تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, عرصه فرهنگ و تربیت, مشروح خبرها, یادداشت ها
شماره : 38151
تاریخ : ۹ مرداد, ۱۴۰۳ :: ۱۷:۱۰
دکتر محمدمهدی جهان‌پرور نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده مطرح کرد؛ توجه به زنان و خانواده پیش‌شرط زیست عفیفانه می‌طلبد که برای جلوگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و حل آن، به دو عنصر مهم زن و خانواده توجه شود، چرا که لازمه زیست عفیفانه، ازدواج بهنگام است

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل خبرگزاری شبستان؛ دکتر «محمدمهدی جهان‌پرور» نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده و همچنین عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری شبستان گذاشته است، به مولفه‌های مختلفی پیرامون مساله تحقق زیست عفیفانه در جامعه اشاره کرده و دو مولفه زن و خانواده را به عنوان عناصر پیشرو در راستای تحقق این امر بر شمرده است. در ادامه متن کامل این یادداشت را می‌خوانید:   زنان در هر جامعه‌ای، قوه پیشران و تحول اجتماعی و از سرمایه‌های مهم و تأثیرگذار برای مشارکت و پیشرفت مدنی به شمار می‌روند، لیکن تا کنون از ظرفیت عظیم آنان که حدود نیمی از نیروی انسانی جوامع بشری را به عنوان پیش‌نیاز توسعه‌یافتگی تشکیل می‌دهند، غفلت شده است. این در حالی است که زنان در جوامع سنتی همواره نقش چندوجهی داشته‌ و اگرچه جنس و تکالیفشان با مردان متفاوت بوده است، اما دوشادوش آنان به فعالیت می‌پرداخته‌اند؛ با این وجود به دلیل آن که در گذشته، مناسبات اجتماعی مبتنی بر مردسالاری و خشونت بود در نظامات و طراحی‌های اجتماعی نسبت به زنان توجه نشد و در سیاستگذاری‌ها مردانه برخورد شد و همین تبعیض در فرصت‌ها، موجب شکاف جنسیتی شده و دغدغه اصلی بانوان را به دنبال داشت؛ این در حالی است که در آیه ۱۹ سوره نساء تأکید شده است «با زنان خود به شایستگی رفتار کنید و اگر آنها به جهتی ناخوشایندتان بودند اظهار نکنید چه بسا چیزها که ناپسند شما است، حال آن که خداوند در آن خیر فراوانی برای شما قرار داده است».  

نگاه جدی جمهوری اسلامی به ظرفیت‌های زنان

  بنابراین ضروری است که برنامه‌ریزی دولت‌ها برای این بخش از جامعه متفاوت و با حضور خود بانوان باشد. از طرفی با توجه به نقش و رسالت مهمی که بر عهده زنان به ویژه زنان ایرانی قرار دارد، دشمنان و بدخواهان این مرز و بوم همواره سعی نموده‌اند تأثیرگذاری مخربی بر شخصیت بانوان این سرزمین به عنوان مادران و پرورش‌دهندگان نسل‌های آینده داشته باشند و نقش‌آفرینی و اثرگذاری آنان را در پیشرفت جامعه کمرنگ و سانسور نمایند. در واقع در نحله‌ها و مکاتب غربی، نسبت به زنان همواره دو نگاه وجود داشته است، یک نگاه، نگاه ابزاری و جنسی که کعبه آمال‌شان در هالیوود، بالیوود، نت فلیکس و... خلاصه می‌شد و به دلیل تبعیض جنسیتی، مسایل زنان توسط مردان تصمیم‌گیری می‌شد، و نگاه دیگر، قائل به حضور حداقلی و بالضروره زنان بود، به همین علت بود که زن و خانواده در غرب به بن‌بست رسید؛ این در حالی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران نگاه به زنان که نقطه قوت و موفقیت جوامع هستند نگاهی جدی و تأثیرگذار بود و با این نگاه و حضور همین زنان پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد به طوری که در همه عرصه‌های اجتماعی از جمله جنگ تحمیلی نقش‌آفرین بودند و خالق شگفتی‌ها شدند.  

تصدی پست‌ها با شایستگی نه نگاه جنسیتی

  لذا در چنین شرایطی بود که توجه به رعایت شأن و منزلت زن قوت گرفت و سبک زندگی عفیفانه در ایران پس از انقلاب اسلامی ایجاد شد و زنان پیشرفت‌های فراوان و قابل توجهی در عرصه‌های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری در سطح داخلی و بین‌المللی به دست آوردند و تا حدی به نقش واقعی و جایگاه اصلی خود در برخی مشاغل و مناصب سطح بالا و مدیریت‌های میانی و کلان دست یافتند و به کنشگران اصلی در میدان‌های مختلف تبدیل شدند. از اینرو، لازم است تا عمق راهبردی مسایل در همه حوزه‌ها به ویژه زنان درک شده و به نظام مسائل زنان بیش از پیش پرداخته شود. نظام مسائلی که در ساحت‌های مختلف نوجوان، جوان، شاغل، هنرمند، خانه‌دار، شهری و روستایی، کارآفرین، سرپرست خانوار، بدسرپرست، کارمند و کارگر و مواردی از این دست متفاوت بوده و برنامه‌های مختص به خود را طلب می‌کند. این در حالی است که علیرغم گذشت بیش از ۴۵ سال از انقلاب اسلامی، نقش‌آفرینی بانوان در کشور همچنان رویکردی امنیتی داشته و از ظرفیت آنان به خوبی و درستی استفاده نشده است و با اینکه زنان در عرصه علم و دانش توفیقات خوبی به دست آورده‌اند اما برای کنشگری و گشایش میدانی آنان در پست‌های مهم و اثرگذار تخصصی، شایستگی و آموزش هماهنگ و مناسب لازم است تا استعدادهایشان از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآید؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز در سخنانشان برای تصدی پست‌های مدیریتی، شایسته‌سالاری و نه جنسیت را مهم دانسته‌اند.   بنابراین حضور زنان در جامعه علاوه بر حفظ و صیانت از خانواده به نظم و سلامت محیط نیز کمک می‌کند در غیر این صورت، خانواده و به تبع آن جامعه دچار گسست و اضمحلال می‌شود؛ از همین رو بود که سیاست‌های کلی خانواده و جمعیت رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد. شاید بتوان از جمله کارهای خوبی که در حوزه زنان و خانواده در کشور صورت گرفت را اجرای ایده‌ سرای محلات با هدف مشارکت همه جانبه شهروندان و مردمی‌سازی حوزه حکمرانی از سوی شهرداری‌ها دانست که در این طرح خانواده را به عنوان واحدپایه در قالب محله‌محوری سامان داد و موجب هویت‌سازی در بستر عمومی شد و برونداد آن صرفا در شهر تهران ایجاد چند صد محله و سرای محله با حضور معتمدین و مسئولین بود. همچنین از دیگر کارهای مهم و مؤثر پساانقلاب را می‌توان ارتقاء سطح تحصیلی بانوان دانست. آمار به دست آمده نشان می‌دهد که در حال حاضر ۹۳ درصد زنان کشور به مدد انقلاب اسلامی باسواد شده‌اند و علیرغم اینکه نیمی از آنها تحصیلات دانشگاهی دارند لیکن ۵۶ درصد از آنان همچنان بیکار هستند با اینکه در بخشی از نهادها از جمله شهرداری تهران بودجه بانوان طی سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ افزایش سیزده برابری داشته است، اما بر اساس اطلاعات دریافتی، پست‌های انتصابی بانوان در شهرداری همچنان زیر ۱۰ درصد بوده و از ۱۰۰ زن، صرفا ۱۵ نفر شاغل و جویای کار هستند.   اگرچه در راستای کرامت و منزلت زنان به ویژه زنان سرپرست خانوار می‌توان به اقدامات خوب شهرداری از جمله ساخت مکانهایی تحت عنوان شهربانو، شهردخت خلاق و نوآوری و مرکز کوثر اشاره کرد اما دستیابی به مطلوبیت‌ها همچنان باقی است. یکی دیگر از مباحث مهم و اصلی در کشور، بحث ازدواج و نرخ رشد جمعیتی است که برخلاف توصیه پیامبر گرامی اسلام(ص) که فرمودند: «کسی که ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است» (مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص۱۵۴)؛ البته با وجود تصویب و ابلاغ قانون تسهیل ازدواج جوانان همچنان با موانع و خلأ حمایتی از سوی دولت رو به رو است. همین امر موجب شده تا فاصله میان سن بلوغ و ازدواج افزایش یافته و بالا رفتن سن ازدواج، کاهش نرخ جمعیتی و ناهنجاری‌های اجتماعی از جمله بی‌حجابی، ازدواج سفید و مواردی از این دست را شاهد باشیم چنانکه بر اساس برآوردهای به دست آمده، در حال حاضر بیش از ۱۰ میلیون مجرد در کشور وجود دارد و تا پیش از سال ۱۴۰۲ آمار ازدواج روند کاهشی و طلاق روند افزایشی داشته است، این آمار و ارقام نشان می‌دهد که چنانچه تدبیری از سوی دولت و نهادهای دینی و فرهنگی صورت نگیرد، می‌تواند آسیب‌زا بوده و خسارات جبران‌ناپذیری به بار آورد.  

حمایت دولت‌ها از تشکیل خانواده

  از این‌رو حمایت همه جانبه دولت از جوانان برای تشکیل خانوده، نه تنها رضایت و رحمت حق تعالی را، بر اساس فرموده امام صادق(ع) که «هر کس دختر یا پسر مجردی را همسر دهد، خداوند در روز قیامت با دیده رحمت به او می‌نگرد»، به دنبال دارد بلکه تأمین کننده سلامت روانی افراد و به تبع آن جامعه است و عدم توجه به آن امری اجتناب‌ناپذیر است و می‌طلبد که برای جلوگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و حل آن، به دو عنصر مهم زن و خانواده توجه شود، چرا که لازمه زیست عفیفانه، ازدواج بهنگام است؛ بنابراین نکته قابل توجه و تأمل اینکه علیرغم برداشتن موانع و مشکلات در راه رشد و ترقی بانوان در کشور، اما همچنان با برخی کاستی‌ها مواجه هستیم که این امر حکایت از ضرورت ضرورت ظرفیت‌سازی و پیمودن راهی با نقشه و برنامه دارد.   باید توجه به کانون خانواده به عنوان جامعه هدف و سلول جامعه، و نیز نقش زنان به منظور هویت‌بخشی به آنان و پرورش آینده‌سازان جامعه در دستور کار بدنه کارشناسی دولتمردان در قالب سیاستگذاری‌ها و برنامه‌های تدوینی توسعه چنانکه در برنامه هفتم آمده است و نیز عملیاتی ساختن آن باشد چراکه خانواده، واحد بنیادین و رکن اصلی جامعه و کانون تعالی انسانها است و دولت‌ها می‌بایست برای تعالی آن، سیاست‌هایشان را در قالب برنامه‌های مشخص و مدون، ارائه و عملیاتی نمایند. حال با توجه به اینکه در کشور ما زن و خانواده مهمترین اولویت فرهنگی، و زن، مادر و همسر عنصر و ستون اصلی در خانواده است، لذا نباید به زنان نگاه سیاسی و ابزاری داشت، بلکه باید بر اساس آموزه‌های دینی و متناسب با شرایط روحی و جسمی آنان ظرفیت‌سازی کرده و عدالت اجتماعی درخور و شایسته‌ای را برقرار نمود. بنابراین، برخلاف برخی دیدگاهها در جوامع غربی، در کشور ما زنان و دختران نه تنها مشکل و مسأله نیستند بلکه به عنوان نیمی از جامعه، فرصت‌ساز و کارآفرین هستند که وجودشان موجب انسجام و استحکام خانواده و جامعه می‌شود، لذا باید زمینه حضور توأم با بصیرت‌افزایی‌شان جهت کنشگری در سطح جامعه بیش از پیش فراهم شود و خانواده‌ای پایبند به ارزش‌ها در جامعه‌ای با زیست توحیدی و در تراز یک جامعه اسلامی به وجود آید. بدیهی است تنها در این صورت، تمدن اسلامی حاصل خواهد شد و قدرت هماوردی با تمدن غرب را خواهد داشت.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.