تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها
شماره : 22599
تاریخ : ۱۹ اسفند, ۱۳۹۹ :: ۱۶:۱۱
آیت‌الله محسن اراکی در درس خارج فقه نظام سیاسی مطرح کرد؛ نفی امتیاز اجتماعی مبتنی بر طبقات اجتماعی/ تفاوت اجتماعی یعنی فرد طبقه پایین‌تر از خودش را نادیده بگیرد منظور ما از تفاوت اجتماعی که در اسلام نفی شده است، همان چیزی است که در خیلی از جوامع مثلا رسم است اگر کسی از طبقه اجتماعی خاصی است، با طبقه اجتماعی پایین‌تر از خودش ازدواج نمی‌کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله محسن اراکی، عضو شورای عالی حوزه علمیه در درس خارج فقه نظام سیاسی به بررسی موضوع عدل اقتصادی پرداخت که در ادامه چکیده متن آن را ملاحظه می‌‌‌‌‌‌کنید؛

در اسلام بر اساس انتسابات قبیله‌ای و فامیلی امتیاز اقتصادی برای کسی وجود ندارد. مرحوم کلینی به سندش از محمد بن جعفر العقبی روایت می‌کند «خطب امیرالمومنین فحمدالله و اثنی علیه ثم قال ایها الناس إن آدم لم یلد عبدا و لا امه و ان الناس کلهم احرار.» این بخش از خطبه به یک قاعده مهمی در نظام اسلامی اشاره می‌کند؛ و آن قاعده الغای بردگی است و بردگی‌هایی که در نظامات اجتماعی رایج بوده بر خلاف نظام الهی بوده منتهی به دلیل اینکه نظام بردگی کاملا زندگی اجتماعی مردم آن روزگار را احاطه کرده بود، اسلام برای الغای آن، برنامه تدریج را به کار برد تا به تدریج این بردگی به طور کل الغاء شود و در اصل، قرآن کریم و اسلام مسئله بردگی را قبول ندارد و این روایت یک شاهد روشنی بر این مطلب است.

در جایی دیدم که حضرت امیر(ع) در دوران خانه نشینی شان، 500 چاه با دست خودشان در مناطق اطراف مدینه حفر کرده است که نشان دهنده آن است که یکی از مأموریت‌های امام و فرمانروای الهی، امارت الارض و آبادانی زمین است؛ لذا وقتی خلافت ظاهری را از حضرت گرفتند، حضرت بقیه مأموریت‌های امامتی را انجام می‌داده نظیر همین آبادسازی زمین و اشراف بر جامعه اسلامی و نظیر جلوگیری از انحرافات؛ و آنچه در حوزه امکانات بوده، حضرت به عنوان امیرالمؤمنین همچنان آن مأموریت را انجام می‌داده است.

لذا گفته‌ایم که این تصور اشتباهی است که کسی خیال کند امیرالمؤمنین(ع) و امام مجتبی(ع) و سید الشهدا(ع) و ائمه بعد از آنها(ع) هیچ ممارستی نسبت به کار خلافت خدا و رسول الله(ص) انجام نمی‌دادند و فرمانروایی نمی‌کردند، بلکه تمامی ائمه اطهار(ع) آن مأموریت فرمانروایی را انجام می‌دادند و رهبر سیاسی بودند، منتهی در حوزه امکاناتی که داشتند اعمال ولایت می‌کردند و اینطور نبوده که به دلیل این‌که غصب خلافت شده، از تمام مأموریت‌های ولایتی خودشان را کنار بکشند؛ لذا خمس و زکات می‌گرفتند و اگر می‌توانستند اجزای حد می‌کردند و... .

در سوره هل اتی و داستان آن نکات فراوانی وجود دارد، یکی از نکات این است که در روایت و آیه که دارد »مسکینا» یعنی یک مسکین و «یتیما و اسیرا» یعنی یک نفر بودند، نه چند نفر. ما به عقل معاشمان اگر فکر کنیم می‌گوییم خب حضرت علی(ع) اگر قرص نانش را به مسکین داد، 4 قرص نان باقی می‌ماند که بین هم تقسیم می‌کردند، چرا همه گرسنه شب خوابیدند؟ چرا همه قرص نان خودشان را به آن یک نفر بدهند؟ چند نکته وجود دارد:

یک نکته این است که از امتیازات رسول اکرم(ص) این است که در مقام انفاق، آنچه دارند انفاق می‌کنند و شاید هم نکته «علی حبه» فقط اشاره به این نباشد که این‌ها گرسنه بودند و نیازمند به این غذا بودند و مع ذلک دادند؛ بلکه نیازمند به این غذا بودند و همه آن غذا را دادند. شاید اگر یک مقدار از این طعام را نگه می‌داشتند، آن «علی حبه» به طور کامل تحقق پیدا نمی‌کرد. و مراد از این «حب»، نیاز به آن طعام است.

نکته دیگر، نکته اقدا به معصوم است؛ در روایت داریم که اول حضرت امیر(ع) قرض نان خودشان را دادند و پس از آن حضرت زهرا(س) اقتداء و امام حسن(ع) اقتدا و امام حسین(ع) اقتدا و فضه هم اقتدا به معصوم قرص نان خود را به مسکین دادند.

در اصول فقه بیان کردیم که گاهی خود معصوم فعلی را انجام می‌دهد، بر فرض این‌که آن فعل برای معصوم مباح باشد _ البته جای این بحث وجود دارد که معصوم فعل مباح دارد یا نه _ اقتدا در انجام به این فعل مباحی که از معصوم سرزده فرضا، مستحب می‌شود از باب اقتداء.

نفی امتیاز اجتماعی مبتنی بر طبقات اجتماعی

منظور ما از تفاوت اجتماعی که در اسلام نفی شده است، همان چیزی است که در خیلی از جوامع مثلا رسم است اگر کسی از طبقه اجتماعی خاصی است، با طبقه اجتماعی پایین‌تر از خودش ازدواج نمی‌کند؛ مثلا یکی از طبقه اشراف است و می‌گوید در شأن ما نیست که دختر به کسانی که از اشراف نیستند بدهیم و این منحصر در مسأله ازدواج نیست و شامل مسائل دیگر مثل رفت‌وآمد و همنشینی و شرکت در اجتماعات و... نیز می‌شود و شاید یکی از دلایل آن نامه تند حضرت امیر(ع) به عثمان بن حنیف همین بود. چون در نامه آمده است که تو بر سر سفره‌ای نشسته‌ای که فقط سرمایه‌دار‌ها بر آن دعوت شده‌اند و فقرا از آن سفره سهمی ندارند .

نمونه‌های این الغای امتیازات اجتماعی فراوان است که ما به تعدادی از نمونه‌های برجسته و مهم آن را بیان می‌کنیم :

نمونه اول: نمونه مهم و بسیار اثر گذار در تاریخ اسلام در مبارزه با امتیازهای اجتماعی مبتنی بر تفاوت طبقه اجتماعی داستان تزویج زید از سوی رسول خدا(ص) با زینب بنت جحش _ دختر عمه رسول خدا(ص) _ است و جریاناتی که بعد از این تزویج اتفاق افتاد. این جریان، جریان مهمی است و به دلیل اهمیتش در سوره احزاب به طور مفصل به آن پرداخته شده است.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.