تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها
شماره : 23673
تاریخ : ۷ تیر, ۱۴۰۰ :: ۱۸:۳۳
چگونه می‌توان از اندیشه و عمل شهید بهشتی در سیاست امروز بهره برد؟ یکی از خصیصه‌های مدیریتی آیت‌الله بهشتی توجه ویژه به کار تشکیلاتی بود/ ایشان نیروی جوان را موتور محرک تشکیلات می‌دانستند هر تشکیلاتی نیز نمی‌تواند راهگشا و کارآمد باشد. برخی تشکیلات متاسفانه به‌علت زیربنایی سست و طرحی ناقص، مسیر اشتباهی را در پیش می‌گیرند و سرانجامی‌جز سقوط و اضمحلال ندارند.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله شهید دکتر سیدمحمد حسینی‌بهشتی ازجمله شخصیت‌های کم‌نظیر تاریخ انقلاب اسلامی است. شیوه مدیریت شهیدبهشتی در برهه‌های مختلف تاریخی بیانگر دید وسیع اوست. به تصریح بسیاری از صاحب‌نظران، او مدیری طراح و توانمند بود که افق‌های دور را نظاره می‌کرد.

یکی از خصیصه‌های مدیریتی آیت‌الله بهشتی توجه ویژه به کار تشکیلاتی بود. او عمیقا اعتقاد داشت: «برای اینکه بتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم، بی‌شک باید متشکل باشیم.» بهشتی بر پایه تجربیات عینی خویش بر این باور بود که: «مسلمان‌ها به یک تشکیلات احتیاج دارند.» به گفته علیرضا بهشتی، شهیدبهشتی همواره دغدغه کار تشکیلاتی داشت و معتقد بود: «یکی از کمبودهای جامعه ما این است که جای کار تشکیلاتی اجتماعی سازنده کم‌وبیش خالی است.»

شهیدبهشتی از دهه30 و بعد از شکست نهضت ملی نفت، به اهمیت کادرسازی پی برده بود و از همان زمان این مهم را در دستورکار خود قرار داد. بی‌شک شرط لازم برای کار تشکیلاتی، داشتن سعه‌صدر است که شهیدبهشتی این خصوصیت فردی را به‌غایت در وجود خود داشت. این نوشته بر آن است تا ضمن مروری بر خاطرات آیت‌الله شهید بهشتی، بخشی از مجاهدت‌های ایشان در توجه به کار تشکیلاتی را ترسیم کند. نکته حائزاهمیت آن است که شهیدبهشتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال‌هایی که هنوز رژیم پهلوی روی کار بود، اهمیت کار تشکیلاتی را درک کرد تا از ظرفیت آن در مبارزه و زمینه‌سازی برای تاسیس نظام اسلامی بهره ببرد.

شروع به کادرسازی از دهه30

یکی از مهم‌ترین مولفه‌های کار تشکیلاتی از نظر شهیدبهشتی، کادرسازی است. بهشتی که در دوران نهضت نفت همواره در میتینگ‌ها، تظاهرات و اجتماعات شرکت می‌کرد با شکست نهضت درپی کودتای 28مرداد 1332، طی یک دوره آسیب‌شناسی پی برد که یکی از مشکلات اساسی مبارزه، فقدان کادرسازی است.

او می‌گوید: «بعد از کودتای 28مرداد در یک جمع‌بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت ما کادرهای ساخته‌شده کم داشتیم... بنابراین تصمیم گرفتیم که یک حرکت فرهنگی ایجاد کنیم و در زیر پوشش آن کادر بسازیم و تصمیم گرفتیم که این حرکت اصیل اسلامی و پیشرفته باشد و زمینه‌ای برای ساخت جوان‌ها. دبیرستانی به نام دین و دانش در قم تاسیس کردیم با همکاری دوستان که مسوولیت اداره‌اش مستقیما به عهده من بود.»

بدین ترتیب، مدرسه «دین و دانش» با هدف کادرسازی و استفاده از توان و نیروی جوانان، با تلاش‌های دکتر بهشتی تاسیس شد. اغلب دانش‌آموختگان این مدرسه در دوران مبارزه فعال بودند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نقش مهمی‌در مدیریت کشور ایفا کردند.

پایه‌ریزی تشکیلات

ضرورت توجه به استحکام پایه‌های تشکیلات، شهیدبهشتی را بر آن داشت تا از اواسط دهه30 سلسله جلساتی را راه‌اندازی کرده و از دل آن جلسات، به‌اصطلاح «مرام‌نامه»های تشکیلاتی را استخراج کند.

خود شهید در این رابطه می‌گوید: «در سال1338 جلسات گفتار ماه در تهران شروع شد. این جلسات هم برای رساندن پیام اسلام بود به نسل جست‌وجوگر با شیوه جدید؛ در هر ماهی در کوچه قائن در یک منزل بزرگی بود و جلسه تشکیل می‌شد و در هر ماه یک نفر صحبت می‌کرد و سخنرانی می‌کرد و موضوع سخنرانی قبلا تعیین می‌شد که درمورد سخنرانی مطالعه شود؛ و نوار از آن‌ها گرفته می‌شد و این نوارها را پیاده کرده و به‌صورت جزوه و بعد کتاب منتشر می‌کردند که از عمده آن‌ها به‌صورت سه جلد کتاب «گفتار ماه» و یک جلد به نام «گفتار عاشورا» منتشر شد. در این جلسات پایه خوبی بود و در حقیقت گامی‌بود در راه کاری ازقبیل آنچه بعدها در حسینیه ارشاد انجام گرفت و رشد پیدا کرد.»

با آغاز نهضت اسلامی و لزوم آشنایی نسل جدید با مبانی اسلامی شیعی، شهیدبهشتی به این فکر افتاد تا با تدوین برنامه‌هایی دقیق، نسل جدید را متحول کند: «در همان سال‌ها [41 و 42] به فکر این افتادیم که با دوستان این کتاب‌ها و برنامه تعلیمات دینی مدارس را که امکانی برای تغییرش فراهم آمده بود تغییر بدهیم.

دور از دخالت دستگاه‌های جهنمی‌رژیم، در جلساتی توانستیم این کار را پایه‌گذاری کنیم و پایه برنامه جدید و کتاب‌های جدید تعلیمات دینی را... [فراهم کنیم].» این کار تشکیلاتی موجب شد همین نسل، 17سال بعد طومار سلطنت 2500ساله شاهنشاهی را درهم بپیچد.

راه‌اندازی تشکیلات اسلامی در آلمان

یکی دیگر از مجاهدت‌های شهیدبهشتی در کادرسازی، در مرکز اسلامی هامبورگ نمایش داده شد. در آن محیط آیت‌الله بهشتی بار دیگر ایده خود درباره کار تشکیلاتی را اجرایی کرد. اگر در نظر آوریم که با توجه به تحرکات گروه‌های چپ‌گرا، فضای سیاسی و فرهنگی در آن برهه آن هم در آلمان چقدر مسموم بود، اهمیت این اقدام شهیدبهشتی را بهتر درک می‌کنیم.

چنانکه آیت‌الله بهشتی می‌گوید: «در آنجا احساس کردم دانشجویان سخت محتاج هستند به یک نوع تشکیلات؛ تشکیلات اسلامی. چون جوان‌های عزیز ما از ایران خیلی‌شان با علاقه به اسلام می‌آمدند و کنفدراسیون و سازمان‌های الحادی چپ و راست این جوان‌ها را منحرف و اغوا می‌کردند.

با همت چند تن از جوان‌های مسلمانی که در اتحادیه دانشجویان مسلمان در اروپا بودند که با برادران عرب، پاکستانی، هندی، آفریقایی و غیره کار می‌کردند و بعضی از آن‌ها هم در این سازمان‌های دانشجویی ایرانی هم بودند، هسته اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان گروه فارسی‌زبان آنجا را به‌وجود آوردیم. مرکز اسلامی گروه هامبورگ سامان گرفت. فعالیت‌هایی برای شناساندن اسلام به اروپایی‌ها داشتیم و فعالیت‌هایی برای شناساندن اسلام انقلابی به نسل جوان‌مان داشتیم.»

تشکیلات و آغاز کار تحقیقاتی درباره نظام آینده

بدون تردید یکی از خصیصه‌های کار تشکیلاتی شهیدبهشتی، آینده‌نگری آن بود. در سال‌های اولیه نهضت اسلامی، زمانی که هنوز کسی خبر نداشت آینده نهضت چه خواهد شد، شهیدبهشتی با کمک تشکیلات خود، به تحقیق پیرامون مساله «حکومت اسلامی» پرداخت که مدل جایگزین نظام سلطنتی محسوب می‌شد.

آیت‌الله بهشتی دراین‌باره می‌گوید: «در پاییز همان سال [42] ما کار تحقیقاتی را آغاز کردیم و با شرکت عده‌ای از فضلا در زمینه حکومت در اسلام [تحقیق کردیم.] ما همواره به مساله سامان دادن به اندیشه حکومت اسلامی و مشخص کردن نظام اسلامی علاقه‌مند بودیم و این را به‌صورت یک کار تحقیقاتی آغاز کردیم.»

شهیدبهشتی قبل از پیروزی انقلاب، تحقیق روی قانون اساسی را نیز با کمک همین تشکیلات شروع کرد. محمدرضا بهشتی در این رابطه می‌گوید: «یادم هست که مرحوم شهیدبهشتی با بچه‌هایی که همراه ایشان بودند، شاید 60 یا 70قانون اساسی [کشورهای مختلف] را ترجمه کردند... برای هر ماده فیش‌برداری شد و کار گسترده‌ای انجام گرفت.»

تشکیلات سیاسی

یکی از بسترهایی که کار تشکیلاتی در آن آزموده شد، میدان مبارزه با رژیم پهلوی بود؛ آنجا بود که اهمیت تلاش شهیدبهشتی در کادرسازی آشکار شد. این تشکیلات در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نضج گرفت و نقش قابل‌توجهی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.

شهیدبهشتی خود دراین‌باره گفته است: «در سال1355 هسته‌هایی برای کارهای تشکیلاتی به وجود آوردیم و در سال1357-1356 روحانیت مبارز شکل گرفت و در همان سال‌ها درصدد ایجاد تشکیلات گسترده مخفی یا نیمه‌مخفی و نیمه‌علنی به‌عنوان یک حزب و یک تشکیلات سیاسی بودیم. در این فعالیت‌ها دوستان مختلف همیشه با هم بودیم. در سال56 که مسائل مبارزاتی اوج گرفت، همه نیروها را متمرکز کردیم در این بخش و بحمدالله با شرکت فعال همه برادران روحانی در راهپیمایی‌ها و مبارزات، به پیروزی رسید.»

تربیت نسل جوان

تربیت نیروی جوان که موتور محرک تشکیلات است، از دیگر تلاش‌های شهیدبهشتی در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی است. پرورش این نیرو با تاسیس مدرسه دین و دانش آغاز شد و بعد در جلسات متعدد هفتگی به بلوغ رسید. این نیروی جوان علاوه بر اینکه نقش ویژه‌ای در پیروزی انقلاب اسلامی داشت، بعد از تاسیس نظام اسلامی نیز به ایفای نقش پرداخت.

خانم زینب‌السادات بهشتی (خواهر شهید بهشتی) با اشاره به کادرسازی شهید و پرورش نیروی جوان ازسوی ایشان می‌گوید: «ایشان فوق‌العاده به جوان‌ها اهمیت می‌دادند... همان وزرا و آن هیات دولت‌ها و آن افرادی که بعد از انقلاب پست‌هایی قبول کردند، جوان‌هایی بودند که برادرم در جلسات شب چهارشنبه [با جوان‌ها] آنان را تربیت کرده بود.»

پایان سخن

بی‌شک اهمیت و اثر کار تشکیلاتی شهیدبهشتی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بیش‌ازپیش روشن شد و تلاش ایشان در کادرسازی، در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، قضایی و ... خود را نشان داد.

در پایان باید به این نکته بسیار مهم نیز توجه کرد که هر تشکیلاتی نیز نمی‌تواند راهگشا و کارآمد باشد. برخی تشکیلات متاسفانه به‌علت زیربنایی سست و طرحی ناقص، مسیر اشتباهی را در پیش می‌گیرند و سرانجامی‌جز سقوط و اضمحلال ندارند. خود شهیدبهشتی نمونه این تشکیلات را «سازمان مجاهدین خلق» می‌داند که سرانجام گرفتار «آفت» شد.

به فرموده شهیدبهشتی تشکیلاتی کارآمد است که «به درد مردم بخورد، نه اینکه یک باری باشد بر دوش این جامعه... باید کمک کند به جمهوری اسلامی...» لذا راه‌اندازی تشکیلات چندان هم آسان نیست و بدون برنامه و طرح و ایده محقق نخواهد شد. به تعبیر شهیدبهشتی این‌طور نیست که «10نفر آدم دور هم جمع شوند و یک اسم و اساسنامه، یک نمودار تشکیلاتی و تمام شد؛ خیر این‌جور نیست. اگر به تجربه‌های شخصی‌تان بنگرید، می‌بینید که مشکل بزرگ، داشتن یک تشکیلات در درون یک‌یک ماست، زیرا ما به این آسانی‌ها آدم نمی‌شویم و به این آسانی‌ها انسان نمی‌شویم.

بر سر راه انسان شدن‌مان صدها عقبه وجود دارد که «فلا اقتحم العقبه» صدها تنگه وجود دارد و تا وقتی‌که بخواهیم از این تنگه‌ها عبور کنیم، اولا باید تنگه‌ها را بشناسیم. ثانیا باید توانایی‌اش را داشته باشیم و تازه از یک تنگه عبور می‌کنیم. خیال می‌کنیم تمام شد، می‌بینیم عجب، تنگه‌های سخت‌تر بر سر راه‌مان است و این تا لحظه مرگ انسان هست و حال که تا لحظه مرگ انسان است، پس همه تشکیلات آفت دارد و دشواری دارد و عقبه دارد.»

انتهای پیام/

منبع: صبح نو

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.