند. این جریان عمدتاً در حوزه قانونگذاری بوده است و اندیشمندان حوزه فمینیسم اسلامی چندان افراد مهمی نیستند، اما گروه دیگر کسانی هستند که ذیل ادبیات اجتهادی به فعالیت پرداخته‌اند که موضوع زمان و مکان و مسائل زن امروز برای آنها مهم است.

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد اظهار کرد: اصحاب این نگاه دو گروه هستند که یک گروه با رویکرد اجتهادی و تأکید بر فقه جواهری و مصلحت، یک حوزه وسیع را تصویر کرده‌اند که حرف خود را پیش می‌برند و اصلاحات قانونی نیز پیشنهاد می‌دهند. رویکرد دیگر رویکرد راهبردی است که خود ما آن را دنبال می‌کنیم و معتقدیم با جریان اجتهادی، صرفاً فقه در بازی مدرنیته به کار گرفته خواهد شد.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در این نشست به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: به نظر نمی‌رسد بحث جنسبت به طور خاص یک مسئله اصلی در جریان انقلاب و شکل‌گیری آن بوده باشد؛ در واقع باید بحث انقلاب را در سطح بالاتری یعنی سطح نزاع تمدنی بین تمدن غرب و احیای تمدن اسلامی تحلیل کنیم. در این سطح تقابلی شکل گرفته بود و این انقلاب اسلامی یکی از حلقه‌های این زنجیره بوده که در این مقطع یعنی دهه پنجاه در ایران اتفاق افتاده است. از این جهت آن چیزی که برای عموم زنانی که با طیف‌های مختلف وارد جریان انقلاب شدند مهم بود مسئله جنسیت نبود و چنین دغدغه‌ای هم نداشتند.

انقلاب اسلامی توجه به زنان را از نشانه‌های کارآمدی دین می‌داند

وی ادامه داد: البته موضوع کشف حجاب در زمان رضاخان در این حرکت زنان تأثیر داشت، اما مهم‌تر از آن نفی حاکمیت استبدادی و از بین بردن نظام شاهنشاهی برای آنان مهم بود. چون مراجع تقلید پیشگام انقلاب بودند، بخش زیادی از زنان نیز به حکم وظیفه وارد میدان شدند تا طاغوت از میان برداشته شود. اما بعد از انقلاب است که آن اجمال تبدیل به تفصیل شده و نگاه‌های مختلفی شکل گرفته و شاهد اختلافات و تنوع همانند فمینیسم اسلام‌گرا، غربگرا و سنتی هستیم. اینها مربوط به مرحله تثبیت نظام است لذا درباره اینکه چه انگیزه‌ای باعث شد زنان وارد میدان شوند و چه جاذبه‌ای برای آن‌ها دارد باید به افق‌های بالاتر از مقوله جنسیت توجه کرد.

حجت‌الاسلام بستان تصریح کرد: بعد از انقلاب با یک منظومه و مجموعه‌ای از مسائل روبه رو می‌شویم، چراکه نظامی رقیب مدرنیته پا به عرصه گذاشته است و هر رقیبی که وارد میدان رقابت می‌‌شود نمی‌تواند برخی از عناصر آن نظام را نادیده بگیرد و مثلاً بگوید من فقط با بخش سیاسی یا آموزش و پرورش آن مشکل دارم، بلکه باید برای تک تک بخش‌های آن برنامه داشته باشد و اینجاست که مقوله جنسیت برجسته می‌‌شود و نظام جدید باید در مورد آن موضع گیری کند و مثلاً اعلام کند قرار است چه حقوقی به زنان بدهد. در اینجاست که دیدگاه‌های متفاوتی درباره حقوق زنان شکل می‌گیرد. نکته مهم این است که همه اینها را به نحوی می‌توانیم تحت تأثیر انقلاب اسلامی بدانیم.

وی افزود: نکته دیگر اینکه به نظر می‌رسد باید نگاه وسیع‌تری داشته باشیم، چراکه این بحث لایه‌های مختلفی دارد و همه این لایه‌ها چه بنیادی، چه نظری و چه کاربردی تحت تأثیر انقلاب بوده‌اند. از سوی دیگر مقوله نگاه به حقوق زنان سطح مختلفی دارد، اما آنچه باعث تمایز میان کار ما با دیگران می‌شود این است که در عین حال که معتقدیم مباحث اجتهادی باید روزآمد باشد و در مسائل قبلی توقف نکند اما باید به قواعد و کلیات فقه و دین پایبند باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان سخنان خود تأکید کرد: ما قائل نیستیم هرچه در این زمینه مطرح می‌کنیم، قبلاً باید در منابع دینی و فقهی ذکر شده باشد، بلکه معتقدیم در مسائل زنان می‌توان نوآوری داشت، چراکه نیاز ضروری در جامعه ماست و فقه سنتی نتوانسته است جواب آن را بدهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دهقان در این نشست اظهار کرد: چیزی که در تاریخچه مواجهه جامعه ایرانی با مدرنیته می‌توانیم بررسی کنیم، این است که آیا وجه تکنولوژیک یا وجه سوبژکتیو آن در ابعاد مختلف از جمله مسائل زنان مورد توجه بوده است. جالب است که اولین بررسی‌ها در این زمینه در مورد زنان بوده و در سفرنامه‌هایی که در این زمینه نوشته شده به میزان زیادی نمود پیدا کرده است.

وی ادامه داد: مسئله زنان به این علت که بروز و ظهور اجتماعی زیادی دارد و در تضاد با سنت‌ها است بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. آن موقع یک طیف علمای ما بودند که از گذشته تا اواخر قاجار و نیز تاکنون به مسائل زنان همانطوری نگاه می‌کردند که در قرون گذشته نگاه می‌شد. آنها معتقد بودند آنچه در دین و فقه وجود دارد برای مسائل زنان کافیست و نیازی به بازنگری وجود ندارد. می‌توانیم به مرحوم شیخ فضل‌الله نوری در این طیف اشاره کنیم.

دهقان افزود: برداشت طیف دیگری از اندیشمندان از مدرنیته برداشتی مثبت بود و آن را برگرفته از اسلام اصیل می‌دانستند، اما مسائل زنان را از مفاسد مدرنیته می‌دانستند و می‌گفتند خود فلاسفه اروپایی هم با آن مخالف هستند. لذا هر دو طیف سنتی و نوگرا در مسائل زنان مانند گذشته فکر می‌کنند و سیاست آنها در مسائل زنان، سیاست فهم است. برخی از روشنفکران سکولار هم داریم کلاً متون سنتی درباره زنان را طرد می‌کنند. به موازات اینکه جلوتر می‌آییم و به ویژه در زمان مشروطه و بعد از آن، طیفی معتقد به اصالت و فقه جواهری اما در زمینه زنان معتقد به بازبینی نصوص هستند. شاید شهید مطهری را بتوان در این طیف قرار داد.

عضو هیئت علمی یادآور شد: به نظر می‌رسد این طیف بعد از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرده با این رویکرد که احادیث مربوط به زنان را جلو گذاشته و آنها که ضعف سندی دارد و با عقل جور در نمی‌آید را کنار بگذاریم و به وضعیتی برسیم که با حقوق زنان تضاد نداشته باشد. رویکرد سومی که وجود دارد رویکردی است که برای توضیح آن باید تفاوت‌هایش با رویکردهای قبلی را توضیح دهیم. در دو رویکرد قبلی مسائل زن معاصر همانند کار پاره وقت، نقش مادری و ... مورد توجه نیست، بلکه مسائل متن دینی در مورد زنان مورد توجه است.

وی بیان کرد: در این طیف، گروهی وجود دارند که اندیشمند دینی هستند، اما به مسائل زن معاصر توجه دارند و صرفاً به موضوعاتی که در متن دینی آمده اکتفا نکرده‌اند، بلکه معتقدند متن دینی برای امروز جامعه کارآمد است. آنها معتقدند مسائل یک زن دهه نودی که با جامعه خود سرو کار دارند با مسائل زن قرون قبل متفاوت است. به نظر می‌رسد این تغییر نگاه ناشی از انقلاب اسلامی بوده است، هرچند ممکن است تحت تأثیر موارد دیگر نیز بوده باشد. در انقلاب اسلامی گفتمان کارآمدی دین از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا توجه به مسائل زنان نیز از نشانه‌های کارآمدی دین است.

دهقان تصریح کرد:‌ مفهوم دیگری که در انقلاب اسلامی مؤثر بوده اصالت دین است و مثلاً خود حضرت امام(ره) فقه جواهری را مورد توجه جدی قرار دارند، اما بر موضوعات جدید نیز توجه داشته‌اند. به نظرم اگر فقها و علما در دوران پس از انقلاب به مسائل زنده زنان پرداخته‌اند و فقط به مسائل زنان در متون دینی توجه نکرده‌اند، ناشی از دو عنصر یعنی کارآمدی و اصالت دین در انقلاب اسلامی بوده است.

وی گفت: به نظرم می‌توانیم در همین رویکرد یعنی توجه به مسائل زنده زنان با نگاه دینی، یک رویکرد دیگر هم داشته باشیم که نه با دغدغه انقلابی و دینی، بلکه با این نگاه که هویت زن تغییر کرده است به مسائل جدید زنان توجه دارد و به آیات و روایات هم استناد می‌کند. این دیدگاه برخاسته از مؤلفه کارآمدی و اصالت دین نیست.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.