به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح اندیشه؛ برنامه «ترنج» با موضوع اینکه چرا با یکدیگر حرف نمیزنیم؟ با حضور علیرضا شریفی یزدی استاد دانشگاه و عضو پژوهشکده خانواده و دکتر مرجان محمدیان دکترای روانشناسی بالینی از شبکه رادیویی گفت و گو به روی آنتن رفت.
شریفی یزدی: کاهش میزان گفت و گو درون خانوادهها عوامل متعددی دارد. اولین عامل کمبود زمان و وقت ارتباط است. یعنی شرایط زندگی ماشینی امروز به ویژه در کلانشهرها فضایی را ایجاد کرده که با کمال تاسف زمان دیدار ما نسبت به گذشته به شدت کاهش یافته است. وقتی زمان ارتباط فیزیکی کاهش مییابد میزان گفت و گو نیز کاهش خواهد یافت. مطالعات نشان میدهد علت دیگر کاهش گفت و گو در خانوادهها، نداشتن مهارت ارتباط کلامیموثر است. متاسفانه بسیاری از افراد جامعه ما مهارت ارتباطی کلامیموثر و به ویژه مهارت شنیدن فعال را به خوبی نمیدانند. یکی از دلایل دیگر این معضل در خانوادهها طلاق عاطفی پدر و مادر است. طبق آخرین پژوهش صورت گرفته در سطح کشور، معدل و متوسط گفت و گوی زوجین در خانواده ایرانی حدود 15 دقیقه است. در شهر تهران 13 دقیقه و در شهر همدان 12 دقیقه میباشد. این آمار یک زنگ خطر و نشانه کاهش شدید گفت و گو در بین خانوادههای ایرانی است.
گفت و گو صرفاً به معنای حرف زدن نیست بلکه منظور از مهارت کلامیموثر در خانواده، مهارت مسئله یابی و حل مسئله است. بنابراین به همین دلیل است که گفت و گوی زوجین بعد از گذشت مدتی از ازدواج به تنش تبدیل میشود.
محمدیان: در حال حاضر مهارت گفت و گو در خانوادهها ضعیف شده است. علت این مسئله از منظر روان کاوی، صنعتی شدن زندگیهاست. در حال حاضر وضعیت به گونه ای شده که همه اعضای خانواده حتی مادرها هم بیرون از منزل کار میکنند. در چنین شرایطی کودکان ضربه میخورند و مهارت گفت و گو را از پدر و مادر خود نمیآموزند.
شریفی یزدی: در اسکاندیناوی میزان گفت و گو بالای نیم ساعت و با کیفیت است. در کشورهایی همچون آمریکا، کاندا، استرالیا، نیوزلند و اروپای مرکزی میزان گفت و گو بالاست.
محمدیان: این موضوع به ریشههای روانی برمیگردد. زندگیهای صنعتی استرسهای اجتماعی را به دنبال دارند و این استرسهای اجتماعی روز به روز زیادتر میشوند. در نتیجه افراد از صحبتهای یکدیگر به زودی خسته میشوند و گاهی هم سوء تفاهم پیش میآید.
شریفی یزدی: یکی از راهکارها این است که حتی در مورد اتفاقات روزمره هم با یکدیگر در منزل گفت و گو کنیم. البته به معنای این نیست که از مسائل استرس زا و ناراحت کننده حرف بزنیم بلکه باید در مورد رخدادهای طبیعی زندگی با همسر و فرزندان خود صحبت کنیم و اجازه دهیم که همسر ما هم با ما گفت و گو کند و طی این کار هر ابزار مزاحم دیگر مانند تلفن همراه، تلویزیون و روزنامه را کنار بگذاریم. علاوه بر این باید سعه صدر به خرج دهیم که البته این کار به مهارتهای خاصی نیاز دارد و باید تکنیکهای آن را فراگرفت. باید یاد بگیریم که تفاوت الزاماً به معنای مخالفت و عناد نیست و باید بپذیریم که انسانها با یکدیگر متفاوت اند و تفاهم میتواند توانایی تحمل تفاوتها باشد. ما با گفت و گو کردن با همسر خود نه تنها رابطه بین خود را اصلاح میکنیم بلکه یک کلاس درس هم برای فرزندان خود برگزار میکنیم تا آنها هم مهارت گفت وگو با هم را آموزش ببینند.
محمدیان: ما باید تفاوتهای یکدیگر را بپذیریم تا به تفاهم برسیم. برای این کار کافی است که تفاوت همسر خود را در تفکر و شیوه زندگی بپذیریم و برای حرفهای او شنونده خوبی باشیم. علاوه بر این، خانوادهها سعی کنند روزی یکبار به مدت کوتاه بازی خانوادگی داشته باشند.
شریفی یزدی: در گذشته یک نگاه تحکمیاز بالا به پایین وجود داشته و فرزند خوب به معنای فرزند حرف گوش کن بوده در حالیکه ما معتقدیم بچه ای که حرف گوش میدهد یعنی مهارت نه گفتن را نیاموخته و در معرض بسیاری از آسیبهای اجتماعی قرار خواهد گرفت. نظام آموزشی کشور ما ضد تعلیم و تربیت و ضد آموزش و پرورش است و در سطح جامعه هم این مسئله وجود دارد. اما با ورود رسانههای نوپدید جدا از آسیبهایی که دارند اما امکان تعامل و ارتباط با سواد رسانه ای وجود دارد.
انتهای پیام/