تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها
شماره : 22569
تاریخ : ۱۷ اسفند, ۱۳۹۹ :: ۱۶:۳۶
آیت‌الله هادی عباسی خراسانی/ فقه بورس6: معامله در بورس جزو امور معیشتی مؤمن است و تا زمانی که سبب اذلال نفس نشود، مشروع است ذات باری تعالی امور انسان مؤمن را به خودش محول کرده و می‌توانیم بگوییم که یکی از این اموری که به انسان محول شده امور معیشتی است. یکی از این راه‌های رفع حوائج، معاملات فرد است و یکی از معاملات رایج معامله در بورس و با بورس است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله هادی عباسی خراسانی از اساتید برجسته حوزه علمیه درس خارج مسائل مستحدثه امسال خود را با موضوع «بورس» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان می‌گردد؛

خلاصه جلسه گذشته

در ادامه مباحث بورس فشرده مباحث آخرین جلسه این بود که در اطلاقات ادله یا در عمومات ادله استدلال کردیم و با توجه به قاعده حفظ نظام که حفظ نظام اجتماعی و زندگی بشر، اقتضای این دارد که اگر چیزی اختلال در زندگی بشر ایجاد کرد مشروع نیست. روایاتش را عرض کردیم و مباحثش را مطرح کردیم. ما باید برای حفظ نظام بکوشیم حفظ نظام زندگی، معیشتی و نظام اسلامی.

و عرض کردیم ادله‌ای مثل ﴿أوفوا بالعقود﴾، ﴿أحل الله البیع﴾، ﴿إلا أن تکون تجارة عن تراض﴾ همه اینها به دلالت التزامیه دلالت بر این دارد که اکثر معاملات صحیح هستند. از جمله معامله با بورس و معامله در بورس که ما به این اصطلاح اهمیت می‌دهیم.

به عبارت بهتر خداوند فرموده ﴿أوفوا بالعقود﴾ و ﴿أحل الله البیع﴾ حضرت حق در مقام خطاب بودند. عرف هم این ظهورات را حجت می‌داند. عرف در مقام تشخیص موضوع حرفش حجت است. سیره عرفیه و سیره عقلائیه و سیره شرعیه و سیره متشرعه حجیت خاصی دارد. سیره عرفیه، ملاک است. و شارع هم در خیلی از مواقع خارج از عرف نیست. تشخیص موضوع، به عرف واگذار شده است. تشخیص و تطبیق موضوع بر مصادیق هم به عهده شارع است یا عقل یا عرف؟

مرجع ما در تشخیص موضوعات نسبت به مصادیق که هست؟ شارع مقدس است یا عقلا یا عرف؟

مبنای ما این است که شارع از عرف خارج نیست. ما چون باید عرفی زندگی کنیم با عرف است.

بیش از 200 مورد در موسوعه قفهی جواهر جستجو کردیم مواردی داریم که استناد به عرف شده است. از فقهایی که اواخر بحث عرف را قوی مطرح کردند حضرت امام رحمه الله است.

می‌توان گفت تطبیق موضوعات بر مصادیق هم در حیطه عرف است.

با همه این حرف‌ها که عرض کردیم با عمومات و اطلاقات نتیجه این می‌شود که معامله با بورس را عرف تایید می‌کند. بعدا می‌رسیم که عرف عام و عرف خاص داریم. اقتصاد‌دانان تایید می‌کنند. عرف عام هم به آن عمل می‌کند. بورس غیر شرعی نیست. اطلاقات شاملش می‌شود و قواعد فقهی مانند حفظ نظام هم شاملش می‌شود.

دلیل بعدی مشروعیت بورس: اطلاق ادله عدم جواز اذلال مؤمن

اطلاق آیه: دلیل بعدی این است که انسان آزاد آفریده شده است. تنها یک خط قرمز دارد. ﴿وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾. راه تسلط کفار بر مسلمین بسته شده است. یعنی اگر معاملاتی منجر به سیطره کفر شود منطقه ممنوعه است. انسان آزاد آفریده شده و امورش به خودش محول شده است. یعنی ذات باری تعالی را آن قدر کریمانه برخورد کردند که انسان مؤمن امورش را به خودش محول کردند. می توانیم بگوییم که یکی از این اموری که به انسان محول شده امور معیشتی است و یکی از این امور رفع حوایج است. یکی از این راه‌های رفع حوائجش معاملات فرد است و یکی از معاملات رایج معامله در بورس و با بورس است.

مرز بین رضایت حضرت حق این است که کارهای انسان ذلتی در آن نباشد. می‌توان استفاده کرد که انسان در مقام معامله بازار و معامله با بورس یا با افرادی در بورس تا اذلال نفس نباشد حجیت دارد. البته اگر مصداقا اذلال نفس باشد نمی‌توان معامله کرد. ولی الآن معاملات رایج است و مورد تأیید عرف است و عقلًا هم عقلای عالم تأیید می‌کنند و گرچه نمونه آن هم در زمان تشریع با ابزار جدید نداشتیم ولی با خصوصیات شبیه ابزار جدید داشتیم.

قبلا هم در ضمن تطبیق عنوان بورس با عناوین گذشته گفتیم که بورس همان متاجر و مکاسب خودمان است آنجا گفتیم برای کعبه و کلیسا و اماکن عمومی، معاملاتی می‌شد. بنابراین نه تنها معاملات حقیقی بلکه معاملات حقوقی را نمونه اش داشتیم. و بورس معاملات حقیقی و حقوقی دارد. بعدا عنوان شرکت‌ها را مطرح خواهیم کرد.

مؤمن در این روایت تمثیل و تغلیب است یا خصوصیت دارد؟ ما مبنای تمثیلی را داریم. مؤمن به عنوان بالاترین انسانی است که بهترین زندگی الهی دارد و گرنه موضوعیت ندارد. امر عاقل به خودش تفویض شده است. مؤمن خصوصیت ندارد. مثل یا ایها الذین آمنوا خطاب در قرآن گرچه خطاب به مؤمنین است ولی غیر مؤمنین و دیگران را هم شامل می‌شود.

نتیجه بحث: انسان در افعالش آزاد است. مرز این آزادی تا جایی است که ذلت مطرح نشود. حتی در مباحث سیاسی و اجتماعی هم همین است. آزادی اجتماعی تا جایی است که ذلت نباشد. در ارتباط با کشورهای دیگر هم همین است. وقتی این‌گونه شد معاملات در بورس هم جزو امور مؤمن است پس بعد از آیات و روایات استدلال می‌کنیم که معاملات امور مؤمن است و معامله در بورس هم یکی از انواع معاملات است. مؤمن و مسلمان و حتی انسان عاقل با توجه به تمثیل و نه تخصیص، همه کار دارد مگر آنچه به اذلال نفس منجر شود. و تا اذلال نفس نباشد حجیت دارد. ما معامله در بورس و معامله با بورس را یک امر عرفی و یک امر عقلایی می‌دانیم.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.