تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها
شماره : 24484
تاریخ : ۱۱ مهر, ۱۴۰۰ :: ۱۴:۳۸
دکتر امیرحسین بانکی‌پورفرد در گفت‌وگو با نشریه رویش اندیشه مطرح کرد؛ حجاب مقوله‌ای فرهنگی؛ نیازمند برخوردی فرهنگی/ حجاب و مباحث مربوط به آن ارتباط محکمی با بلوغ عقلی، عاطفی و اجتماعی دارد مشکل از آنجا شروع شد که ما آمدیم و دختر و پسر را یک‌جور در نظر گرفتیم و با یک نگاه آن‌ها را بررسی کردیم و نتیجة آن‌هم این شد که موضوعیت حجاب و عفاف زیرسؤال قرار می‌گیرد. در حالی که تفاوت عمده و مهم میان زن و مرد بر سر همین حجاب است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه به نقل از نشریه رویش اندیشه، دکتر امیرحسین بانکی‌پورفرد، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با این نشریه به بررسی مقوله حجاب پرداخت که متن آن بدین شرح است؛

سؤال: از دیدگاه شما مهم‌ترین نواقص و موانع موجود در محتوای آموزشی به‌کارگرفته‌شده برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چه مواردی هستند؟

پاسخ: در بحث محتوای آموزشی پیشنهادی که داده می‌شود این است که در مقولات فرهنگی از واژه‌های فطری و مفاهیمی که فطرت نسبت به آن‌ها احساس مثبتی دارد استفاده کنیم. یکی از این واژه‌ها، مفهوم حیا است که هم در فرهنگ اهل‌بیتعلیهم‌السلام بر آن تکیه شده و به‌خصوص در بحث‌های اخلاقی موردتأکید قرار گرفته و هم واژه‌ای فطرت‌پسند است؛ لذا پیشنهاد من این است که در بحث‌های آموزش به‌جای کلیدواژۀ حجاب از کلیدواژۀ حیا شروع شود.

واژۀ حجاب ضمن اینکه موردتحقیق بسیاری قرار گرفته‌ شده، از ابتدا هم موضع‌گیری‌های زیادی بر روی آن بوده است؛ به‌طوری که وقتی صحبت از این مفهوم می‌شود، مخاطب شما می‌فهمد که در چه موضعی هستید و لذا اتفاق جدید در اینجا نخواهد افتاد. اما اگر ما از ابتدا با واژۀ حیا که تقریباً همه نسبت به آن احساس مثبتی دارند بحث خود را شروع کنیم، می‌توانیم بسیاری از مباحث عمیق فرهنگی خود مبتنی بر آن را مطرح کنیم و جلو ببریم. بنابراین این کار صرفاً یک تغییر واژگانی و یا یک کار لفظی نیست بلکه کاری مفهومی و معنایی است و وقتی که حیا تقویت شود، مصادیق آن‌هم تقویت می‌شود که یکی از آن‌ها حجاب است.

سؤال: توجه بیشتر به هویت جنسیتی در برنامۀ درسی چگونه می‌تواند به نهادینه‌شدن حجاب و عفاف در دانش‌آموزان کمک کند؟

پاسخ: یکی از عیوبی که متون درسی ما دارد این است که در آن به هویت جنسیتی توجه نمی‌شود. در حالی که نیازهای دو جنس می‌تواند در خیلی از شیوه‌های آموزشی آن متفاوت باشد. لذا پرداختن به هویت جنسیتی می‌تواند بحث حجاب و عفاف را تقویت کند و ما نیاز داریم که در کتاب‌های درسی‌مان تفاوت جنسیتی لحاظ شود یا حداقل در آن ضمایری وجود داشته باشد که نسبت به دو جنس مقابل متفاوت باشد.

مشکل از آنجا شروع شد که ما آمدیم و دختر و پسر را یک‌جور در نظر گرفتیم و با یک نگاه آن‌ها را بررسی کردیم و نتیجة آن‌هم این شد که موضوعیت حجاب و عفاف زیرسؤال قرار می‌گیرد. در حالی که تفاوت عمده و مهم میان زن و مرد بر سر همین حجاب است.

سؤال: چه آسیب‌هایی در وضع موجود تبیین فلسفۀ حجاب در متون درسی و توسط معلمان در برنامۀ رسمی آموزشی وجود دارد و برای برون‌رفت از این وضعیت چه راهکارهایی پیشنهاد می‌دهید؟

پاسخ: مقولات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی مقولاتی درهم‌تنیده هستند و اگر شما بخواهید این‌ها را در مباحث آموزشی منتقل کنید باید از همان سال اول طرح تعلیم‌وتربیت یک سیری داشته باشید و این سیر تا سال آخر ادامه داشته باشد تا در این راستا کمّ‌وکیف کار مشخص شود که مثلاً سال اول در چه زمینه‌هایی بحث آموزش را شروع کنیم. این زمینه‌ها هم باید در دو مقطع قرار بگیرد. مقطع اول قبل از نه‌سالگی است و مقطع دوم از نه‌سالگی به بعد است.

نکتۀ دوم در امر آموزش استفاده از شیوه‌های غیرمستقیم در کنار شیوه‌های مستقیم است و باید به این نکته توجه شود که چگونه می‌توان از روش‌های تربیتی غیرمستقیم استفاده کرد. متأسفانه ما با نگاهی دقیق به مؤلفه‌های مهم در باب این امر توجه نکردیم. می‌توان مطالب این مسئله را به‌جای ارائۀ کلیشه‌ای در جاهای مختلف کتاب و به مناسبت‌های گوناگون با اشارات و لطایفی ارائه کرد؛ مثالی در این زمینه می‌زنم. کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی ویژة دختران را بنده نوشته‌ام. در اینجا من صحبت از بحث بلوغ اجتماعی می‌کنم که به‌عنوان یکی از شرایط مقدماتی برای ازدواج لازم است. من در ضمن بحث بلوغ اجتماعی از مفهوم حیا هم مطلب ارائه می‌کنم.

ببینید حجاب و مباحث مربوط به آن ارتباط محکمی با بلوغ عقلی، بلوغ عاطفی و بلوغ اجتماعی دارد. این خیلی مهم است که نویسندگان کتاب‌های درسی بدانند که چگونه در مقاطع تحصیلی مختلف بتوانند پیام‌های لازم خود را منتقل کنند.

سؤال: چه موانعی بر سر راه قرارگرفتن فرهنگ حجاب و عفاف در برنامۀ درسی پنهان نهاد آموزش وجود دارد و چه ایده‌ها و راهکارهایی برای تحقق این مهم به نظر شما می‌رسد؟

پاسخ: متأسفانه ما به این مسئله دقت نکردیم که حجاب یک مقولۀ فرهنگی است و باید با آن برخورد فرهنگی شود. الان در جامعۀ ما بیشتر نگاه به این مسئله، امنیتی است و برخوردهای سخت امنیتی با آن می‌شود و برای همین این یک مانع اصلی است که افراد، نویسندگان و معلمین نتوانند زمینه‌ای برای اثربخشی به امر حجاب داشته باشند. در حالی که مسئله به این شکل نیست و می‌توان حجاب را تحت مؤلفه‌های فرهنگی و با همان قالبی که یک کار فرهنگی می‌طلبد، انتقال داد و بسیار هم می‌تواند اثربخش باشد.

ما الان گروه‌های خودجوش مردمی داریم که به‌صورت آتش‌به‌اختیار به مدارس ورود پیدا کردند و شروع به کار بر روی دانش‌آموزان در باب مسئلۀ حجاب و عفاف کردند. از این کارها جزواتی نوشته شده و بیرون آمده و همچنین کتاب‌هایی چاپ شده که بسیار هم تأثیرگذار بوده است. اگر از تجربۀ این افراد استفاده شود و نویسندگان نیز احساس کنند که این مسئله واقعاً می‌تواند در تحول فرهنگی دانش‌آموزان مؤثر واقع شود، کار خیلی جلو می‌افتد.

البته باید اشاره کرد که اگر افراد در بعضی مباحث پیش‌نیاز، قوی نباشند مثل بحث معاد یا بحث معنای زندگی به‌سختی می‌توان با آن‌ها درمورد حجاب صحبت کرد و این مسئله را برایشان تبیین کرد.

نکتۀ مهم بعدی هم بُعد عاطفی و زیبایی‌شناسی قضیه است که می‌تواند بر بحث حجاب و عفاف مهم و تأثیر‌گذار باشد.

سؤال: با توجه به الگوبودن معلمان برای دانش‌آموزان، چه تدابیری برای کاهش و خنثی‌سازی اثرات سوء وجود معلمان و مدیران غیرملتزم به عفاف و حجاب در آموزش‌وپروش باید اتخاذ کرد؟

پاسخ: متأسفانه چه در فامیل‌ها و اقوام و خویشان و چه در محیط‌های آموزشی و چه در محیط‌های اداری و چه در محیط‌های اجتماعی می‌بینیم افرادی را که محجّبه هستند و حجاب خیلی خوبی هم دارند اما رفتار اخلاقی آن‌ها، جاذبۀ لازم را ندارد و در واقع تبدیل به ضدالگو می‌شود؛ مثلاً فلان دبیری که از منظر حجاب، بسیار خوب و مناسب است اما به‌خاطر رفتار تندی که با دانش‌آموزان دارد، به‌جای آنکه الگوی حجاب را به آنان منتقل کند الگوی مخالف آن را انتقال می‌دهد؛ یعنی افراد با رفتارهای او از حجاب متنفر می‌شوند. اما معلم موفقی که از نظر علمی قوی است و جاذبۀ اخلاقی بالایی برای دانش‌آموزان دارد و همچنین زیبایی ظاهری بالایی هم دارد اما حجاب مناسبی ندارد و آن را رعایت نمی‌کند، می‌تواند الگوی قوی برای دانش‌آموزان باشد که بدحجابی را انتخاب کنند.

بنابراین ما باید به هردو مؤلفه در ذهن خود توجه داشته باشیم و متأسفانه آموزش‌وپرورش به قسمت اول توجه کمی دارد.

سؤال: با توجه به لزوم ایفای نقش مکمل محیط خانواده و مدرسه در تربیت افراد، چه تدابیری برای جلب مشارکت خانواده‌ها در فرآیند ترویج فرهنگ عفاف و حجاب توسط مدارس باید اتخاذ شود؟

پاسخ: ما دو طیف خانواده داریم؛ یکی خانواده‌ای است که خودشان حجاب را رعایت نمی‌کنند و از این طریق بدآموزی را به فرزندان خود که دانش‌آموز مدارس نیز هستند انتقال می‌دهند. این خانواده باید به دلایل دیگری جذب نظام آموزشی و مدرسه شود و احساس کند که این مکان از نظر علمی، اخلاقی، فرهنگی و فکری محیط بسیار قوی است. در این حالت خانواده با محیط مدرسه تقابل نمی‌کند و لذا باید تلاش شود که خانواده‌ها نقش تقابلی در این زمینه با مدرسه نداشته باشند و دچار تنش با آنان نشوند؛ یعنی خانواده نباید احساس کند که مدرسه و نظام آموزشی قرار است فرزندانشان را از آن‌ها بگیرند و قرار نیست از آن‌ها جدا شوند.

طیف دوم خانواده‌های متدینی هستند که با روش‌ها و فشارهای غلط در میان فرزندان خود با مسئلۀ حجاب برخورد می‌کنند. کاری که مدرسه باید در اینجا انجام دهد این است که بتواند همان خواست خانواده را با یک شیوۀ متفاوت‌تری به دانش‌آموز منتقل کند تا دانش‌آموز فکر نکند که آن روشی که خانواده با آن این مسائل را انتقال دادند، الزاماً همان است که به مفهوم حجاب گره خورده است. در حالی که همان هدف و خواست خانواده می‌تواند با یک زبان و شیوۀ دیگری به او منتقل شود. در این حالت یک دانش‌آموز با مفهوم حجاب و عفاف مشکلی پیدا نمی‌کند بلکه با روش خانواده دچار مشکل و چالش می‌شود.

سؤال: از آنجا که ممکن است معیارهای ارزشی یک خانواده با معیارهای ارزشی نهاد آموزش رسمی مطابقت نداشته باشد، چه تدابیری برای خنثی‌سازی کارکرد غلط تربیتی خانواده‌ها در عرصۀ حجاب و عفاف توسط مدارس باید اتخاذ شود تا ضمن اثرگذاری مثبت، منجر به تضعیف جایگاه خانواده نشود؟

پاسخ: معلم و مدرسه باید هر دو از نظر قدرت جذب عاطفی از درجة بالایی برخوردار باشند تا ضمن احترام به شخصیت دانش‌آموز، بُعد عاطفی او را نیز اقناع کنند و به‌تبع آن، می‌توانند تأثیرگذاری بیشتری نیز داشته باشند؛ یعنی اصلاً لازم هم نیست مستقیم وارد مؤلفۀ حجاب شوند بلکه دانش‌آموز با این رفتار آنان باید احساس کند که کسی هست که به شخصیت او احترام می‌گذارد و به او عشق می‌ورزد. این کار به‌تنهایی قوی‌ترین اثر را در ذهن دانش‌آموز می‌گذارد؛ لذا ما باید روی بُعد جذابیت و بُعد عاطفی قضیه در دانش‌آموزان به‌شدت توجه کنیم. بنابراین مرحلۀ اول توجه به بُعد عاطفی است اما اگرچه این توجه می‌تواند باعث اصلاح رفتار دانش‌آموز شود اما ماندگار نیست؛ چون دلیل اصلاح رفتار دانش‌آموز صرف علاقه به معلم و یا مدرسة خود است و ممکن است بعداً با دورشدن از این فضا دوباره به رفتار سابق خود برگردد و مثلاً حجابش چون سابق باشد.

مرحلۀ دوم بُعد معرفتی است و باید پس از بُعد عاطفی به آن توجه شود. بُعد معرفتی باید در وجود دانش‌آموز تثبیت و تعمیق شود؛ چون بُعد عاطفی گذرا است. اما بُعد معرفتی ماندگار است و در ذهن دانشجو نقش می‌بندد.

سؤال: یکی از عوامل مؤثر در مسئلۀ عفاف و حجاب بالارفتن سن ازدواج است. آیا طولانی‌بودن دورۀ آموزش عمومی در این عامل نقش دارد؟ بر این اساس چه راهکار تحولی در نظام آموزشی باید شکل بگیرد تا این اثرگذاری منفی خنثی شود؟

پاسخ: در کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی ویژۀ دختران» به این مباحث با سیر مشخصی پرداخته شده و هدف این کتاب هم این بوده که هم هویت جنسی تقویت شود و هم مسئلۀ پایین‌بردن سن ازدواج. در الگوی نگارش این کتاب ما سعی کردیم تمام این موارد را لحاظ کنیم و مقام ‌معظم ‌رهبری هم در یکی از جلساتی که مربوط به شورای اجتماعی کشور بود، خطاب به وزیر آموزش‌وپرورش از این کتاب یاد کرد و بر این کتاب تأکید کرده بود.

ما در این کتاب مستقیماً درمورد حجاب صحبت نکردیم اما این مبحث در جای‌جای کتاب جریان دارد و درمورد پایین‌بردن سن ازدواج و تقویت هویت دخترانه در وجود دختران نیز به‌صورت خاص صحبت شده است. لذا ما سعی کردیم این الگوهایی که در سؤال شما آمده را به‌طور خاص در این کتاب موردبررسی قرار دهیم.

همچنین در کتاب دیگری با عنوان «دختران آفتاب» که این کتاب هم موردتأکید مقام ‌معظم ‌رهبری قرار گرفت، همین الگوی کتاب قبلی پیاده شده که به‌صورت غیرمستقیم به بحث حجاب پرداخته شد. این کتاب برای مخاطبان دانشجو نوشته شد تا ذهن او را به شیوۀ عاطفی و معرفتی به‌سمت مبحث حجاب برده شود.

سؤال: عدم‌توجه به تفاوت‌های فرهنگی و شرایط بومی یکی از مسائلی است که در عوامل مؤثر بر بدحجابی قابل‌پیگیری است. به نظر شما تحول آموزش‌وپرورش مبتنی بر نیازهای بومی و فرهنگی مناطق مختلف چگونه می‌تواند الگوهای قابل‌دسترس برای حجاب ایجاد کند؟

پاسخ: همان‌طور که اشاره شد یکی از مشکلات کتب آموزشی و درسی ما این است که به تفاوت‌های جنسیتی اشاره‌ای نشده اما علاوه بر آن به تفاوت‌های قومیتی و فرهنگی هم توجهی نشده و ما باید این‌ها را در کتاب‌های درسی لحاظ کنیم و خود این الگوسازی‌های قومیتی می‌تواند بسیار مؤثر باشد. لذا ما نمی‌توانیم با یک الگوی کلی و یک کلیشه کل کشور و مردم را اداره کنیم و توقع داشته باشیم که همه هم به یک اندازه از آن اطاعت کنند.

حال ما در اینجا باید استفاده از زمینه‌های قومیتی را در کتاب‌های درسی رعایت کنیم و بخش‌هایی از آن باید به این جنبه‌ها و تنوع حجاب‌ها در قومیت‌های مختلف اشاره کند و زمینه‌های پوشش گوناگون در این اقوام مختلف را بررسی کند.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.