به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح اندیشه؛ آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در همایش «فقیه فقه سیاسی» که به مناسبت دهمین سالگرد ارتحال آیتالله عباسعلی عمید زنجانی برگزار شد به ایراد سخن پرداخت که متن آن بدین شرح است؛
احترام به آیتالله عمید احترام به دانش، فقه، عالم و اندیشه است.
امروزه علاوه بر مهاجرت با پدیدهای به نام فرسایش مغزها یا عدم استفاده از مغزها و ظرفیتها مواجه هستیم. توجهی که به فرار مغزها میشود باید به فرسایش و مغزها و ظرفیتها نیز صورت بگیرد. ممکن است ظرفیتی مهاجرت نکرده است اما در مشکلات و حجاب معاصراتها فرسایش پیدا میکند.
تأثیر این همایشها کاهش تندی این فرسایشها است. وقتی همایشی به نام عالمی حقوقدان و فقیه برگزار میشود، حداقل برای مدتی ذهنها را آشنا میکند حتی برای برخی ایجاد انگیزه میکند که به دنبال آن باشند و در نتیجه مانع از نسیان این ظرفیت میشود. اگر همایشها امتداد به تراث، مجموعه مقالات و مجموعه کتب باشد، باعث میشود این ظرفیت در اذهان بماند و عدهای آن را الگو قرار بدهند.
فقه سیاسی شامل مباحثی مانند حقوق اساس، حقوق بین الملل و... است. در فقه شیعه پیشینه فقه سیاسی برای سه دهه اخیر است. اصطلاحی که در گذشته برای آن بکار میبردند، فقه سیاسات بود یعنی فقه مجازات. عدهای فکر میکنند سیاسات در این کتب به معنا تدبیر است. لذا بحثهای مجازاتها مانند حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و در برخی از تعابیر قضا و شهادات از موضوعات فقه سیاسات بود.
این موضوعات به صورت پراکنده در ذیل عناوین مکاسب محرمه، کتاب جهاد، کتاب امر بمعروف و نهی از منکر، کتاب الحسبه، کتاب ولایات و احکام سلطلنیه نوشته شده است. این مباحث ادبیات منسجم و سیستماتیک ندارند بلکه به صورت اتمیک و جزیرهای بیان شدهاند. همین امر موجب میشود به ارزش کار آقای عمید پیببرید. اگر آنچه بود و آنچه ایشان انجام داد را مقایسه کنید ارزش آثار ایشان مشخص میشود.
در آثار ایشان غلبه حقوق بر فقه مشهود است. دوم: برخی دقتها در آثار ایشان صورت نگرفته است. به عنوان نمونه ایشان در مباحث خود مانند بسیاری از دیگران، میان حکم حکومتی و فتوای اجتماعی خلط کرده است. سوم: ایشان حکم حکومتی را از منابع استنباط میداند در حالی که حکم حکومتی میگوید اما فتوای اجتماعی اراده کرده است.
چهارم: چند دهه از کار ایشان میگذرد. نکاتی در آثار ایشان وجود ندارد یا نیازمند دقت بیشتر است؛ از این رو میطلبد که این موارد جبران شود. به عنوان نمونه ایشان در بحثی میفرماید منابع ما کتاب و سنت است اگر کتاب و سنت نبود، شیعه به اجماع، عرف، عقل و احکام حکومتی رجوع میکند، اهل سنت به قیاس، استحسان و مصالح مرسله رجوع میکنند.
اما باید توجه داشت اولا اگر قرآن و سنت وجود داشت از عقل و اجماع استفاده نمیکنیم؟ ثانیا شما نهادهایی که کارایی استقلالی دارد مانند قرآن، سنت، اجماع و عاقل را با نهادی که کارایی ابزاری دارد مانند عرف، کنار هم میگذارید. احکام حکومتی خروجی استنباط است نه منبع استنباط؛ بنابراین مستنبط نمیتواند منبع استنباط قرار بگیرد.
آیتالله علیدوست در ادامه3 پیشنهاد را مطرح کرد؛
1 - امتداد فقهی کارهای موجود ایشان. یعنی در مواردی که می طلبید کار فقهی انجام شود اما این کار را نکرده است، جبران شود.
2 - تکمیل مسائل. ایشان تقریبا 20 جلد آثار دارد و خیلی از مسائل است که باید تکمیل شود. مباحثی مانند مقاصد یا مصلحت از جمله این موارد است.
3 - تعلیقه به آثار.
اگر در خصوص فقه سیاسی آقای عمید از من درخواست شود نام دیگری انتخاب کنم، میگویم فقه مصلحت، فقه عقل (عقل عملی). ایشان در جلد دوم دانش نامه صفحه 298 در خصوص مصلحت میفرماید: مصلحت نقش مهمی در توسعه فقه داشته است و بسیاری از تحولات فقهی را باید مرهون این عنصر مهم دانست. ایشان در فضایی این بیان را داشته است که برخی مصلحت را فرزند ناحلال زاده اهل سنت میدانستند. همچنین مصلحت را در استخراج تفریع فروع بکار برده است و برای من جالب بود که ایشان مصلحت را موجب خلق بعضی از تکنولوژیها میداند. لذا تکمیل موضوع مصلحت ایشان باید به گونهای باشد که آن را انحصار فروع خارج کند و در مباحث تزاحمها نیز گستره بدهد. ایشان به اعتقاد بنده جای دقیقی رفته است و گرانی گاه خود را مصلحت قرارداده است.
آیتالله عمید در خصوص عقل میگوید: عقل فقهی در معماری تمدن اسلامی همواره از حکمت، عدالت و مصلحت سود برده است و توانسته است پا به پای تحوالات با تمدنهای دیگر سازگار بماند. در واقع ایشان با این بیان خود دو کار کرده است: نخست اینکه از حکمت، عدالت و مصلحت استفاده کرده و تجسم عقل را در این سه مورد میداند. همچنین می گوید تمدن اسلامی با عقل فقهی است ایشان تمدن اسلامی را تمدن فقه میداند. این حرفها در فضایی بیان شده است که برخی عقل را از منابع محسوب نمیکردند و منبع را منحصر در قران و سنت میدانستند.
انتهای پیام/