به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج فقه سیاسی خود به تشریح نظریه اثبات عدم اعتبار رأی مردم برای مشروعیت حکومت و مرجعیت فقیه به بیان فلسفی و کلامی پرداخت.
وی گفت: در دوران معاصر عدهای از جمله مرحوم آیتالله مؤمن و آیتالله مصباح تصدی اداره امور را وظیفه فقیه میدانند و نقشی برای مردم قائل نیستند.
این استاد درس خارج در ادامه به تشریح این نظریه پرداخت و بیان داشت: بنیان فلسفی - کلامی این نظریه عبارتاند از اینکه: اقتضای بینش اسلامی این است که کل عالم هستی را ملک حقیقی خدا بدانیم و هر تصرفی در جهان هستی به اذن او باشد، در نتیجه نمیتوان بدون اذن خداوند در اعتباریات او تصرفی کرد و جایگاه پیامبر(ص) و امام(ع) و فقیه از این اعتباریات است.
وی ادامه داد: معیار این نظریه اراده شارع است، از این روی در موضوعی مانند عدل از دیدگاه این بزرگان آن چیزی است که خداوند اراده کرده است و عدل پیشینی نداریم.
آیتالله علیدوست یادآور شد: یکی از رهبران فکری این اندیشه میگوید: «برخی میگویند شارع کسی را معین نکرده و ما هیچ وظیفه شرعی نداریم. بر اساس این نظریه ولیفقیه حق ندارد مطابق نظر خودش چیزی بگوید بلکه باید چیزی را بگوید که مردم راضی باشند... اما اگر قبول کردیم که مسئله ولایتفقیه انتصابی است یعنی ملاک اعتبار به خدای متعال میرسد، فقیه واجد شرایط اختیار جان و مال مسلمانها را دارد لذا اعتبار مجلس خبرگان و... به تأیید او است و این همان ولایت الهی نشئت گرفته و متفرع بر حکومت اوست». ایشان در پایان میگوید: «حقیقت این است که مردم پیشنهاد میکنند و میگویند ما این خرد را میخواهیم اما الامرالیکم شما باید نصب کنی، نخواستی نصب نکن. اینکه امام خمینی میفرمود: رئیسجمهور منتخب بدون نصب ولیفقیه طاغوت است یعنی همین.»
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در نقد این نظریه تأکید کرد: 1 - قائل محترم اندیشه رقیب یعنی انتخاب را بهگونهای بیان کرده است که رد آن به سهولت انجام بگیرد. سؤال ما این است آیا اندیشه انتخاب فقط این است که شما بیان میکنید یا ممکن است کسی قائل به اندیشه انتخاب(اعتبار رأی مردم) باشد اما محدودیتی را برای فقیه نیز تعیین کند.
وی افزود: 2 - قائل معتقد به نظریه نصب در عصر غیبت است از این روی با بیان جمله «فقیه اختیار جان و مال مسلمانها را دارد» آن را بهگونهای معنا کرده است که از آن عدم اعتبار رأی مردم به دست بیاید. واضح است که اندیشه نصب الزاماً به معنای آن چه قائل تفسیر میکند نیست، زیرا ممکن است نظریه انتخاب را پذیرفت اما گستره اختیار ولایتفقیه در جان و مال مردم محدود بدانیم.
آیتالله علیدوست بیان داشت: 3 - ایشان میگوید: «امام: میزان رأی مردم است آیا حتی در مقابل حکم خدا نیز میزان رأی مردم است؟ بی شک ایشان در مقابل اسلام نگفت رأی مردم معتبر است بلکه آن جا که ما مصالح را نمیدانیم و حکم خدا نیست برای تشخیص مصداق از رأی مردم بهره میبریم. منطقه الفراغ به عهده مردم گذاشته شده است.»
وی اضافه کرد: از کلمات مرحوم امام خمینی(ره) استفاده میکند بهگونهای که اندیشه رقیب به یک اندیشه مقابله با حکم خداوند تبدیل شود. ثانیاً سؤال این است که حدود منطقه الفراغ چیست که به عهده مردم(چه بدانند و چه ندانند) گذاشته شده است؟ آیا این همان وظایف مجلس خبرگان، ریاست جمهوری است یا غیر آن؟ اگر همین وظایف است پس رأی مردم معتبر است و نیازمند تأیید فقیه نیست.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در پایان تأکید کرد: واقع این است که متن ذکر شده در حد یک سخنرانی است که شاید طرح آن در زمان خودش برای مقابله با برخی رویکردهای تفریطی، سکولاریزم و اومانیسم لازم بود لکن علاوه بر اینکه اندیشه رقیب را به خوبی بیان نمیکند، در آن ناهمسویی و تناقض در صدر و ذیل دیده میشود؛ نتیجه اینکه امتداد این تفکر در سپهر سیاست قابل توجیه نیست.
انتهای پیام/