تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها
شماره : 23457
تاریخ : ۱۱ خرداد, ۱۴۰۰ :: ۱۴:۵۵
آیت‌الله اراکی/ نظام سیاسی 22: «تجربه»، «حیا»، «ریشه خانوادگی صالح» و «حلم» از شروط فرعی ولایت تفویض/ هدف برنامه‌های غربی شکستن حیا در افراد است در فرهنگ غرب اولین کاری که می‌کنند حیاء فطری را در نوجوانان می‌شکنند؛ این آموزش‌های جنسی که در مثل سند 2030 آمده است و یا در رفتارها و برنامه‌های آموزشی غرب وجود دارد، دقیقا برای شکستن همین سد نیروی الهی است که در انسان به ودیعت گذاشته شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله محسن اراکی، عضو شورای عالی حوزه در درس خارج فقه نظام سیاسی به بررسی عدل سیاسی پرداخت.

بحث در ولایت تفویض و ولایت تنفیذ بود و شرایط و نمونه‌هایی از هر کدام را ذکر کردیم. در ولایت تنفیذ غیر از همان دو شرطی که در گذشته ذکر کردیم _توانایی و امانتداری در انجام مأموریت _شرط خاصی دیگری مطرح نیست.

در ولایت تفویض گفتیم سه شرط علم و عدل و کفایت معتبر است، اما چون در گذشته این سه شرط را مورد بحث قرار داده بودیم دیگر در ادله این سه شرط معطل نشدیم، اما هم ادله عقلی بر این سه شرط وجود دارد و هم ادله نقلی که در ولایت عامه آن‌ها را مورد بررسی قرار دادیم، لذا تکرار نمی‌کنیم.

شروط زائد بر سه شرط اصلی در ولایت تفویض

در منابع ما افزون بر این سه شرط عامه، شرایط دیگری نیز در ولایت تفیض ذکر شده است که لازم است به این شروطهم توجه کنیم و در ولایت تفویض رعایت شود؛ و حتی در ولایت عامه به طریق اولی رعایت آن‌ها لازم است. این شروط(شروط زائد بر سه شرط اصلی) را به دسته تقسیم کرده‌ایم:

شروط ایجابی یا اثباتی: مقصود از شروط ایجابی، صفات و خصلت‌هایی است که باید در کسی که ولایت به او سپرده می‌شود وجود داشته باشد.

شروط سلبی: مقصود از شرایط سلبی، صفاتی است که نباید در کسی که به او ولایت واگذار می‌شود وجود داشته باشد؛ یعنی شرایطی که نفی برخی صفات در شخصی که ولایت به او واگذار می‌شود معتبر است.

شرایط ایجابی: نصی از حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه به سه شرط از این شرایط اثباتی اشاره شده که عبارت اند از:

1 – تجربه: کسی که ولایت تفویض و اختیار تصمیم گیری برای مردم به او داده می‌شود، باید کسی باشد که قبلا تجربه شده باشد و همچنین خودش هم صاحب تجربه باشد؛ بنابراین این تجربه به دو نحو است و شرط تجربه خود دو قسم دارد؛ یک تجربه این است که خود آن کسی که ولایت به او واگذار می‌شود، در مأموریت‌های دیگر و کارهایی که به او واگذار شده و یا انجام داده، تجربه شده و آزموده شده باشد و قسم دیگر تجربه این است که خودش هم تجربه داشته باشند، یعنی کارهایی از این سبکی که می‌خواهند انجام بدهند را در سطوح پایین‌تر انجام داده باشند. البته باید توجه داشت که تجربه عملی این نیست که خود آن کار را قبلا تجربه کرده باشد؛ بلکه در نظایر و مشابه آن در سطوح پایین‌تر تجربه داشته باشد کافی است.

2 - حیاء: این نکته عجیبی است که در متون روایی ما آمده که کسی که ولایت تفویض به او واگذار می‌شود، باید انسان با حیایی با شد. حیاء خصلت بسیار مهمی است. مراد از حیاء این است که ارتکاب رفتار ناهنجار از او سرنزند که گاهی ناهنجار، ناهنجار شرعی است و گاهی ناهنجار عرفی است(که معمولا شارع ناهنجارهای عرفی را قبول می‌کند مگر آن مواردی که شارع آن‌ها را لغو می‌کند و تبدیل به هنجار شرعی قرار می‌دهد اما اگر شارع هنجار عرفی را لغو نکرد، معنایش امضای آن هنجار عرفی است).

بنابراین کسی که ولایت به او واگذار می‌شود نباید کسی باشد که به ناهنجاری‌ها گستاخ باشد و روحیه شکستن اخلاقیات متعارف را داشته باشد. حیاء مانند گلبول‌هایی است که در بدن انسان با میکروب‌ها مبارزه می‌کنند؛ در برخی روایت سه چیز سفارش شده: عقل و ایمان و حیاء؛ که در عرض ایمان و عقل مطرح است.

در فرهنگ غرب اولین کاری که می‌کنند حیاء فطری را در نوجوانان می‌شکنند؛ این آموزش‌های جنسی که در مثل سند 2030آمده است و یا در رفتارها و برنامه‌های آموزشی غرب وجود دارد، دقیقا برای شکستن همین سد نیروی الهی است که در انسان به ودیعت گذاشته شده؛ که این کار، کار بسیار خطرناکی است زیرا اگر حیاء شکسته شود، دیگر انسان هیچ مرزی را رعایت نمی‌کند. یکی از دلایلی که برخی جرأت دارند دست به مال مردم ببرند، و این جرأت می‌خواهد که کسی به بیت‌المال دستبرد بزند، ریشه‌اش از همین بی حیایی است. به هرحال حیاء که نیروی نگه دارنده و پاسدارنده شخصیت آدمی است، جزو شرایط واگذاری ولایت است.

3 - ریشه خانوادگی صالح: کسی که مناصب و ولایات به او واگذار می‌شود(که حتی بنده معتقدم این باید جزو شروط نمایندگان مجلس نیز وجود داشته باشد) باید خانواده او بررسی شود که در چه خانواده رشد کرده؛ پدر و مادرش در چه وضعی  زندگی می‌کردند؟ مسأله ریشه خانوادگی خیلی مهم است؛ غالب کسانی که دست به مخالفت‌ها و جنایات می‌زنند، افرادی هستند که ریشه خانوادگی ندارند.

روایتی از امام صادق(ع) مربوط به همین مطلب است که حضرت به کارپرداز خود فرمودند که پولی برای ما از کسی قرض بگیر و او هم چنین کرد و پولی را از کسی قرض گرفت، منتهی از کسی پول قرض گرفت که به تعبیر ما تازه به دوران رسیده بود، یعنی آدم بی ریشه‌ای بود و تازه پول گیرش آمده بود؛ او هردم می‌آمد و تقاضای پول خود را می‌کرد، حضرت به او می‌فرمود صبر کن چند روز دیگر به تو می‌دهم. حضرت به کارپرداز خود فرمود که چقدر به تو گفتم که از این گونه آدم‌ها پول قرض نگیر؟ تعبیر شان این است: «من لم یکن ثم کان» کسی که چیزی نبوده و نداشته و تازه پول به او رسیده است. کسی که از هیچ مایه اجتماعی برخوردار نبوده و در دامن پدر و مادر صالحی رشد نکرده، اگرچه در ظاهر تظاهر به دینداری و پایبندی به موازین کند اما در نقطه حساس از این پایبندی سر می‌زند.

البته همیشه این طور نیست که اگر پدری بد بود، فرزند او نیز بد باشد؛ لکن معمول و غالب چنین است و این یک اماره عرفی است که باید به آن اماره عرفی عمل شود. ما در کتاب آزادی و علیت گفته‌ایم که جبر وراثتی را قبول نداریم اما وراثت عامل زمینه ساز است، مثل معلم خوب داشتن؛ که اینطور نیست که معلم خوب حتما شاگرد خوب بپروراند و ممکن است از پای معلم خوب، شاگرد بد هم بیرون آید اما غالب این است که معلم خوب، شاگرد خوب می‌پروراند.

4 – حلم: در روایت «امامت» وجود دارد و این شروط را شرط امامت می‌داند و ما معتقدیم با تنقیح مناط، شامل امامت‌های خُرد و ولایت‌های خُرد نیز می‌شود.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.