به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی، استاد حوزه و دانشگاه در مطلبی نوشت؛
اگر وجود خداوند را پذیرفتیم؛ به این معنا که او خالق جسم و روح ما میباشد و همچنین اگر پذیرفتیم این خالق مالک و مدبر است و هدایت ما را خود بر عهده گرفته است، دو نتیجه حاصل میشود: ۱. نمیتوانیم به علوم انسانی غیر وحیانی برای تربیت اعتماد کنیم. ۲. این اعتقاد باعث میشود که برای به دست آوردن راه تربیت به سراغ وحی برویم. باور به این صفات یکی از ارکان اصلی اعتقاد ما به تولید علم است. در مباحث آتی، به صورت مفصل در مورد هدایت صحبت میکنیم و میگوییم: معنای هدایت این است که خداوند مسیر بندگی تا لحظه مرگ را نشان میدهد. اگر این مطالب را بپذیریم، نگاهمان به آیات و روایات عوض خواهد شد و صیاد آیات و روایاتی میشویم که راه بندگی را نشان میدهند.
در غیر این صورت نمیتوان از آیات و روایات مباحث تربیتی را استخارج کرد. به عنوان نمونه خداوند در آیه ۳۸ سوره مبارکه بقره میگوید:« قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّکُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند. این آیه در خصوص زمانی است که آدم و حوا از درخت ممنوعه تناول کردند و به همین دلیل باید از باغ یا بهشتی به سمت زمین هبوط کنند. دستور هبوط میآید، تکلیف آنها در زمین اینگونه مشخص میشود که اگر از جانب خدا هدایتی به شما رسد، اگر از آن تبعیت کنبد ترس و غمی برای شما وجود ندارد.
آنچه در مورد این آیه در ابتدای امر باید گفت این است که حزن برای اموری استفاده میشود که از دست رفته است و شاید بیشتر به گذشته مرتبط باشد. اما خوف برای زمانی است که هنوز شیئی ایجاد نشده است و یا آمده و ما در آن قرار داریم. زمانی که آدم و حوا به زمین میآمدند اولین بیان خداوند به آنها چنین بود «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ حال سوال پیش میآید که (تَبِعَ هُدايَ) به چه معناست؟ هدایت من کجاست و چگونه به دست میآید، واضح است یا مبهم، اصول و قواعد آن چیست؟ بنابراین اگر نگاه تربیتی به قرآن داشته باشیم، میتوانیم از این آیه یک قاعده بسیار مهم و فراگیر به دست آوریم. باید بپذیریم این جمله را خداوند و خالق گفته است، خالقی که یگانه است و ما به جز او خالق، هادی و رب نداریم. هر کسی ادعای هدایت کرد، باید ارتباط خود را با این رب، هادی و خالق اثبات کند و اگر نتواند اثبات کند، نمیتوان هدایت او را پذیرفت.
بنابراین اعتقاد به خالقیت، ربوبیت و هدایت در وجود انسان انگیزهای تولید میکند که باید در مسیر هدایتی قرار بگیرد که تنها از راه وحی به دست آمده و اگر چیزی هم به صورت مستقیم به مفاهیم وحیانی متصل نمیشود باید وحی آن را تایید کند.
انتهای پیام/