به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج فقه «مکتب اقتصادی اسلام» به بررسی مبانی مکتب اقتصادی اسلام در مبحث مالکیت پرداخت.
وی با اشاره به اندیشه مدون در اسلام تصریح کرد: اسلام یک رویکرد سیستمی به مسائل دینی دارد و در هر حوزهی از حوزههای حیات انسانی که استقرایی است با مجموعهای از عناصر جهان شمول و موقعیتی مواجه هستیم.
آیتالله هادوی تصریح کرد: عناصر جهان شمول بخشی مربوط به عالم تکوین و بخشی مربوط به عالم اعتبار است. بخش مربوط به عالم تکوین را فلسفه یا اخلاق میگوییم همانند فلسفه و اخلاق اقتصادی اسلام. بخش مربوط به اعتبار را نیز مکتب و نظام میگوییم که ما در این بحثها با بخش مکتب و نظام اقتصادی در اسلام کار داریم.
وی ادامه داد: در مکتب اقتصادی اسلام مبانی بر اهداف تقدم دارند. مبانی چیزهایی هستند که اسلام به عنوان پیش فرض عرضه میکند و اهداف چیزهایی هستند که اسلام میگوید باید به آنها برسیم، ولی در مطالعه، نخست اهداف بحث میشود سپس مبانی.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه اهداف اقتصادی اسلام دارای دو بخش است، تصریح کرد: یک بخش مربوط به درون جامعه اسلامی است و بخش دیگر مربوط به بیرون جامعه اسلامی. در بخش درون جامعه اسلامی هدف عدالت است.
وی اضافه کرد: البته رسیدن به عدالت هدف تمامی مکتبهای اقتصادی همانند سرمایهداری، سوسیالیستی و اسلام است ولی تفاوت در تفسیری است که از عدالت صورت میگیرد. سرمایهداری میگوید عدالت یعنی هر کس توانایی بیشتر دارد امکانات بیشتری در اختیار داشته باشد.
آیتالله هادوی عنوان کرد: البته این سرمایهداری، نظری است که امروز در دنیا نزدیکترین کشور به سرمایهداری نظری، آمریکا است. در کشورها دیگر این موضوع وجود دارد ولی تاکنون هیچ کشوری نتوانسته 100 درصد سرمایهداری نظری را پیاده کند، همانگونه که سوسیالیسم نظری به صورت 100 درصدی در هیچ جا پیاده نشده است.
وی افزود: در مقابل سرمایهداری نظری، سوسیالیسم نظری قرار دارد که میگوید همه باید دارای امکانات یکسان باشند تا به جامعه بی طبقه برسیم. البته تاکنون نه سوسیالیسم نظری و نه سرمایهداری نظری نتوانسته در جوامع تحقق 100 درصدی داشته باشد.
این استاد حوزه یادآور شد: مثلا وقتی در شوروی خواستند سوسیالیسم نظری را پیاده کنند دیدند جامعه انگیزه خود را از دست میدهد، چون همه میدیدند چه تلاش کنند و چه تلاش نکنند از امکانات مساوی برخوردار خواهند بود. مشکل دیگر شورویها از دست دادن نخبگان بود، به همین دلیل پس از مدتی برای نخبگان خود امتیازات ویژهای قرار دادند. با تمام این مسائل شوروی پس از گذشت 70 سال نتوانسته در بحث اقتصادی موفقیت خاصی داشته باشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: سرمایهداری نظری میگوید ما کاری به طبقات فقیر نداریم. با این وجود سرمایهداری نظری نیز نمیتواند اجرایی شود به همین دلیل اکنون در کشورهای غرب به جز آمریکا شاهد ترکیبی از سرمایهداری و سوسیالیسم هستیم. حتی در آمریکا به بخشهای فقیر سوبسید میدهند ولی دامنه فقر در آمریکا بسیار گسترده است و در این کشور 99 درصد به یک 1 درصد واقعیت است. یعنی 99 درصد امکانات در درست 1 درصد است.
وی درباره نگاه اسلام نیز تأکید کرد: اسلام نه قائل به جامعه بی طبقه سوسیالیستی و نه قائل به فاصله طبقاتی شدید سرمایهداری است، بلکه قائل است تمام آحاد جامعه باید از امکانات که اصطلاحاً به آن رفاه عمومی میگوییم برخوردار باشند. ویژگی دوم اینکه اسلام فاصله میان فقیر و غنی را قبول دارد ولی میگوید این فاصله باید کنترل شده باشد، به قدری نباشد که افراد در جامعه احساس فقر کنند.
آیتالله هادوی درباره هدف اقتصاد اسلامی نسبت به بیرون جامعه اسلامی نیز خاطرنشان کرد: در این زمینه اسلام قدرت اقتصادی را دنبال میکند. یک بُعد قدرت اقتصادی این است که دشمنان خارجی بترسند. أثر دیگر اینکه اگر اقتصاد در کشور اسلامی قوی باشد، اسلام میتواند توسعه پیدا کند. البته عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی اگر کشور اسلامی نتوانست اقتصاد مقتدر ایجاد کند، سبب کاهش سرعت گسترش اسلام میشود.
وی در جمع بندی این بخش از سخنان خود، رسیدن به رفاه عمومی و تعدیل ثروت را هدف اقتصادی اسلام در حوزه درون جامعه و کسب قدرت اقتصادی را هدف اسلام در بُعد بیرون جامعه اسلامی برشمرد و گفت: یکی از لوازم قدرت اقتصادی، استقلال است. به همین دلیل عدالت اقتصادی، قدرت اقتصادی، استقلال اقتصادی و رشد اقتصادی اهداف اقتصادی اسلام است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه اهداف چیزی است که قرار است اقتصاد اسلامی به آن برسد، عنوان کرد: برای رسیدن به اهداف اقتصادی نخست باید مبانی آن را مورد بحث قرار داد. نخستین مبنا در این زمینه ارزش است که باید حفظ شود.
وی ادامه داد: در حال حاضر یکی از مصادیق مهم ارزش در دنیای امروز پول است که باید آن را حفظ کرد. یعنی باید اقتصاد اسلامی به گونهای باشد که ارزش پول مردم کاهش پیدا نکند و این یکی از مبانی اقتصاد اسلامی است.
آیتالله هادوی، مالیت را نیز یکی از مبانی اقتصاد اسلامی دانست و بیان داشت: اسلام قائل به اصل مالکیت و تنوع مالکیت است، یعنی مالکیت شخصی، عمومی، دولتی، خصوصی و... را قبول دارد. یکی از بحثهای مهم در اقتصاد اسلامی، صیانت از مالکیت است. یعنی چیزی که جزو اموال عمومی است توسط بخش خصوصی تملک نشود و از سوی دیگر چیزی که ملک خصوصی است توسط بخش دولتی تملک نشود.
وی اضافه کرد: مبنای سوم، آزادی اقتصادی است. برای نمونه باید قوانین را به گونهای تسهیل کنیم که تولید ملی و سرمایه ملی بتواند فعالیت سالم را داشته باشد. اگر ما بستر فعالیت سالم اقتصادی را فراهم کردیم، زمینه قاچاق از بین میرود. کار ناسالم به ضرر جامعه است و تا زمانی که بستر فعالیت سالم اقتصادی فراهم نشود، کار ناسالم به قوت خود باقی خواهد ماند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم در پایان گفت: این را بدانیم اسلام عیب و ایراد و نقص ندارد، اگر نقص و ایرادی است در کارکرد و عملکرد ماست. ما باید کاری کنیم که به اسلام عمل کنیم. این که برخی میگویند شما به اسلام عمل کردید که این گونه شده است، ما کجا به اسلام عمل کردیم؟ ما اگر به اسلام عمل کنیم اقتصاد این گونه نمیشود.
انتهای پیام/