به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور طی سخنانی در دوره تخصصی تفسیر موضوعی و معارف قرآن کریم که با موضوع "قرآن کتاب تمدن ساز" و به صورت مجازی از سوی موسسه بین المللی حکمت برگزار شد، ضمن تشریح نظریههای مختلف درباره رابطه اسلام، قرآن و تمدن اظهار داشت: بشر با استعداد و عقل و ابتکار خود به سمت کشف قلمروهای وسیعی رفته و دست به تولید و اختراع میزند و در این میان، اسلام در عرصههای مختلف همین مباحث، نفوذ و حضور عمیق و جامعی دارد به گونه ای که گاه در ساختارهای مرتبط با تولیدات بشر، دخالت نموده و روح جدیدی به آنها میدهد و همچنین در جاهایی در عرصه همین ساختارها، رو به کنترل آورده و تمدن بشری را به حرکت وا میدارد.
وی افزود: یک نظریه در این میان، اندیشه دینی را مجموعه ای از رهاوردهای وحیانی پراکنده و حداقلی و در حاشیه حرکت بشر میداند و نیز نظریه دیگر، معتقد به تفسیر جایگزین است تا این مجموعه به جای رهاوردهای فکر و عقل بشر بر اساس آن به حرکت درآید اما ما معتقد هستیم که این مجموعه ای است که دامنه وسیع و شمول دارد و لذا جا برای خلاقیت و ابتکارات بشر کاملاً باز است، چه آن که همین تولیدات و ابتکارات بشر در در ابعاد وسیعی در منظومه تمدنی اسلام قرار میگیرد.
نگاهی به مفهوم تمدن از منظر لغوی و اصطلاحی
وی همچنین گفت: مقوله تمدن یک خاستگاه لغوی دارد که در مقابل مفهوم بربریت و زندگی بادیه نشینی قرار میگیرد و بر این اساس، منظور نوعی شهرنشینی و زندگی است که اضلاع و ابعاد متعددی دارد و فرد در جامعه ای بزرگ قرار دارد که دارای پیچیدگیها و نظامات خاصی است و در این جا سطح زندگی او از تأمین نیازهای اولیه خارج شده و به سمت نیازهای دقیق و فراتر از نیازهای نخستین سوق پیدا میکند
عضو شورای عالی حوزههای علمیه اضافه کرد: با این حال، در اصطلاحات وقتی از تمدن سخن میگوییم منظور زندگی پیچیده و متنوع و دارای نظامات حقوقی، سیاسی، فرهنگی، هنری و سبکهای متنوع زندگی است که خود دارای فلسفه و نظام معرفتی بنیادین است؛ یعنی زیست اجتماعی که در چارچوب نظامات عقلانی و فلسفی تا حقوقی و اجتماعی قرار میگیرد و البته اینها در عرصه عمل نیز ظهور و بروز دارد.
حیات تمدنی و لزوم توجه به سه لایه مهم
وی گفت: البته باید توجه داشت که تمدن و فرهنگ از آن دسته مفاهیم خاصی است که در تشریح و تبیین مصادیق آن صحبت بسیار است و طبعاً محل اختلاف فراوان است، اما ما وقتی از حیات و زندگی تمدنی صحبت میکنیم، سه لایه مهم را باید مورد توجه قرار دهیم.
لایه اول، ظهورات و بروزات خارجی یک تمدن است، چه آن که گاهی منظور از تمدن، سبک زندگی و هنر معماری و ساخت و ساز و رفت آمد و نشست و برخاست و انواع معاشرتها و تعاملات و سبکهایی است که جلوی چشم ما قرار دارد. این لایه مبتنی بر لایه عمیق تر علوم و دانشها و شناختها و قواعد و فنون و ضوابط علمیاست که پشتوانه این سطح و لایه رویین میباشد.
آیتالله اعرافی همچنین ادامه داد: در سطح دوم و عمیق تر از لایه نخست، علوم و دانشها در دایره وسیعی قرار میگیرد که اینها دائم در حال تغییر و پیشرفت هستند و پس از این ما به سطح سوم و لایه زیرین و بنیادین تمدن میرسیم که خود شامل تفکر عقلانی و رویکردهای معرفتی، فلسفی و فکری است که پایه دو سطح و لایه دیگر به شمار میرود.
وی گفت: اگر تمدن به معنای جامع مدنظر باشد، یعنی اندیشه منتظمیکه نظام واره و قاعده مند و پیچیده است و هر سه لایه مطرح شده را در برمیگیرد؛ گاهی البته این طور است که وقتی از تمدن سخن میگویند منظور لایه اولین است، مثلاً تمدن چین یا غرب وقتی بیان میکنند، منظورشان ناظر به سبک زندگی، نوع معماری و ... است. گاهی هم مرادشان، دانشها و مهارتهای زیرساختی است و البته گاهی هم معنای جامعی موردنظر است که دولایه دیگر را هم تحت پوشش قرار میدهد و مبنای لایههای رویین است.
اندیشه اسلامی و معرفت قرآنی، تمدن ساز است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین با اشاره به اینکه در این سه لایه، تمدن ساز بودن اندیشه اسلامی و معرفت قرآنی را باید مورد توجه و دقت قرار دهیم، ابراز داشت: با نگاهی به واقعیت خارجی اسلام باید بگوییم که با طلوع اسلام در جزیره العرب و بعد در مناطق دیگر، در پرتو اندیشه دینی، دولت پدید آمد و بر این اساس یک کلان دولتی شکل گرفت که قرنها تحولات زیادی در جامعه بشری ایجاد کرد.
وی افزود: از سویی وقتی به منابع دینی و آموزههای قرآن عزیز- این ارمغان ماه مبارک رمضان- رجوع میکنیم، متوجه میشویم که در هر سه لایه البته با تفاوتهایی، اندیشه دینی و نگاه تمدنی وجود دارد و بر این اساس میتوان اسلام را به عنوان دین تمدنی تعریف نمود.
رویکرد ناب توحیدی در اندیشه و تفکر اسلامی
وی با بیان اینکه اسلام در حوزه تفسیر انسان و هستی، دارای یک فکر و اندیشه جامع فلسفی و نظام مند و کامل است، گفت: البته نمیخواهیم بگوییم که همه قواعد فلسفی در ظاهر اسلام وجود دارد و چه بسا در باطن بسیار بیشتر وجود داشته باشند اما آن چه حائز اهمیت است اینکه بشر در دورههای مختلف تاریخی، عقل فلسفی فعالی داشته و رهاوردهای بسیاری به ارمغان آورده اما وقتی به قرآن مراجعه میکنیم، در مساله تعریف عالم به توحید اشاره میکند و این توحید بسیار ناب و کاملاً استدلالی و عمیق است که شاید هنوز ابعادی از آن هم کشف نشده باشد.
مدیر حوزههای علمیه همچنین اظهار داشت: در هزاران آیه قرآن کریم، تصویری از جهان با محوریت اندیشه توحیدی ارایه میشود و این اندیشه توحیدی یک مقوله بسیار تابناک است که همه سطوح زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار میدهد، کما اینکه در لایههای عمیق و دقیق، هزاران آیه داریم که به این مساله تأکید دارد که در باب انسان، قرآن واجد نگاه کامل فلسفی و معرفتی است. نگاهی که از "لله" شروع شده و به "الیه راجعون" ختم میشود.
وی افزود: از سوی دیگر در سطح و لایه زیرین، عقلانیت بسیار جامعی از اسلام شاهد هستیم، کما اینکه نگاه اسلام به عقل و علم و فهم بشر، نگاه جامعی است که حداقل دارای ده شاخصه مهم است و در این جا مجال شرح و تفصیل آنها نیست، اما اجمالاً اینکه بدانیم، اسلام هم تفسیر جامعی ارایه کرده و هم عقلانیتی که مورد تأیید کلام وحی است را مورد اشاره قرار داده است.
اندیشه عقلانی اسلام و پاسخ به یک شبهه
وی گفت: در این سطح البته باید دانست که اندیشه عقلانی اسلام، جای تأملات و تفکرات بشر را نگرفته و در عوض او را هدایت هم میکند، کما اینکه بسیاری از قواعد و نظامات فلسفی در پرتو همین بنیاد فلسفی قرآن مورد توجه است.
آیتالله اعرافی ابراز داشت: در سطح میانی تمدنی که لایه علوم و دانشها را دربر میگیرد و رهاورد عقل بشر در قلمرو حس و تجربه است، در اینجا اسلام نیامده که جای علوم و دانشهای بشر را پُر کند، بلکه اتفاقاً ورود اسلام، یک ورود هدایت گرایانه و جهت دهنده و در بسیاری از جاها، ورود مصداقی است.
وی افزود: این طور نیست که حتی در علوم پایه و معماری و پزشکی و ... اسلام هیچ چیزی نداشته باشد بلکه در جاهایی جدای از هدایت گری که اشاره کردم، ورود مصداقی دارد. این نکته را هم باید توجه نماییم که اسلام در حوزههای علوم انسانی، ورود بیشتری دارد و در جاهایی نیز البته در این زمینه مسایل را به عقل بشر وانهاده است.
اهمیت مباحث علوم انسانی در نگاه اسلامی
وی گفت: در علوم انسانی به خصوص میگوید که در شعاع من حرکت کن، چرا که اسلام در اینجا نظامات و قواعد مخصوص به خود را دارد، هر چند که برخی فکر میکنند که با داشتن معارف بنیادین اسلام در این عرصهها، اساساً نیاز به اندیشه ورزی در حوزه علوم اسلامی و انسانی نداریم و حال اینکه این سخن و برداشت غلطی است. کما اینکه از آن سوی قضیه هم اینکه عده ای میگویند اینجا اصلاً جای ورود اسلام نیست نیز اشتباه است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: در قواعد و اصول مصداقی و دانشی گاهی اسلام وارد شده و گاهی نیز قواعد را تعریف کرده و بشر را مخیر کرده که خودش ورود کند. مثلاً در مباحث خانواده، قواعدی از مسایل خانواده را تشریح نموده، مثل علوم اجتماعی و سیاست و اقتصاد، اما این طور هم نیست که به همه مباحث ورود داشته باشد، بلکه معتقد است که بشر خودش تولید دارد. در این جا رهاورد وحی در این لایه با رهاورد عقل بشر در یک نظام کلی انسجام پیدا میکند
وی گفت: در لایه دوم تمدنی، اسلام دارای نظاماتی است که محل بحث است که آیا قرآن نظام اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و مدیریت دارد؟ ما میگوییم به این معنا که جهت دهی کلی دارد و در مواردی نیز ورودهای دقیق قاعده مند داشته، پاسخ مثبت است با این توضیح که همان طور که عرض شد، حجم مباحث اسلامی در حوزه علوم انسانی یک حجم قابل توجه و بالایی است.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه همچنین ادامه داد: ما جلسات بسیاری تاکنون درباره معارف تربیتی قرآن داشته ایم و بر این نکته تأکید کرده ایم که هزاران آیه قرآن ناظر به قواعد تربیت است و در فضای علوم انسانی و تعلیم و تربیت جا پیدا میکند، کما اینکه در عرصههای دیگر نیز همین طور است و این نشان میدهد که اسلام دارای نظامات و قواعد دانشی به خصوص در حوزه علوم انسانی است، اما اینکه در حوزه علوم پایه و پزشکی نیز گاه ورود دارد بنابر مصالح و شرایطی نیز مطرح است.
جهت دهی آموزههای اسلامی به لایه سوم تمدنی
وی گفت: لایه سوم تمدن، لایه ی سبک زندگی و فناوری و معماری و هنر و ... است که در عمل ظهور و بروز پیدا میکند. ما فکر میکنیم که در اینجا نیز اسلام جهت دهیهایی انجام داده و سخن و حرف خود را در همه این قلمروها بیان کرده است.
وی بیان داشت: در واقع ما اگر معارف قرآن و اندیشه دینی را به دقت و به درستی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که اسلام، دین تمدنی است اما با این توجیه و تفسیر که جای علوم، دانشها و مهارتهای بشر را نمیگیرد اما از آن سو نیز منفعل نیست بلکه بنیادها را به حرکت درآورده و به پیشرفت و تعالی جهت میدهد؛ آن هم پیشرفتی که مبتنی بر عقلانیت و معرفت بنیادین است.
آیتالله اعرافی تأکید کرد: نکته مهم دیگر اینکه رابطه اسلام با تمدن یک جاهایی تمدن سازی است و یک جاهایی نیز البته تمدن سازگاری است؛ یعنی متناسب با پیشرفت و تحول تمدنی، اسلام پاسخگوی شرایط میشود و در این جا میگوییم که فقه اسلام و قواعد فقهی آن به تحولات و نیازها پاسخ میدهد.
وی همچنین با اشاره به آیه ۱۴۳ سوره مبارکه بقره و اینکه سخن از " أُمَّةً وَسَطًا " شده است، گفت: البته تفاسیر مختلفی درباره این آیه شده و شاید یکی از آنها این باشد که قرآن فرموده ما شما را تمدن جامع و کاملی عنایت کردیم تا شما گواه و الگویی برای جامعه بشری باشید.
وی اضافه کرد: در واقع تمدن اسلام آن تمدن وسط، جامع و حاوی اندیشه ای است که به همه پراکندگیهای بشر سامان میدهد و البته ما معتقدیم تمدن عملی که در اسلام شکل گرفته، آن چنان خالص نبوده چون زوایای انحرافی در آن ظهور یافته است اما در عرصه عمل نیز چند قرن شاهد یک تمدن بزرگ در پرتوی همین آیات قرآن و آموزههای اسلامی بوده ایم که در زمینه ابتکارات و اختراعات و دانش بشری، دستاوردهای چشمگیری به همراه داشته است.
اهمیت تحقق تمدن نوین اسلامی در عصر جدید
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین بیان داشت: ما در عصر جدید و مُلهم از پرتوی انقلاب اسلامی آن چه باید دنبال کنیم تمدن نوینی بر پایه اندیشه تمدنی اسلام است که نسبت به تمدنهای دیگر نه خشن و متعصب در نفی است و نه اینکه دریچه انفعال را به روی خود باز میکند؛ در واقع این راه میانه ای است که میتوان بر اساس آن تمدن نوینی ساخت که به چالشهای بشری پاسخ دهد.
وی در خاتمه گفت: امیدواریم این شبهای قدر شبهای سیر و سلوک معنوی و رشد و تعالی همه ما در ابعاد مختلف اخلاقی و روحی باشد و به این وسیله، زمینه ی رهایی امت ما و کل بشریت از چالشهای دنیای معاصر را فراهم نموده و مقدمات حرکت به سمت آرمانهای بزرگ را مهیا سازد.
انتهای پیام/