به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح اندیشه؛ کتاب «تنها گریه کن»، روایت زندگی «سرکار خانم اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان»، در دوران مبارزات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و پس از آن است که به قلم خانم اکرم اسلامی تدوین و توسط انتشارات حماسه یاران منتشر شده است. در تقریظ رهبر انقلاب بر حاشیه این کتاب آمده است: «با شوق و عطش، این کتاب شگفتیساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی ــ راوی، عالی ــ نگارش، عالی ــ سلیقهی تدوین و گردآوری عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت. هیچ سرمایهی معنوی برای کشور و ملت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایهی با ارزش دیگر قدرت نگارش لطیف و گویائی است که این ماجرای عاشقانهی مادرانه به آن نیاز داشت.»
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت «یازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» و انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «تنها گریه کن» مقالهای از آقای علیرضا مختارپور قهرودی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی منتشر میکند.
کمتر محقق یا مورخ یا جامعهشناسی است که کوچکترین تردیدی در احیا و ارتقای شخصیت زن پس از قرنها تبعیض و تحقیر در مکاتب سیاسی و نیز صورت تحریفشدۀ ادیان پیشین داشته باشد.
اگرچه بعد از دوران طلایی امّا کوتاه صدر اسلام، دیگر باره زنان از سوی برخی حکومتهای بهظاهر اسلامی و درواقع ارتجاعی مورد بیتوجهی و ستم مضاعف واقع شدند امّا قدرت محتوای معارف دینی در این زمینه چنان بود که علیرغم محدودیتهای ظاهری توسط حکومتها و سلسلهها، زنان بسیاری در معارف دینی و ادبیات و هنر درخشیدند و آثار گرانسنگی در تاریخ فرهنگ و ادب به یادگار باقی گذاشتند.
در سرزمین ما ایران نیز از دوران قبل از اسلام علیرغم برخی امتیازات خاص زنان وابسته به درگاه شاهان و حکمرانان، عموم زنان از شأن والای خداداد خود بیبهره بودند.
پس از ورود اسلام به ایران و گرویدن اقشار مختلف مردم به این مکتب آزادیبخش، راه رشد و تعالی برای زنان نیز هموار شد و زنان متعددی در حوزههای مختلف فرهنگی بالیدند و منشأ خلق آثار برجستهای شدند.
امّا در دوران جدید سیاسی ایران که از سالهای قبل از مشروطه آغاز میشود نقش، حضور و تأثیر زنان در مقاطع مهم و سرنوشتساز این کشور وارد فصل جدیدی میشود که واجد اهمیت خاص و فوقالعادهای است.
این نقش در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی قابل تشخیص و تحلیل است. و اگر چه تمامی این حضورها و ایفای نقشها ازنظر کمّی و کیفی قابل مقایسه با دوران جدید نهضت انقلاب اسلامی از ۱۵ خرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی و از تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا دفاع مقدس و نیز دفاع از حرم نمیباشد امّا مطالعۀ این روند، نشاندهندۀ حضور مؤثر و فعال زنان در عصر جدید این سرزمین است.
موضوع این مقاله حضور زنان در مقاطع مختلف و ارزیابی این نقش، و شامل بخشهای زیر میباشد.
الف) نقش زنان در دوران پیش از مشروطه
ب) نقش زنان در دوران مشروطه
ج) نقش زنان در حوادث پس از مشروطه
د) نقش زنان در دوران پهلوی اول
ه) نقش زنان در دوران پهلوی دوم
و) نقش زنان از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز دفاع مقدس
ز) نقش زنان در دوران دفاع مقدس
ح) جایگاه و نقش زن در اندیشۀ امام خمینی (ره)
ط) جایگاه و نقش زن در اندیشۀ رهبر معظّم انقلاب اسلامی
ی) مهمترین محورهای بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی دربارۀ مادران و پدران و خانوادۀ شهدا
ک) سخنی دربارۀ کتاب تنها گریه کن
۱. در حادثۀ گریبایدوف: به میدان آمدن زنان همدوش مردان در پی فتوای آیتالله میرزا مسیح، مجتهد تهرانی، برای آزادی زنانی که در سفارت روس محبوس شده بودند؛
۲. در تحریم تنباکو: حمایت زنان در اعتراض به قرارداد توتون و تنباکو در میدان ارگ تهران و سپس در شیراز و تبریز حتی حضور مسلحانۀ زنان با چادرنمازهایی که به کمر بسته بودند در بازار، همچنین حمایت زنان دربار قاجار از فتوای تحریم تنباکو؛
۳. در شورش نان: حضور زنان در شورش نان در تهران و تبریز که در تبریز چند تن از بانوان به شهادت رسیدند.
۱. حمایت زنان از تحصن علما و مردم در اعتراض به تنبیه تجار توسط علاءالدوله به بهانۀ اعتراض به گرانی قند؛
۲. حفظ جان علما، که گاه زنانی با استفاده از چماقهایی در زیر چادر خود مراقب بودند تا از جانب عوامل حکومت به علما حمله نشود؛
۳. حمایت از تأسیس بانک ملی در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه که زنان با اهدای زینتآلات خود و حتی برخی زنان تنگدست با اهدای تمامی دارایی خود مانع از استقراض دولت از کشورهای خارجی شدند؛
۴. اهدای زینتآلات و حتی وسایل خانه توسط زنان برای تأمین هزینۀ خرید اسلحه و مهمّات برای انقلابیون مشروطهخواه؛
۵. حضور فعّال زنان در دورۀ درگیریهای مسلحانۀ ایام استبداد صغیر در دوران محاصرۀ یازدهماهۀ تبریز و فعالیتهای مختلف از پختن نان و غذا تا دوختن البسه گرفته تا پرستاری از مجروحان و پُرکردن پوکهها و حتی حضور در دفاع مسلحانه و شهادت تعدادی از زنان در مبارزه با عوامل استبداد؛
۶. کفنپوشیدن زنان و حضور در بازار با سینهزنی و عزاداری برای حمایت از علما و مردم متحصن در شاه عبدالعظیم.
۱. حضور در مقابله با اولتیماتوم روسیه که در این واقعه، هزاران زن در تهران و قزوین و آذربایجان و اصفهان همراه با مردان به خیابانها آمده و حتی برای مردم سخنرانی کردند و حضور سیصد زن مسلح در مجلس برای جلوگیری از تسلیم مجلس در برابر اولتیماتوم روسیه؛
۲. تحریم کالاهای خارجی در ماجرای اولتیماتوم روسیه؛
۳. تبلیغ برای جلوگیری از مصرف شکر اروپایی توسط قهوهخانهها؛
۴. حضور زنان دشتستانی در مقاومت علیه قوای انگلیس در حمله به بوشهر.
در دوران پهلوی اول که نه تنها زنان بلکه حتی مردان ایرانی نیز تحت سلطۀ نظام دیکتاتوری رضاخانی روزگار میگذراندند، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر رخ داد یعنی کشف حجاب.
علیرغم فشار شدید و تعدّی وحشیانۀ رژیم رضاخانی، اغلب زنان ایرانی، کشف حجاب را علاوه بر امری غیرشرعی، موضوعی مخالف حقوق طبیعی و اجتماعی خود دانسته و به شکلهای مختلف به مقابله و مبارزه با آن پرداختند، از خانهنشینی طولانی برخی زنان و خودداری از قبول قانون کشف حجاب تا حضور قابل توجه آنان در تحصن تیرماه ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد که بنا بر اسناد تاریخی جمع کثیری از بانوان و کودکان در حملۀ عوامل رژیم پهلوی در بیستویکم تیرماه به شهادت رسیدند.
۱. نخستین تظاهرات بانوان در روز ۱۵ خرداد به حمایت از امام خمینی (ره) در مسجد اعظم؛
۲. تظاهرات ۱۵۰ تن از زنان با چادر در تابستان ۱۳۴۴در مقابل دفتر نخست وزیری و سخنرانی خانم صدیقه امانی خواهر شهید صادق امانی برای حمایت از عاملان ترور حسنعلی منصور؛
۳. حضور فعال در دوران مبارزات علیه رژیم ستمشاهی در کانونها، جلسات و هیئتهای مذهبی و تبلیغی ازجمله کانون مسجد موسی بن جعفر (ع) به مدیریت آیتالله شهید سعیدی که منجر به دستگیری و شکنجه و حتی شهادت برخی زنان شد. ازجمله زنان مبارز آن دوران میتوان از خانم مرضیه حدیدچی و مریم بهروزی یاد کرد؛
۴. فعالیت مؤثر در تحصیل معارف دینی و حوزههای علمیۀ شاخص توسط بانوانی ازجمله بانو مجتهده امین و بانو صفری که فقط در حوزۀ مکتب فاطمه (س) که توسط بانو امین تأسیس شد حدود هزار طلبه از بانوان تحصیل میکردند؛
۵. نخستین تظاهرات بانوان در ۱۷ دیماه ۱۳۵۶ در مشهد در سالروز کشف حجاب؛
۶. حضور چشمگیر در تظاهرات عید فطر ۱۳ شهریور ۱۳۵۷؛
۷. حضور فعال و شهادت تعدادی از بانوان در کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷؛
۸. نقش فعال دختران دانشآموز و دانشجو از مهرماه ۱۳۵۷ تا ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب اسلامی.
با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و تأکید مکرّر ایشان بر حضور فعال زنان در تمامی عرصههای فرهنگی ـ اجتماعی ـ سیاسی، حضور این قشرتأثیرگذار شکل تازهای به خود گرفت. ازجمله
۱. حضور مؤثر در نهضت سوادآموزی برای کمک به ارتقاء سطح سواد در جامعه؛
۲. حضور در جهاد سازندگی برای تسریع در آبادانی روستاها و مناطق محروم؛
۳. حضور در بسیج مستضعفان برای دفاع از انقلاب اسلامی و مقابله با گروههای ضدانقلاب؛
۴. حضور در مشارکتهای سیاسی و انتخابات مجلس.
با شروع تجاوز رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی، فصل تازهای از حضور و مشارکت زنان در تاریخ این سرزمین گشوده شد که از نظر کمّی و کیفی از تمامی دورههای قبل متمایز است که برخی از سرفصلهای آن چنین است:
۱. حضور در مراکز درمانی و بیمارستانها برای پرستاری و رسیدگی به مجروحین؛
۲. حضور در مراکز پشتیبانی و نیز تشکیل گروههای متعدد برای جمعآوری ارسال کمکهای مردمی، پخت غذا، تهیه و دوخت البسه، تهیه و بستهبندی اغذیۀ مناسب برای رزمندگان؛
۳. شرکت مستقیم برخی بانوان در دفاع مسلحانه از شهرها در مقابل حملۀ رژیم بعث؛
۴. تهیه خبر و عکس و گزارش از جبههها و شهرهای مورد حملۀ موشکی و هوایی دشمن؛
۵. ازدواج با جانبازان و پرستاری از آنان.
اما مهمترین نقشی که زنان در دفاع مقدس ایفا کردند عبارت است از تربیت فرزندان مؤمن و غیور برای دفاع از آیین و سرزمین و ترغیب و تشویق و رضایت نسبت به حضور همسران و فرزندان خود در جبهههای حق علیه باطل و سپس صبری بینظیر در تحمّل مجروحیت و جانبازی و مفقودالاثری و شهادت عزیزانشان و در یک کلام مجاهدت همهجانبه و چند بُعدی در دفاع از اسلام، انقلاب و نظام.
آمار هفت هزار شهید و ده هزار جانباز و آزاده که برای پاسداری از آیین و سرزمین، سلامتی و جان خود را نثار کردهاند از میان بانوان کشور ایران در طول مبارزات انقلاب اسلامی تا پایان دفاع مقدس نشان از حضور چشمگیر زنان ایرانی در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی و ایران است.
آنچه گذشت تنها بخشی از حضور مؤثر و فعّال زنان ایرانی از سالهای قبل از مشروطه تا دفاع مقدس است. اینک مناسب است دیدگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره) و نیز رهبر معظّم انقلاب اسلامی در این خصوص نیز مورد بررسی قرار گیرد.
۱. حضرت زینب (س) الگوی زنان
* فردا روز زن است. روز زنی است که عالم به او افتخار دارد؛ روز زنی است که دخترش در مقابل حکومتهای جبار ایستاد و آن خطبه را خواند و آن حرفها را زد که همه میدانید؛ زنی که در مقابل یک جباری ایستاد - که اگر مردها نفس میکشیدند همه را میکشتند - و نترسید و ایستاد و محکوم کرد حکومت را، یزید را محکوم کرد. به یزید فرمود تو قابل آدم نیستی، تو انسان نیستی. زن یک همچو مقامی باید داشته باشد. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۳۴۰)
* زنها هستند که ملتها را تقویت میکنند، شجاع میکنند. بانوان از صدر اسلام - در صدر اسلام - با مردان در جنگها هم شرکت داشتهاند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۶: ص ۳۰۰)
۲. نقش پیشتازی زنان در انقلاب
* در نهضتی که مسلمین کردند، ملت ما کردند، همهتان ملاحظه کردید که زنها پیشقدم بودند. بلکه فعالیت زنها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابانها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، اینها مردها را، قدرتشان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند. و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۰: ص ۱۸۴)
* شما خواهران در این نهضت سهم بسزایی داشتید؛ و در همه جا کمک کردید و پیشوا بودید نسبت به مردها؛ و موجب قدرت شُدید نسبت به آنها. از این جهت هم تشکر میکنم. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۰: ص ۲۶۷)
* و اما نقش زنها در جامعه آن قدری که من یادم است و آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زنها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. آنان در میدانها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در میدانها، مردها اگر قوتشان کم بود، زیاد شد، و اگر قوی بودند دوچندان شد. و آنچه که خود شما شاهد بودید در این نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی حاضر است، در این انقلاب اسلامی نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۸: ص ۴۰۳)
* بحمدالله زنها در این جمهوری اسلامی چنانچه در همه مسائلی که عمومی پیش آمده است برای ایران پیشقدم بودهاند؛ در مسئله تنباکو پیشقدم بودهاند؛ در مسئله مشروطیت پیشقدم بودهاند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۲۰: ص ۷)
* این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۶)
* خانمها برای اینکه یک چیزی مثلاً دستشان بیاید یا یک فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمیآیند بیرون، خودشان و بچههایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بیرون و همدوش مردها بلکه جلوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرده. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۳: ص ۲۶)
* در مملکت ما اینطور شد که بانوان همدوش بلکه جلوتر از مردها از خانهها بیرون آمدند و در این راه اسلامی زحمت کشیدند و رنج دیدند. جوان دادند، شوهر دادند، برادر دادند، مع ذلک رنج کشیدند و عمل کردند، پشتیبانی از اسلام کردند. و مردها هم بسیاری به تبع زنها این کار را کردند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۱: ص ۵۱۰)
* شما در چه تاریخی چنین دیدهاید؟ امروز زنهای شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم میروند. در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟ (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۳: ص ۵۱۲)
* در تظاهرات خیابانی زنان ما، بچههای خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل، به میدان مبارزه آمدهاند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۴: ص ۴۴۰)
* زنهای محترم متعهد ایران، پیشاپیش مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستند و ما و همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۲: ص ۲۷۵)
* ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۳۳۹)
* زنهای عصر ما بحمدالله شبیه به همانها [حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س)] هستند. ایستادند در مقابل جبار با مشت گره کرده؛ بچهها در آغوششان، و به نهضت کمک کردند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۳۴۰)
* باید امروز که روز زن است و به حقیقت در ایرانِ عزیز روز زن است، به زنان خویش افتخار نماییم. چه افتخاری بالاتر از این که زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستمکار سابق، و پس از سرکوبی آن، در مقابل ابر قدرتها و وابستگان آنان در صف اول ایستادگی و مقاومت از خود نشان دادهاند که در هیچ عصری چنین مقاومتی و چنین شجاعتی از مردان ثبت نشده است. مقاومت و فداکاری این زنان بزرگ در جنگ تحمیلی آنقدر اعجاب آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۶: ص ۱۹۵)
۳. نقش زنان در جمهوری اسلامی
* یعنی اینها آزادند که در اجتماعات داخل بشوند، داخل هم شدند و میبینید، آزادند که خدمت کنند به مملکت، خدمت کردند و میکنند، و دارید میبینید. آزادند که در مصالح مملکت حرف بزنند؛ اشکال بکنند به دولت؛ اشکال بکنند به مقامات دولتی و غیر دولتی. ... سابق هم فعالیتی که زنها داشتند، ... «تنباکو» و «مشروطیت» ... زنها جلو میافتادند و همراه با مردها و مسائلی را که مربوط به مملکت خودشان بود میگفتند و فریاد میزدند، و انجام میدادند مسائلشان را. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۰: ص ۱۸۶)
۴. نقش زنان در کمک به مستضعفان
* زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی. این طبقه محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانمهای محجبه، همینها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند، برای مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است. ... خواهرهای ما که در عصر نهضت شرکت داشتند ارزش اعمال آنها بیشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پردههای عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان هم صدا شدند و پیروزی را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند برای مستمندان دادند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: صفحات ۳۴۱ و ۳۴۲)
۵. ارزش افزونتر کمکهای زنان در مقایسه با مردان
* خداوند شما مؤمنات را حفظ کند که در نهضت اسلامی حظ کافی داشتید، و الآن هم برای مستمندان کمک کردید؛ و کمکهای شما بسیار با ارزش است. کمکهای بانوان ارزشش چند برابر کمکهای مردان است. خداوند شما را حفظ کند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۵۰۵)
۶. تأثیر ایمان زنان
* شما خواهران و برادران با هم همصدا و با مشتهای گره کرده در مقابل قدرتهای شیطانی ایستادهاید. معجزه اسلام است، این قدرت اسلام است که در شما تجلی کرده است. این قوّت ایمان است که شما را بر این مبارزه پیروز کرد. این معجزه است که با شهید شدن یک عزیز، موج در تمام دنیا بلند میشود. این معجزه است که خانمها را در مقابل تانک و توپ، در مقابل مسلسلها، در مقابل توپها و تانکها برقرار کرد و از هیچ چیز نهراسیدید. این نور قرآن و اسلام است که در دلهای شما و در قلوب همه ملت ایران جلوه کرده است. این نور ایمان است که شما خانمها هم از شهادت نمیهراسید. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۱۹۲)
۷. نقش زنان قم
* بانوان قم و بانوان «چهارمردان»، پیشرو این نهضت اسلامی بودند؛ رشد سیاسی خودشان را اثبات کردند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۱۳۲)
* آنها که قیام کردهاند همین زنهای محجوبه جنوب شهر و قم و سایر بلاد اسلامی بودند. آنها که به تربیت آریامهری تربیت شدند ابداً در این امور دخالت نداشتند. آنها تربیتهای فاسد شده بودند؛ از تربیتهای اسلامی آنها را دور نگه داشتند. اینهایی که تربیت اسلامی داشتند خون دادند، کشته دادند، به خیابانها ریختند، نهضت را پیروز کردند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۳۳۹)
۸. نقش زنان در دفاع مقدس
* این جانب در طول این جنگ صحنههایی از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیدهام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیری داشته باشد. و آنچه برای من یک خاطره فراموش نشدنی است – با اینکه تمام صحنهها چنین است - ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحی بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: «حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دیْن خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم.» ... و فداکاری و خداجویی و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمیتواند با معیارهای رایج ارزیابی کند. و این روز مبارک، روز این زن و این زنهاست - که خدایشان برای اسلام و ایران و عظمت آن پایدار نماید. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۶: ص ۱۹۵)
* زنان و مردان و کودکان نمونه ای که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستانها سرود شهادت سر می دهند ... فوق آنچه ما تصور می کنیم و فلاسفه و عرفا به رشته تحریر در می آورند و هنرمندان و نقاشان عرضه می کنند، می باشند. آنچه آنان با قدمهای علمی و استدلالی و عرفانی یافته اند، اینان با قدم عینی به آن رسیده اند و آنچه آنان در لابلای کتابها و صحیفه ها جستجو کرده اند اینان در میدان خون و شهادت در راه حق یافته اند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۸: ص ۷۴)
* مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطره جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کردهاند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری؟ (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۴: ص ۴۴۰)
* ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد میزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر؛ و میدانند آنچه به دست آوردهاند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۲۱: ص ۳۹۸)
۹. وظیفۀ زن
* خواهران من، کوشش کنید که فرزندان خودتان را خوب تربیت کنید؛ کوشش کنید که فرزندان خودتان را با ایمان و با اراده تربیت کنید؛ کوشش کنید که فرزندانی تحویل جامعه بدهید که برای اسلام مفید باشند. فرزندان، از مادران بیشتر حرف را قبول میکنند؛ دلبستگی فرزندان به مادران از هرکس دیگر بیشتر است؛ شما بهتر میتوانید بچهها را تربیت کنید. بچههایی که الآن در دامن شما هستند فردا در جامعه هستند؛ مقررات مملکت ممکن است به دست آنها باشد؛ اگر شما آنها را اسلامی، مؤمن، متقی بار بیاورید ممکن است کشور شما را نجات بدهند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۸: ص ۱۱۷)
* ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست آسیب نخواهد دید. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۱۳: ص ۱۲۸)
۱۰. افتخار
* بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم. خداوند شما را برای اسلام حفظ کند. ... من از همه، خصوصاً از این بانوان محترم که همیشه جانفشانی کردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و میرسانند، تشکر میکنم. خداوند همه شما را عزت، و اسلام را عظمت عنایت فرماید. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: صفحات ۱۳۲ و ۱۳۴)
* ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تَبَع زنها در خیابانها میریختند. تشویق میکردند زنها مردان را. خودشان در صفهای جلو بودند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۷: ص ۳۳۹)
* شما بانوان اثبات کردید که در صف جلو هستید. شما اثبات کردید که مقدّم بر مردها هستید. مردها از شما الهام گرفتند. مردهای ایران از مخدرات ایران، از بانوان ایران عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۶: ص ۳۵۸ )
* من در خودم غرور احساس میکنم برای این شجاعتها. بانوان ایران و بانوان قم و سایر بلاد، در این پیروزی پیشقدم هستند. آنها مردان را تشجیع کردند. مردان ما مرهون شجاعتهای شما زنهای شیردل هستند. من مرهونِ هم مرد [ان محترم] و هم بانوان محترمات هستم (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج ۶: ص ۲۲۹)
* انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقشها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور، ۰۱/۰۲/۱۳۸۹)
* زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی، و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. ... زن مجاهد مسلمان ایرانی، معلّم ثانی برای زنان جهان خواهد بود؛ پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند. (پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور»، ۱۶/۱۲/۱۳۹۱)
* اگر زنها با انقلاب سازگار نبودند و این انقلاب را نمیپذیرفتند و به آن باور نداشتند، مطمئنّاً این انقلاب واقع نمیشد؛ من به این معنا اعتقاد دارم. (بیانات در دیدار جمعى از بانوان پزشک بهمناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ۲۶/۱۰/۱۳۶۸)
* اسلام آمد، انقلاب آمد، امام آمد، زن را در مرکز فعّالیّتهای سیاسی در این کشور قرار دادند، پرچم انقلاب را به دست زن سپردند، درحالیکه زن در همان حال میتوانست حجاب خود و وقار خود و متانت اسلامی خود و عفاف خود و دین خود و تقوای خود را حفظ کند. حقّی از این بزرگتر کسی بر گردن زن ایرانی و زن مسلمان ندارد. (بیانات در دیدار جمعى از بانوان سراسر کشور، ۲۶/۱۰/۱۳۶۸)
* نقش اجتماعات زنان در پیروزی انقلاب، به احتمال زیاد از اجتماعات مخصوص مردان بیشتر بود. یعنی حضور زنان در مبارزات عمومی و سیاسی، یک نقش چند گانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش میآمد در مبارزات یا در اجتماعات و راهپیماییها شرکت میکرد. همین و بس! اما وقتی زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم میدانست و وارد میدان میشد، در واقع خانهای را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه میآورد و خانوادهای را در میدانِ مبارزه حاضر میکرد. در جنگ نیز همین طور بود. (بیانات در جمع زنان شهر ارومیه، ۲۸/۰۶/۱۳۷۵)
* امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه میداد، خاطرجمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه میشد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود. رحمت خدای متعال تا ابدالآبدین بر این مرد بزرگ باد. (بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۰)
* زنان هستند که همسران خود را و فرزندان خود را برای حضور در خطرناکترین میدانها و جبههها آماده میکنند و تشجیع میکنند. ما در دوران مبارزه با طاغوت در ایران و همچنین بعد از پیروزی انقلاب تا امروز، برجستگی نقش زنان را به طور واضح و ملموس مشاهده کردیم و دیدیم. (بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی»، ۲۱/۰۴/۱۳۹۱)
* ما در جنگ و انقلاب مشاهده کردیم که نقش خانمها اگر از مردها بیشتر نبود، کمتر نبود. اگر زنها حماسهی جنگ را نمیسرودند و جنگ را در میان خانهها بهعنوان یک ارزش تلقی نمیکردند، مردها اراده و انگیزهی رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند. دهها عامل دست به دست هم میدهد تا خیل عظیم بسیجی را به سمت جبهه روانه میکند. یکی از مهمترینِ این عاملها، روحیهی مادرها و همسرها و زنهاست. (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و جمعى از پرستاران و مددکاران بهمناسبت میلاد حضرت زینب (علیها السّلام)، ۱۵/۰۹/۱۳۶۸)
* مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحمیلی، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمین تبدیل کردند، و همسران در دوران انقلاب و دوران جنگ تحمیلی، شوهران خود را به انسانهای مقاوم و مستحکم مبدّل ساختند. این است نقش و تأثیر زن بر روی فرزند و شوهر. این، نقشی است که زن میتواند در داخل خانواده ایفا کند و جزو بزرگترین نقشهاست و به نظر من از همهی کارهای زن مهمتر، همین کار است. از همهی کارهای زن مهمتر، تربیت فرزندان و تقویت روحی شوهران برای ورود در میدانهای بزرگ است، و خدا را شکر میکنیم که زن ایرانی و مسلمان، در این میدان هم بیشترین هنر را نشان داده است. (بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰/۱۲/۱۳۷۵)
* مادری که فرزندان خود را در راه خدا و در راه هدف - هدفی که برای او مقدّس است و پیشِ خدا هم مقدّس است - تقدیم میکند و خم به ابرو نمیآورد، یک عمل برجسته انجام داده است و این امر کوچکی نیست. این را با هر معیار و میزانی اندازهگیری کنید، با عظمت است. ... زنان ما در میدان جنگ حضور پیدا کردند؛ در میدان بازسازی حضور پیدا کردند و در میدان نشان دادنِ قدرتروانی، از همه بیشتر فعّالیت کردند. بهترین کسانی که در جوّ تبلیغات گوناگونِ دشمنان ایستادند، بانوان کشور ما بودند. (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران، ۲۰/۰۷/۱۳۷۳)
* بعضی از بازماندگان شهدا، به جای یک مجاهدت، چندین مجاهدت کردهاند. از یک جهت، مجاهدت کردند که فرزند خوبی را پرورش دادند و این مجاهدت اجر دارد. از این جهت نیز مجاهدت کردند که مایهی امید و نور دیدهشان را در راه خدا به جبهه فرستادند. مجاهدت دیگر آن بود که نگرانیهای دورهی حضور فرزندشان را که در جبهه به سر میبرد، تحمّل کردند. ... یک مجاهدت دیگر هم آن بود که وقتی خبر شهادت عزیز خود را شنیدند، بیصبری و بیتابی به خرج ندادند و جبههی حق را دشمنشاد نکردند. ملت ایران در دنیا به استقامت معروف شد. ... زمانی من به مازندران آمدم. در یکی از شهرهای مازندران، بعد از سخنرانی، وقتی میخواستم سوار اتومبیل شوم، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار میورزد که با من صحبت کند. گفتم که بگذارند بیاید. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود. همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است. شما که به تهران رفتید، از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم. (بیانات در حسینیهى «عاشقان کربلا» سارى، ۲۲/۰۷/۱۳۷۴)
* دوران جنگ تحمیلی را همه میدانند. هیچ کس نیست که نداند مردم خرمشهر و آبادان و مردم شجاع و غیور و مؤمن اهواز یا دزفول و دیگر شهرهای این استان، در مقابل دشمنی که میخواست ملت شهرها را خالی کند، چه عکسالعملی نشان دادند. جوانان و پیرمردان و مردان و زنان ایستادند و مبارزه کردند و جنگیدند. من در سوسنگرد، یک زن مسلمان شجاع را دیدم که مردم سوسنگرد میگفتند او در هنگام حضور نیروهای متجاوز در این شهر، با چوبدستی خود، چند متجاوز را به خاک انداخته و نابود کرده است! در سرتاسر این استان ممتَحن و مجرّب، مردان و زنان و خانوادهها، شهریها و روستاییها، عشایر عرب و لُر و بختیاری و مردم فارس که در این استان هستند، همه و همه در کنار یکدیگر و دست در دست هم، در مقابل متجاوزان ایستادند. (بیانات در اجتماع بزرگ مردم اهواز، ۱۸/۱۲/۱۳۷۵)
* این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتاً آیتی هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه میکند و میخواند، رنجهای اینها را که ملاحظه میکند - البته بانوانی که قبل از انقلاب همسر مبارزینی بودند که سختیهائی را تحمل میکردند، نمونههائی هم در آنجا دیده میشد؛ لیکن نمونههای کامل در دورهی دفاع مقدس بود - میبیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبههها؛ بسیاری از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوههای صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۰۱/۰۳/۱۳۹۰)
* اوضاع و احوال در دوران جنگ سخت شد. حالا بعضیها جنگ را از تلویزیون و رادیو و اینها میشنفتند، بعضیها با جسم و جان و تنِ خودشان در میدان جنگ بودند. این گزارشهای پر از حماسه و شور که از جنگ داده میشود، همهاش هم درست است - من چون خیلی از این کتابهای مربوط به خاطرات رزمندگان را میخوانم، میدانم همهی اینها درست است - آن شور و شوق و آن عشق به مجاهدت و شوق به شهادت و عدم بیم از مرگ و اینها، همهاش همینی است که توی گزارشها هست و درست است؛ لیکن نگاه کلان به جنگ، یک نگاه کاملاً محنتبار بود. خب، آن گردانی که جلو با شوق و ذوق دارد میجنگد، او که نمیداند در قرارگاه اصلی نسبت به مجموعهی جبهه چه حالتی وجود دارد، چه ضعفهائی هست، چه نگرانیها و دغدغههای جدیای هست؛ و پشت سر قرارگاه اصلی، در سطح کلان، در کشور، چه کمبودهائی، چه دلهرههائی وجود دارد. دوران سختی بود. در این دوران سخت، نقش زنان، یک نقش فوقالعاده بود؛ نقش مادران شهدا، نقش همسران شهدا، نقش زنان مباشر در میدان جنگ، در کارهای پشتیبانی و بعضاً بندرت در کارهای عملیاتی و نظامی - که من بخش کارهای پشتیبانیاش را خودم از نزدیک در اهواز دیدم - یک نقش فوقالعاده بود. زنها حتّی در بخشهای نظامی هم فعال بودند. (بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۰)
* اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصهی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم. زنها، ما را پیروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اینها با صبر خود یک فضایی را در یک منطقهی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشویق میکرد؛ و این در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود. نتیجه این شد که فضای کشور ما یکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پیروز شدیم. (بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی»، ۲۱/۰۴/۱۳۹۱)
* این همه همسران شهدا، همسران جانبازان، مادران شهیدان، بازماندگان برجستهی کسانی که رفتند جانشان را در راه خدا دادند و اینها با ارادهی محکم، عزم راسخ و با صبر، هر انسانی را در مقابل خودشان خاشع و خاضع میکنند. بنده که حقیقتاً هروقت با این زنان برجسته مواجه میشوم، در مقابل آنها احساس خضوع میکنم. بنده زیاد برخورد میکنم با مادران شهیدان، با همسران شهیدان، با همسران جانبازان: این بانوی فداکاری که یک عمر زندگی خودش را میگذارد برای مدیریّت کردن و بهبود بخشیدن به زندگی یک معلول و جانباز، برای خاطر خدا؛ این چیز کوچکی نیست، اینها به زبان آسان است. آن مادری که دو فرزند، سه فرزند، چهار فرزند را در راه خدا داده و همچنان محکم ایستاده، به ما سفارش میکند که بایستید؛ محکم باشید! انسان واقعاً در مقابل اینهمه عظمت احساس خشوع میکند. اینها واقعیّتهای زنانهی جامعهی ما است که بسیار افتخارآمیز و مهم است. خب بحمدالله این، آن بخش روشن و درخشان مسئلهی زن در کشور [است]. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور، ۳۰/۰۱/۱۳۹۳)
* در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که میتوانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانهی سالم و خانوادهی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منکر، و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بنبستهای بزرگ را در هم بشکنند. (پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور»، ۱۶/۱۲/۱۳۹۱)
* اقتدار و جذبهی تازهای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان دست خواهد برد. (پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور»، ۱۶/۱۲/۱۳۹۱)
* سلام و درود خدای توانا و مهربان بر دلهای صبور و پرظرفیت مادرانی که پس از هجرت جگر گوشهگان دلبندشان به نشانهئی از پیکر پاک آنان دل بستند و به آن نیز دست نیافتند؛ و با این همه، با شکیبائی و صبوری خود نقشی بی نظیر و استثنائی از خود بر جای نهادند. پاداش این صبر بزرگ، روشنی چشم آنان به مژدهی رحمت الهی خواهد بود انشاءالله. (پیام به همایش بزرگداشت مادران شهدای گمنام، ۱۷/۰۳/۱۳۹۳)
* شهیدان و جانبازان و آزادگان زن، نمایشگرانِ یکی از برترین قلّههای افتخارات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامیاند. ... بیشک زنان شهید و جانباز و آزاده -که تعداد آنان را هفده هزار دانستهاند- در قلّهی این افتخاراتند. زن ایرانی توانست بهرغم فرهنگ فساد و انحطاط غربیِ تحمیلشده بر بسیاری از زنان در دوران نحس پهلوی، خود را به شرافت و طهارت مطلوب اسلام نزدیک کند و این افتخاری بزرگ است. (پیام به کنگره ملی هفده هزار زن شهید، آزاده و جانباز، ۱۹/۱۲/۱۳۹۹)
۱. [مادران شهدا به حضرت زینب سلام الله علیها اقتدا کردند و شهادت فرزندانشان را مایۀ عزّت و افتخار خود دانستند و این درک و احساس این مادران به ملّت ایران اقتدار بخشید و اگر امروز ملّت ما از تهدیدهای مستکبران به هراس و انفعال نمیافتد نتیجۀ همان اقتدار ناشی از عزت و افتخار خانوادۀ شهداست.]
۲. [اگرچه شهادت شهدا برای آنان مایۀ عزت و سربلندی بود امّا اگر چنین افتخاری با صبر و ایمان و پایداری خانوادۀ شهدا همراه نمیشد قدر و آثار آن شهادتها در سطح جامعه و در تاریخ برجسته و ماندگار نمیشد.]
۳. [زندهماندن انقلاب اسلامی نتیجۀ وقوع حوادث عظیم و درخشانی است که شهدا آنها را رقم زدند و بلافاصله و بهدنبال آنان، خانوادههای شهدا با صبوری و افتخار و احساس عزّت، آثار شهادت فرزندان و همسران خود را قوام و استمرار بخشیدند.]
۴. [اگر شهادت و جانبازی جوانان برومند این کشور نبود و اگر همراهی خانوادۀ شهدا مخصوصاً مادران و همسران شهدا به پشتیبانی این انقلاب و اسلام نمیآمدند امروز نه تنها از انقلاب که از اسلام نیز هیچ اثر و خبری در دنیا نبود. خون شهدا و صبر جمیل مادران و خانوادههای آنان نه تنها حیات و دوام و قوام اسلام را حفظ کرد بلکه سرمشق تمامی آزادیخواهان و مبارزان در سرتاسر دنیا علیه استکبار و ستم گردید.
کدام منطق مادی میتواند توضیح دهد فداکاری و صبر حیرتآور مادری که توان آسیبدیدن پای فرزندش بر اثر یک خار کوچک را ندارد امّا شهادت او را به پیروی از حضرت زینب (س) تحمّل میکند و چنان صبر و احساس عزّتی نشان میدهد که موجب هراس ظالمان جهانی و حیرت هر انسان آزادهای در عالم میشود.]
۵. [همان صبر و نمایش ماندگار و بینظیری که مادران شهدای دفاع مقدس از خود نشان دادند در مادران و همسران شهدای مدافع در این سالهای اخیر جلوهگر شد که در برابر تمام این مادران و همسران هر دو مقطع باید سر تعظیم فرود آورد.]
۶. [اگر زنان و مادران و همسران در دوران مبارزه با طاغوت و سپس در دوران دفاع مقدس حضور نمیداشتند ملت ایران از این آزمایشهای دشوار پیروز بیرون نمیآمد. ایجاد و گسترش و دوام فضای فداکاری و گذشت و مجاهدت در درجۀ اول کار مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان و اسرا و آزادگان بود. اگر در هر یک از نقاط جهان اسلام همین فضا توسط زنان ایجاد و تقویت شود، هیچ تردیدی در پیروزی ملتهای آن کشورها نیست.]
۷. [حضور و ایثار زنان اعم از مادران و همسران و خواهران شهدا در دوران مبارزات انقلاب اسلامی و نیز دفاع مقدس برآمده از روح نیرومند و قوی آنان است. نظیر چنین بانوانی در طول تاریخ اسلام نادر و کمیاب است.]
۸. [شخصیت حقیقی زنان ایرانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور آنان در میدانهای گوناگون مجاهده و ایثار و مقاومت و فداکاری و صبوری خود را نشان داد. ارزش و حقوق زنان در دنیای غرب بسیار محدودتر و کمتر از ارزش و حقوق زنان در اسلام است.]
۹. [روحیۀ گذشت و فداکاری و صبر مادران شهدا اختصاص به یک منطقه و شهر از کشور ایران ندارد بلکه در تمامی مناطق و اقوام و در همۀ شهرها و روستاهای کشور جلوهگر است. حضور و نقش و عمل این مادران و زنان اولاً آنچه از برخی صحنههای صدر اسلام شنیده میشد را باورپذیر کرد و ثانیاً نشان داد صبوری این بانوان از زنان صدر اسلام بیشتر است. زیرا آنان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم را از نزدیک میدیدند امّا این زنان و مادران بعد از هزار و چهارصد سال چنین عظمت و ایمان مستحکمی را از خود نشان دادهاند.]
۱۰. [پاداش مادرانی که پس از شهادت جگرگوشههای خود حتی به نشان کوچکی از پیکر مطهّر آن شهید عزیزشان دست نیافتند امّا با صبوری خود نقش بینظیر و استثنایی از خود نشان دادند، رحمت الهی خواهد بود.]
۱۱. [در برخی موارد نقش مادران و پدران شهدا از نقش شهید یا شهیدان خود بالاتر است. چرا که اگر این عزیزان از خود بیصبری نشان میدادند و این روحیه به جامعه سرایت میکرد موجب عدم حضور رزمندگان در جبهههای دفاع حق میشد.]
۱۲. [عزت و قدرت جمهوری اسلامی در جهان در درجۀ اول مرهون فداکاری شهدا و جانبازان و آزادگان و بلافاصله پس از آنان خانوادههای مکرّم شهدا است. استقامت مادران شهدا که گاه چند فرزند خود را در راه حفظ دین و سرزمین فدا کردند موجب حیرت و شگفتی است. چنین استقامت و صبری بیشک حاکی از ایمان قوی این مادران است.]
۱۳. [عزیز دانستن و عزیز قراردادن خانوادۀ شهدا هم بهدلیل مدیونبودن ملت به شهداست و هم مقابله با سیاست مستکبران و عوامل داخلی آنها برای به فراموشی سپردن شهادت، شهید و خانوادۀ شهدا.]
۱۴. [انگیزۀ مادران و پدران شهدای مدافع حرم، غیرت برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است. این غیرت نسبت به اهل بیت میباید در هر مؤمنی وجود داشته باشد.]
۱۵. [سلام و درودی که خداوند به خانوادۀ شهدا در آیۀ أُولئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَه میفرستد و بسیار ارزش والا و مهمّی است پاداش صبر و شکیبایی خانوادۀ شهدا بر مصیبت فقدان فرزند است و اینکه مادران و پدران و همسران شهید این مصیبت را به یک عید و تبریک تبدیل کردند و در نتیجه، این چنین مورد تکریم از سوی خداوند متعال واقع شدند.]
۱۶. [عجز از تشخیص و شناخت عظمت شهدا، بسیاری از پدران و مادران شهدا هم در دوران حیات فرزند شهیدشان درک کاملی از عظمت فرزندشان نداشتند.]
۱۷. [یکی از وجوه اهمیت کار شهدای دوران ما این بود که آنچه از شهدای صدر اسلام مثل حمزۀ سیدالشهدا و حنظلۀ غسیلالملائکه که در طول تاریخ شنیده یا خوانده بودیم و تعجب میکردیم را در منظر چشم ما آوردند و دیدیم و باور کردیم.]
۱۸. [این که مادری فرزند عزیز خود را نه تنها منع نکند بلکه تشویق کند از حوادث عظیمی است که اگر به چشم نمیدیدیم باور نمیکردیم. هنوز هم در بیرون از این مرزها هستند کسانی که شاید این مسائل را باور نکنند.]
۱۹. [پدران و مادران و همسران شهدا بر شهادت فرزندشان شکر کردند و افتخار کردند و سرمشق همۀ ملتها شدند.]
۲۰. [دفاع مقدس تجلیگاه بروز فضائل اخلاقی، معنویات و عروج معنوی و تعالی روحی بود. صدق و صفا و اخلاص برای خدا، تواضع، روحیۀ خدمتگزاری، ایثار، فداکاری، تهجّد، شبزندهداری، سحرخیزی، عشق توحیدی، و در مواردی حتّی اتصال به غیب. دفاع مقدس و جبههها مرکز پرورش جوانان عارف واصل شد که گاه آینده را میدیدند و از شهادت خودشان یا دیگران یا برخی حوادث خبر میدادند.]
۲۱. [حسّ مادری قابل درک برای غیرمادران نیست. اینکه مادری جوانش را به جبهه بفرستد و با رفتن او برای اسلام و خدا موافقت کند و بعد از بازگشت پیکر مطهر جوانش از شهادت او در راه خدا راضی و خشنود است نتیجۀ ایمان دینی عمیق این مادران است.]
۲۲. [اگرچه خاطرات همۀ اعضای خانوادۀ شهدا مهم است امّا در این میان خاطرات پدر و مادر شهید مهمتر است. زیرا فضای داخلی و محیط خانوادۀ شهیدپرور را تصویر میکند بهدلیل تصویر خصوصیات خانوادگی و فضای خانوادگی.]
زندگی خانم اشرف سادات منتظری را میتوان تاریخ مستند حیات زن مؤمنۀ انقلابی در قرن حاضر دانست. هر یک از آزمونها و سختیهای جانکاه و روحفرسایی که از دوران جوانی او مخصوصاً در دورۀ ۲۰ ساله از ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۸ بر زندگی خانم منتظری گذشته کافی است تا نه یک فرد بلکه یک خانواده را به ناامیدی و انزوا و پرهیز از هرگونه فعالیت بکشاند و از نظر روحی به فرسودگی کامل منجر شود.
بیماریهای جسمی این بانو و آسیبهای سختی که برای محمد و زهرا در کودکی رخ میدهد و امید را در همۀ اطرافیان از بین میبرد گویی هر یک کورهای آتشین از دردهایی است که یکی پس از دیگری او را احاطه میکنند تا گوهر وجودی وی روزبهروز تعالی و تکامل یابد و پس از این ابتلائات به اسوه و نمونهای برای تمامی مردان و زنان جهان تبدیل شود.
فرش حیات این بانوی گرامی با تار دیانت و پود انقلاب بافته شده است و هر یک از این حوادث گویی قطعۀ خاص و مهمی از شخصیت او را شکل میدهند. نهال طیبۀ ایمان راسخی که از والدین خود به ارث برده با عبادت و توسل و زیارت رشد یافته و سرانجام به درخت شکوفاو تناوری تبدیل میشود که نه تنها خانواده و نزدیکان بلکه دیگر انسانها را نیز از دریای زلال خود سیراب میکند.
خانم اشرف سادات منتظری این مهربانوی ایران اسلامی از جهت دیگری نیز نمونه است. از این جهت که او نمونهای است از هزاران مادر شهیدی که جگرگوشههای نازنین خود را در دامان پُرمهر و عاطفه و مطهّر خود پروردند و درست در زمانی که هنگام لذتبردن از حیات فرزندان بُرنای خود بود مخلصانه و برای حفظ و حراست از دین و آیین و سرزمین مقدس خود نه تنها مانع حضور آنان در صحنههای خوف و خون و خطر نشدند که خود آنان را بدرقه کردند و افتخار ایثار را به دیگر شئون ارزشمند خود افزودند نظیر مادران دیگری از ایران و افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی که برای جلوگیری از تهاجم سپاه داعشی جهل و ارتجاع که اگرچه به ظاهر با شعارهای دینی اما در باطن در خدمت تام و تمام استکبار جهانی کمر اشغال سرزمینهای اسلامی و نابودی کامل تمامی آثار اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بسته بود، فرزندان خود را به عرصۀ مقاومت اسلامی فرستادند و لقب پرافتخار مادران شهید مدافع حرم را بر سینۀ پُرمهر خود آویختند.
امّا ماجرای این روایت عاشقانۀ مادرانه، بُعد افتخارآمیز دیگری نیز دارد و آن نقشآفرینی خانم اکرم اسلامی نویسندۀ کتاب تنها گریه کن است.
خانم منتظری، مادر شهید محمد معماریان، متولد ۱۳۳۰ است. انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسیده، جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ جریان داشته و حضرت امام خمینی در سال ۱۳۶۸ به ملکوت اعلی پیوسته است. خانم اسلامی در میانۀ این دفاع مقدس به دنیا آمده است و در پایان دفاع مقدس، سهساله و هنگام رحلت حضرت امام، چهارساله بوده است.
در سال ۱۳۹۷، که کار مصاحبه و تدوین کتاب تنها گریه کن آغاز میشود خانم اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان، حدود ۶۷ساله است و خانم اکرم اسلامی حدود ۳۳ساله. مروری بر این تاریخها نشان میدهد انقلاب اسلامی امروز این افتخار را دارد که نسلی در آن پرورش یافته که با قوّت و صلابت و صداقت پرچم روایتگری و حفظ دستاوردهای مبارزات مردم مسلمان و آزادۀ ایرانی را بر دوش بگیرد و آن را تا سپردن به نسلهای بعدی حفظ و حراست کند. و این یعنی این نهضت زنده است و پرچم انقلاب اسلامی دوشبهدوش به نسلهای بعدی سپرده خواهد شد انشاءالله.
آن زمان که شهید محمد معماریان هنوز یکسالونیمه بود و پزشکان از حیات او قطع امید کرده بودند خانم منتظری با توسل به خاندان عصمت و طهارت و خواندن نماز حضرت رسول (ص) شفای محمدش را گرفت و بعد از حیرت پزشک از معجزۀ شفای محمد یکجمله به او گفت: «ما بیصاحب نیستیم.» آری اسلام صاحب دارد، انقلاب اسلامی صاحب دارد، ایران صاحب دارد و حرم اهل بیت هم صاحب دارد. ما بیصاحب نیستیم.
منابع
اسلامی، اکرم. ۱۳۹۹. تنها گریه کن (روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان). قم: حماسۀ یاران.
امام خمینی، سیدروحالله. ۱۳۸۹. صحیفۀ امام. جلدهای ۳، ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۶، ۱۸، ۲۰، ۲۱. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). چاپ پنجم.
باباییراد، بیتا؛ حاتمپور، شبنم. ۱۳۸۹. «زن و تحولات سیاسی از قرن ۷ تا پایان دورۀ پهلوی». فصلنامۀ علمی پژوهشی زن و فرهنگ. سال دوم. شمارۀ ششم. صفحات ۵۳-۳۷.
حبیبی فتحآبادی، مریم؛ پاکنیا، بختیار. ۱۳۸۹. «نقش زنان در توسعۀ اجتماعی و فرهنگی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی». رشد آموزش تاریخ. دورۀ دوازدهم. شمارۀ ۲. صفحات ۵۵-۵۰.
خامنهای، سیدعلی. آرشیو بیانات در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی). https://farsi.khamenei.ir.
شفیعی، سمیهسادات. ۱۳۹۹. بیستون عشق: مشارکت اجتماعی زنان در کمکرسانی به جبههها در جنگ عراق ـ ایران. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
شیرودی، مرتضی. ۱۳۸۴. «نقش اجتماعی ـ سیاسی زنان در جامعۀ معاصر ایران». پژوهش زنان. دورۀ ۳. شمارۀ ۲. صفحات ۹۳-۷۵.
انتهای پیام/