به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در گفتوگویی تصریح کرد: نکات فراوانی را میتوان درباره زندگی امیرمومنان(ع) بیان کرد ولی یک نکته کانونی و بارز در زندگی آن حضرت این است که حضرت علی(ع) جمع صفات و رویههای متضادنما بود.
وی افزود: درباره وجود امیرمومنان میتوان گفت که آن حضرت مدیریت متضادنماها بود. یعنی کسی که هم سیاست ورزی و حکمرانی داشته باشد و هم عبادت و زهد را پیشه خود کند؛ کسی که بخشش و کرم در حد گسترده داشته باشد ولی بر مدار حق حرکت کند و از بیت المال نیز صیانت کند. آن حضرت کسی بود که صلابت، عزت و قاطعیت داشت اما تواضع، یتیم نوازی و برخورد با روی باز از صفاتش بود.
رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم ادامه داد: گویا خدا دو بار قدرت خود را در خلقت امیرمومنان نشان داده است. یک بار آن زمانی است که خدا هر انسانی را خلق میکند، میفرماید «تبارک الله احسن الخالقین» و یک بار هم با توجه به صفات آن حضرت است و خدا حجت خود را بر همه تمام کرده است.
وی با بیان این که حضرت امیر(ع) حجتی برای همگان به ویژه حکمرانان و سیاست ورزان است، ادامه داد: خدا حجت خود را بر سیاست ورزان از یک طرف و بر زاهدان و اهل عبادت از طرف دیگر تمام کرده است. همچنین خدا حجتش را بر اهل بخشش و کرم، بر حافظان بیت المال و بر صاحبان صلابت و بر انسانهایی تمام کرده که میخواهند مهرورزی کنند ولی نمیتوانند آن را با صلابت و عزت جمع کنند.
حضرت علی(ع) مردم را باور داشت
آیتالله علیدوست به بیان سه نکته از اخلاق علوی پرداخت و گفت: حضرت علی(ع) مردم را به معنای واقعی کلمه باور داشت. یعنی مردم را یدک نمیکشید یا برای رای نمیخواست و لذا معتقد بود هر گروه و نژادی باید در حکومتش متنعم باشد. آن حضرت دیوار نمیکشید و مردم را به شهروند و غیرشهروند یا بهره مند و غیربهره مند تقسیم نمیکرد.
وی با اشاره به نامه امیرمومنان به مالک اشتر افزود: آن حضرت به مالک فرمود باورت شود که مردم یا برادر دینی تو یا نظیر تو در خلقت هستند. یعنی آن حضرت «هم نظیری» در خلقت را برای شروع ارتباط کافی میدانست. به عبارت دیگر آن حضرت میفرمود «من انسانم تو هم انسانی» پس باید در کنار هم باشیم. یعنی کف همگرایی و باورداشتن به یکدیگر موضوعی است که از انسان بودن شروع میشود و این موضوع برای کشور ما و دنیای معاصر یک ضرورت است.
امیرمومنان(ع) اخلاق را برای همه میخواست
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: حضرت علی(ع) اخلاق را برای همگان میخواست و نه فقط برای اطرافیان و هم اندیشان خود. یعنی اخلاق علی(ع) اینگونه بود که ابن ملجم را هم در گستره خود قرار میداد و به فرزندش فرمود اگر زنده باشم، میدانم با او چه کار کنم ولی بدان که او را میبخشم و اگر زنده نباشم، میتوانید قصاص کنید ولی فقط یک ضربه به او بزنید.
وی افزود: بنابر این حضرت علی(ع) ابن ملجم و قاتل خود را در گستره اخلاق و مهرورزی خود قرار میدهد و همانگونه که اشاره شد، اگر عدالت و مهرورزی را دنبال میکرد، هیچگاه نمیخواست استفاده ابزاری کند.
جایگاه پست و مقام در نگاه امیرمومنان(ع)
آیتالله علیدوست اضافه کرد: نگاه حضرت علی(ع) به پست و مقام یک نگاه ابزاری بود اما نگاه آن حضرت به مردم یک نگاه اصالتی. آن حضرت در خطبه سوم نهج البلاغه میفرماید «دنیا از عطسه یک بز برای من خوار تر است مگر این که بتوانم حقی را زنده کنم یا باطلی را از بین ببرم.»
وی افزود: هرگاه این آموزهها را مرور میکنیم، متوجه میشویم که امیرمومنان(ع) مشمول مرور زمان نمیشود و مورد نیاز همه عصرهاست و هر چه روزگار میگذرد، این آموزهها بیشتر مورد نیاز است. مثل امیرمومنان(ع) مثل خورشید یا ماه است که نه تکرار آن خسته کننده میشود و نه مشمول مرور زمان است و همیشه به او احتیاج داریم و امیدوارم دنیای بشریت این وجود را بیشتر بشناسد.
چگونه از امیرمومنان الگو بگیریم؟
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره ضرورت الگوگیری از آموزههای حضرت امیر(ع) که برخی پیروی از این آموزهها را با توجه به مقام آن حضرت غیرقابل اجرا میدانند، اظهار داشت: این سخن به نوعی یک فرافکنی است و آنچه مهم به نظر میرسد همسو بودن با آن حضرت است که این امر دست یافتنی است. آیا میتوان گفت که حضرت علی به سمت مشرق برود و ما به سمت مغرب برویم و آنگاه بگوییم که آن حضرت دست نیافتنی است؟
وی با بیان مثالی گفت: اگر تلاش کنیم همچون یک کوهنورد که به قله صعود میکند، از کوه بالا برویم هر چند ناتوان از صعود به قله هستیم ولی تا جایی که توان داریم از دامنه کوه بالا میرویم. بنابر این اگر بگوییم دنیا در چشم ما به همان اندازه ای است که در نگاه امیرمومنان(ع) است، ممکن است اینگونه نباشد. چون ممکن است درجاتی از حب دنیا را داشته باشیم ولی باید تلاش کنیم در آن مسیر گام برداریم که این امر، دست یافتنی است.
آیتالله علیدوست ادامه داد: کسی که برای رسیدن به یک مقام حاضر است به هر وسیله ای متوسل شود و ماکیاولیسم وار بگوید هدف وسیله را توجیه میکند، با کسی که میگوید در آن مسیر گام برمیدارم و تلاش هم میکنم تا اگر پستی در اختیارم قرار میگیرد، برای خدمت به مردم باشد دو مساله جداست و این مساله یعنی خدمت به مردم، یک امر ممکن و وظیفه است و اگر کسی بخواهد ناتوانی خود را توجیه کند، این مساله قابل درک است.
وی با اشاره به نامه ۴۵ نهج البلاغه گفت: حضرت علی(ع) فرمود اگر شما نمیتوانید مثل من باشید حداقل با ورع و تلاش به من کمک کنید و در این مسیر گام بردارید. در واقع معنای ولایت همین است. اگر اینها دست نیافتنی هستند، پس ولایت معنی ندارد.
این استاد حوزه افزود: ولایت با انگاره دست یافتنی بودن، مطرح میشود ولی حالا ممکن است انسان به آن مرز نرسد با این حال در آن مسیر گام برمیدارد به ویژه کارکنان و مسئولان نظام که باید در آن مسیر باشند. امیرمومنان مردم را به معنای واقعی باور داشت و مردم را به گروههای مختلف تقسیم نمیکرد و این دست یافتنی است. حضرت علی(ع) اخلاق را برای اطرافیان مراعات نمیکرد بلکه برای همه درنظر میگرفت و این مساله نیز دست یافتنی است مشروط بر این که انسان بخواهد.
انتهای پیام/
منبع: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی