تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, عرصه فرهنگ و تربیت, گفتگو, مشروح خبرها
شماره : 37946
تاریخ : ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ :: ۱۶:۲۰
دکتر سیدمحمدصالح هاشمی گلپایگانی دبیر سابق ستاد امر بمعروف و نهی از منکر کشور مطرح کرد؛ تشکل‌های مردمی حلقه مفقوده در ترویج عفاف و حجاب / مسجد محله محور: نسخه دکتر هاشمی گلپایگانی برای ترویج عفاف و حجاب اگر دولت قدرت قانونی را در آمریت به معروف‌ها و ناهیت از منکرها از جمله عفاف و حجاب به مردم بدهد و به مغازه‌دار، راننده و حتی سرپرست خانواده و هیئت‌مدیره مجتمع‌های مسکونی بدهد و اجرای قانون را از آنان مطالبه بکند، بسیاری از مسائل سامان می‌یابد. اما اگر پلیس و دولت مقابل مردم قرار گیرند، تنش و مشکل درست می‌شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ دکتر سیدمحمدصالح هاشمی گلپایگانی دبیر سابق ستاد امر بمعروف و نهی از منکر کشور گفتگویی با محوریت امربه معروف و نهی از منکر با رهیافت اندیشه داشته است که در ادامه به آن اشاره می شود؛  

سؤال: واگذاری قدرت به مردم برای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را از این منظر بیشتر توضیح دهید.

پاسخ: براساس اصل هشتم قانون اساسی، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر سه قسم دارد: دولت به مردم؛ مردم به مردم و مردم به مسئولان. مردم چگونه می‌توانند مسئولان را امر‌و‌نهی کنند؟ با ایجاد زمینه‌ها و فراهم‌نمودن بسترهای قدرت در چهارچوب اختیارات قانونی به واجدین شرایط از مردم می‌تواند برای مردم در فریضۀ بزرگ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در همۀ موضوعات عدالت اجتماعی و از جمله امور فرهنگی و عفاف و حجاب، قدرت ایجاد کند و این برای دولت واجب است. یکی از مطالبات مردم باید این باشد که چرا دولت این قدرت را به ما واگذار نمی‌کند تا کارمان را خودمان انجام دهیم؟ چرا دولت می‌خواهد متکفل همۀ امور مردم باشد که عملاً هم نمی‌تواند؟  

سؤال: این واگذاری قدرت چگونه اتفاق می‌افتد؟

پاسخ: برای این مهم طرح اساسی دیگری مطرح کردیم به نام طرح مسجد کوفه یا محلۀ مسجدمحور. حتی برای این طرح بالغ بر 5‌هزار دانشجو در دانشگاه علمی کاربردی حضرت رسول صل الله علیه واله گرفته بودیم. اینکه مردم آموزش ببینند و خودشان محله‌شان را اداره کنند. یکی از امور محله بحث خانواده و عفاف و حجاب یا ضابطین قضائی محله هستند. درحال حاضر فرضاً تعداد بازنشسته‌های سپاه بیشتر از نیروهای مشغول‌به‌کار است. همین استادان دانشگاه، معلمان و افراد موجه و پخته که بازنشسته شده‌اند، نمی‌توانند محله را اداره کنند؟ به مراتب بهتر از کارمندان فعلی می‌توانند کارایی داشته باشند. البته این برنامه بحث مفصلی دارد که جای خودش باید صحبت شود. در لزوم اعطای قدرت به مردم، دولت باید قدرت را به ضابطین قضائی واگذار کند که برای همان موضوع و محدودۀ مشخص‌شده آموزش دیده‌اند. مثلاً چه دلیلی دارد شورای شهر براساس فهرست احزاب سیاسی و گروه‌ها تشکیل شود؟ اعطای قدرت شهری یعنی به‌جای وضع موجود در هر محله‌ای فرضاً پنج نفر به‌عنوان شورای محله انتخاب شوند، بعد نمایندگان چند محله شورای ناحیه را تشکیل دهند و همچنین شوراهای منطقه شکل گیرد و نهایتاً منتخبین شوراهای مناطق، شورای کلان شهرها مانند تهران را تشکیل دهند. شوراهای محله مسئلۀ حجاب را قبل از ورود افراد متخلف به حیطه‌های مختلف جامعه شروع کنند؛ یعنی قبل از مترو و خیابان و...، در همان محله با توأمانی کار فرهنگی و قانونی تدبیر شود و همۀ این‌ها به قدرت مردمی نیاز دارد. مثلاً یکی از وظایفی که در قانون ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است، ایجاد تشکّل‌هایی است که بتوانند ضابط قضائی شوند. چرا پلیس فقط باید امر به حجاب و نهی از بی‌حجابی کند؟ پلیسی که معلوم نیست چند درصد خانواده‌هایشان این را قبول داشته باشند یا نداشته باشند، آیا می‌تواند عهده‌دار این مسئولیت باشد؟ یا دولتی که درصد بسزایی از کارمندانش حجاب درستی ندارند؟ ما می‌گوییم کار باید به دست مردم واجد شرایط و آموزش‌دیده سپرده شود و مسئول سازماندهی آن نیز جایی فراقوه‌ای باشد. کارگروهی با حضور نمایندۀ هر سه قوه و نمایندۀ ستاد و نیروهای انتظامی و بسیج تشکیل شود.  

سؤال: تشکل‌های مردمی در ستاد در مسئلۀ حجاب چه نقشی داشتند؟

پاسخ: قدرت اصلی ستاد باید تشکل‌های مردمی باشند. وظیفۀ ستاد در قانون هم تشکل‌سازی و آموزش است. ما تشکل‌های مردمی را باید آموزش بدهیم، توانمند کنیم تا آن‌ها حجاب را در محلات ترویج کرده و آموزش دهند. ما 18 عرصه برای تشکیل تشکل‌های مردمی داشتیم. در یک سال چندهزار تشکل مردمی در این عرصه‌ها تشکیل شد؛ اما بیشترین متقاضی برای تشکیل تشکل‌های مردمی، راه‌اندازی تشکل‌های عفاف و حجاب بود. به همۀ آن‌ها مجوز داده شد و در سراسر کشور براساس برنامه‌ای که ارائه داده بودند، سرخط شدند که چه مطالبه‌گری کنند. از مشکلات ما در مسئلۀ حجاب این است که حزب‌اللهی‌ها کاملاً متفرق‌اند، یکدیگر را خیلی تخریب می‌کنند. ما کلی تلاش کردیم که بگوییم قانون، محل حل تنازعات اجتماعی است و درحال حاضر قانون ناکارآمد فعلی حجاب باعث شده مردم به جان هم بیفتند. شما باید مطالبه‌گری را از قانون‌گذار بخواهید تا این تعارض‌ها را حل کند: قانون باید تضاد بین باحجاب و بدحجاب را حل می‌کرد. لذا مطالبات مردمی هم در راستای اصلاح و تغییر قانون با ارائۀ طرح جامع عفاف و حجاب هدایت شد و در این کار موفق هم شدیم.

سؤال: در این نگاه و طرح شما، بقیۀ مردم چه جایگاهی داشتند؟ مردمی که عفیف‌اند و جمعیت زیادی از مردم ما را تشکیل می‌دهند؛ اما جزو این طبقۀ حزب‌اللهی محسوب نمی‌شوند.

پاسخ: مردم عفیف مطالبۀ عفت دارند؛ ولی جایگاه قانونی مطالبه‌گری ندارند. کار با توصیه و رهنموددادن ساماندهی نمی‌شود. درصورتی که همۀ مطالبه‌گران عفت در این برنامه جا دارند. قرآن می‌فرماید ما آسمان و زمین را به سجده واداشتیم، «طوعاً او کرهاً» با رغبت یا کراهت. حاکمیت باید برای تفویض قدرت قانون، برنامه ارائه دهد که مردم در وادی حجاب و عفاف بیفتند. بنده برای نمونه بحث تاکسی‌های اینترنتی و خصوصاً اسنپ را مطرح کردم. البته از ابتدا در طرح نوشته بودیم و مرتب هم مطرح می‌کنم. هرچند تیم رسانه‌ای داخلی یکدفعه در ایام اغتشاشات آن را طرح و هجمۀ تخریبی آورد. اما برای جایگاه و حضور آحاد مردم این نمونۀ خوبی است. ما درحال حاضر حدود 4میلیون و 200هزار رانندۀ اسنپ داریم و به قول شما اکثر این افراد، مردم عفیف و نجیب و زحمت‌کش هستند و در بسیاری موارد از بی‌عفتی‌های مشمئزکنندۀ بعضی از مسافران رنج می‌برند و در عین حال هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. حتی بخشنامۀ خود اسنپ این است که راننده باید از پوشش اسلامی مسافر مراقبت کند. به راننده می‌گوییم چرا عمل نمی‌کنی؟ می‌گوید مگر می‌شود؟ دعوا می‌شود. حال اگر مسافر بداند راننده درصورت خدمات‌دهی به متخلف، جریمه می‌شود، متخلف مجبور می‌شود رعایت کند و دیگر راننده با مسافر دعوا هم نمی‌کند. راننده می‌گوید حجاب را درست کن تا من جریمه نشوم و مسافر هم انجام می‌دهد وگرنه راننده او را جابه‌جا نمی‌کند. حالا اگر پلیس همین مسافران تاکسی‌های اینترنتی را می‌خواست به‌عنوان مجرم دستگیر کند، چه حجمی از تنش‌های اجتماعی درست می‌کرد و آیا اصلاً می‌توانست؟ حال ببینید برای این نظر چه قائله‌ای علیه بنده درست کرده‌اند.

سؤال: این روش را برای مردمی‌کردن حجاب با عموم مردم درنظر دارید؟

پاسخ: برای نمونه اگر به قول شما قدرت را به مردم عفیف بدهیم و از آن‌ها مطالبۀ قانون نماییم، این به‌صورت فرهنگ در جامعه مطرح می‌شود. قدیم‌ها رانندگان مسافربر معمولاً دونفر جلو سوار می‌کردند و خبری از کمربند ایمنی نبود. الان اگر مسافر صندلی جلو کمربند ایمنی نبندد، از آنجا که راننده بر ماشین ولایت دارد و مسئول است، جریمه می‌شود. مسافر را با تذکر به بستن کمربند ایمنی مکلف می‌کند و فرهنگ شده است و این مسئله برای کمربند عفاف و حجاب هم کاملاً قابلیت اجرا و فرهنگ‌سازی دارد. اگر دولت قدرت قانونی را در آمریت به معروف‌ها و ناهیت از منکرها از جمله عفاف و حجاب به مردم بدهد و به مغازه‌دار، راننده و حتی سرپرست خانواده و هیئت‌مدیره مجتمع‌های مسکونی بدهد و اجرای قانون را از آنان مطالبه بکند، بسیاری از مسائل سامان می‌یابد. اما اگر پلیس و دولت مقابل مردم قرار گیرند، تنش و مشکل درست می‌شود.  

سؤال: فکر می‌کنید این کار می‌تواند فرهنگ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را احیا کند؟

پاسخ: به‌نظرم مردم می‌توانند از مجاری دخالت در قانون، فرهنگ امربه‌معروف را احیا کنند، با موعظه و صرفاً اکتفا‌کردن به منابر و هیئت‌ها نمی‌شود فرهنگ‌سازی سراسری کرد. اگر مردم برای ادارۀ خودشان بحث و تبادل نظر کنند و حتی مهم‌تر از آن، بتوانند آن را اجرایی کنند، قطعاً فرهنگ‌سازی تا حدود زیادی انجام می‌گیرد؛ ولی با دستگیری و قوۀ قضائیه و پلیس بیشتر از فرهنگ‌سازی، زدگی و طرد‌کردن اتفاق می‌افتد. ما با گرفتن ماشین و خواباندن یا تعطیلی مغازه‌ها و پاساژها در بدو امر به‌خاطر حجاب مخالفیم. افراد با فلاکت و بدبختی باید پارکینگی پیدا کنند تا ماشین را بخوابانند. خود شخص متخلف به بنده می‌گفت بعد از اینکه پیامک آمد که باید خودت ماشینت را بخوابانی، تا الان 9 پارکینگ رفتم، می‌گویند جا نداریم یا دیگری می‌گفت پارکینگ گفته، دو میلیون می‌گیرم ماشین را می‌خوابانم. چرا باید مردم را بدون هدف‌های تربیتی و فرهنگی اذیت کرد؟ آیا این‌ها فرهنگ درست می‌کند یا ضد فرهنگ است؟ ما می‌گوییم اگر فرضاً نوبت اول بعد از تذکرها یک‌میلیون جریمه شد، به آدرس متخلف کتابی کادو‌شده با احترام ارسال شود و دلایل لزوم عفاف و حجاب بیان شود و در ضمن بگویند نوبت بعد دوبرابر اعمال جریمه می‌شود. مردم ما که بی‌جهت نمی‌خواهند لجبازی کنند. اگر احساس کنند جایی می‌خواهد زور بگوید، موضع می‌گیرند. چرا ما نباید چنین مراودات فرهنگی با مردم توسط خود مردم داشته باشیم؟ فرمانده قبلی نیروی انتظامی آقای اشتری می‌گفت قبل از اغتشاشات کسانی که یک بار برایشان پیامک رفته بود، بالای 70‌درصد دیگر تکرار تخلف نمی‌کردند. پیامک چیست؟ پیامک ساده‌ترین نوع امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر لسانی است. مردم نمی‌خواهند لجبازی کنند. در ولنگاری قانونی و سلیقه‌ای عمل‌کردن، هر فردی کار خودش را انجام می‌دهد.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.