تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, جامعه و فرهنگ, گزارش
شماره : 7145
تاریخ : ۱۱ شهریور, ۱۳۹۷ :: ۱۳:۱۴
مجری عدالت اجتماعی مردم هستند، نه حکومت‌ها/ انبیاء بینات می‌آورند تا مردم به قسط برخیزند

احمد پاکتچی ضمن طرح بحث در زمینه عدالت اجتماعی از منظر نهج‌البلاغه بیان کرد: مجری عدالت اجتماعی، کلیت جامعه هستند و نه حکومت‌ها، آنها کمک می‎کنند اما کلیت جامعه عدالت اجتماعی را محقق می‌کنند. خداوند فرمود: «لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» و نمی‌گوید «لیقیم القسط للناس»، که پیامبران بیایند تا قسط را اقامه کنند، بلکه آنها بینات می‌آورند تا مردم به قسط برخیزند.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، نشست «پی‌جویی نظریه عدالت در نهج‌البلاغه» عصر روز گذشته در بنیاد نهج‌البلاغه و با حضور و سخنرانی جمعی از اندیشمندان از جمله آیت‌الله سیدجمال الدین دین‌پرور، احمد پاکتچی و ... برگزار شد.

احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یکی از سخنرانان این نشست بیان کرد: موضوع بحث بنده عدالت اجتماعی از منظر امام علی(ع) با تاکید بر نهج‌البلاغه است. در بحث عدالت یک تعریف سنتی داریم، هم در اسلام و هم در جهان غرب تقریبا یک تعریف مشابه‌ای ارائه شده به این معنا که «اعطاء کل ذی حق حقه». این تعریف کلاسیک و روتینی است که از عدالت صورت می‌گیرد و معادل آن نیز در لاتین همین معنا را می‌رساند.

وی در ادامه افزود: اما در بحث‌های جدید کوشش شده که مفهوم عدالت با تحدید معناشناختی بیشتری بحث شود، از جمله آقای «برایان بری» که تعاریف مختلفی ارائه کرده و تاکید دارد که عدالت همواره با دو انگاره استحقاق و مساوات ارتباط تنگاتنگی دارد؛ در تعریفی که گفته می‌شود «اعطاء ذی حق حقه» بیشتر روی استحقاق تاکید می‌شود، بسیاری از لغوین قدیم نیز عدل را به معنای برابر بودن معنا می‌کردند و به مقوله مساوات توجه داشتند، در طول دو سه هزار سال قبل تئوری‌هایی که در مورد عدالت وجود دارد غالبا در کشاکش این دو مفهوم استحقاق و برابری است، این که کدام یک باید محوریت پیدا کند و اگر قرار باشد جمعی بین آن‌ها صورت گیرد باید چگونه باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بیان کرد: برخی از مفسران قرآن خواسته‌اند که بین عدل و قسط تفاوت قائل شوند، از همین منظر که عدل بیشتر استحقاق‌محور است و قسط مساوات‌محور و بحث‌های زیاد دیگری که مطرح شده است. البته بنده نیز در اینجا فقط در مورد قسط و عدل نقل قول کردم و نظر خود بنده نیست و آن را نقطه شروع بحث قرار دادم که ذهن را در مورد این دو مقوله حساس کنم.

پاکتچی تصریح کرد: نکته دوم این که دقیقا بحث بنده در مورد عدالت اجتماعی است و موافقم با دیدگاه کسانی که تاکید کردند بر روی این که عدالت یک بحث شبکه گسترده‌ای از مسائل است و موقعی موفق می‌شویم که درباره عدالت در بیانات و رفتار امام علی(ع) و به طور کلی در بار‌های اسلامی به یک برداشت درستی برسیم که با ابعاد مختلف به مسئله نگاه کنیم؛ بنابراین من خودم را محدود به عدالت اجتماعی کرده‌ام.

این استاد دانشگاه بیان کرد: گاهی اوقات وقتی صحبت از عدالت اجتماعی می‌شود، آن را در یک معنای اعم یعنی هر چیزی که به زندگی اجتماعی انسان مربوط شود به کار می‌برند و تنها چیزی که بیرون از عدالت اجتماعی می‌ماند نیز یا چیزی است که به انسان مربوط نباشد مانند عدالت الهی، یا اگر به انسان مربوط می‌شود به انسان بماهو فرد مربوط شود، مانند: زید عدل؛ یعنی به جنبه‌های اخلاق فردی توجه می‌شود ولی با این معنای اعم بحث‌های عدالت سیاسی و ... می‌توانند ذیل عدالت اجتماعی قرار گیرند. بنده پیشنهاد می‌کنم که عدالت اجتماعی را به معنی الاخص مورد توجه قرار دهیم.

وی در ادامه افزود: آنجایی که منظور از عدالت اجتماعی یعنی عدالت در ساختار‌های جامعه و عدالت در ریز سامانه‌هایی که در جامعه هستند حتی مثلا مسئله جنسیت، یعنی وقتی مسئله عدالت بین زن و مردم مطرح می‌شود ما داریم در حوزه عدالت اجتماعی صحبت می‌کنیم، موقعی که عدالت بین سفید و سیاه مطرح می‌شود در حوزه عدالت اجتماعی صحبت می‌کنیم، این بحث‌ها به اقتصاد و سیاست ارتباط چندانی ندارد، ولی کاملا به ساختار‌های جامعه مربوط می‌شود.

پاکتچی بیان کرد: این همه در نیم قرن اخیر در مورد عدالت اقتصادی صحبت کرده‌ایم، گاهی هم در مورد عدالت اجتماعی از منظر نهج‌البلاغه حرف بزنیم. اگر بر روی بحث عدالت اجتماعی متمرکز شویم، به طور سنتی باز هم رویکردی در منابع ما وجود دارد و آن این که عدالت اجتماعی را از منظر اخلاقی نگاه می‌کنم. یعنی ما همیشه یک انسان برتر را به عنوان یک انسان اخلاقی تصور می‌کنیم که با بقیه فرق دارد و آدم خوبی است و مانند بقیه نیست. اگر بقیه خاکستری هستند او سقید است و سعی می‌کند به نظامات اخلاقی معتقد باشد، اجراکننده دستورات اخلاقی این‌ها هستند، ممکن است مخاطبش همه باشند اما اجرا کننده‌اش این‌ها هستند و عملا تعدادشان محدود است. در عصری مانند عصر ما، خیلی به اصطلاح «اشد محدود» نسبت به آنچه که در قبل بوده را شاهد هستیم و کمتر می‌توان چنین چهره‌های تابناک و سفیدی را دید. اما آیا این می‌تواند به معنای تعطیل عدالت اجتماعی باشد؟

وی در ادامه افزود: همین زمانی که در مورد افراد ثروتمند صحبت می‌کردند که اهل خیر هستند و ... و ما نیز دیده‌ایم اما روز به روز کمتر می‌شوند، اینکه ما چون تعداد عمل کنندگان به دستورات اخلاقی کم هستند مایوس شویم و بگوییم این حکم رو به تعطیل می‌رود، صحیح نیست. باید این طور به قضیه نگاه کنیم که عدالت اجتماعی در حدی که بخواهد در قالب دستورات اخلاقی رعایت شود که ما برگردیم به یک سفیدپوست بگوییم به سیاه‌پوست هم مثل خودت نگاه کن و دائما سعی کنیم روحیه خوب افراد را مخاطب قرار دهیم و آن‌ها را به رفتار‌های درست وا بداریم . البته به نظرم این مسئله را سر جای خودش داریم و در آینده نیز خواهیم داشت، این آدم‌های خوب حتی اگر کم باشند همیشه وجود دارند و اوتاد زمین هستند.

پاکتچی گفت: جنبه دیگر عدالت اجتماعی وجود دارد که به عدالت اجتماعی از منظر ساختار تعامل‌های اجتماعی برمی‌گردد. ما با یک جامعه بشری مواجه بوده و هستیم که در بین‌شان نظام‌های تعاملی وجود دارد و خیلی هم مهم است که این‌ها عدالت‌محور هم باشند و اگر عدالت محور نباشند این تعامل‌ها را با مشکلات جدی مواجه می‌کنند. عجیب نیست که در بسیاری از جوامع جهان با وجود این که دین پایه تعامل آن‌ها نیست و جامعه‌ بر مبنای سکولار است اما به دلیل درکی که از تعامل‌های اجتماعی وجود دارد، بسیاری از مباحث عدالت اجتماعی رعایت می‌شود؛ سؤالی که ایجاد می‌شود این است که آیا تصادفی است و آیا در بیانات قرآن و بیانات پیامبر(ص) و امام علی(ع) و اهل بیت(ع) چیزی که ناظر به این جنبه باشد نیست و آن‌ها گفته‌اند که ما هر چه می‌گوییم فقط در مورد کارکرد‌های اخلاقی عدالت اجتماعی است؟

وی در ادامه افزود: در بحث عدالت اجتماعی دو بُعد مهم داریم؛ یکی عدالت اجتماعی نسبت افراد در جامعه است، افراد آن چطور رفتار می‌کنند و نظام تعاملی بین آن حاکم است؟ این نظام باید عادلانه باشد، یک نکاه این است و یک بُعد از نکاه به عدالت اجتماعی نسبت فرد با کلیت جامعه است؛ یعنی اگر جامعه یاران را داریم یک فرد نسبتش با این جامعه چه است و من چکونه می‌توانم در این جامعه وارد شوم به نحوی که این تعادل عدالت‌محور باشد.

پاکتچی بیان کرد: خیلی از مطالبی که در نوشته‌های دانشمندان جهان در مورد مولفه‌های عدالت اجتماعی وجود دارد و با آن‌ها مواجه می‌شویم توسط قرآن و روایات ما نیز دیده شده است، آن‌ها نیز به این مسائل توجه کرده‌اند و خیلی به‌جاست که یک مقدار این مباحث را تبیین کنیم. در بحث عدالت اجتماعی دو بعد خیلی مهم را داریم؛ یک بعد عدالت اجتماعی نسبت افراد در جامعه است؛ هر جامعه‌ای یک جمعیتی دارد، رفتار این آدم‌ها و نظام تعاملی بین آنها باید عادلانه باشد. یک نگرش دیگر به عدالت اجتماعی نیز نسبت بین فرد و کلیت جامعه است؛ یعنی اگر جامعه‌ای به نام ایران داریم، نسبت یک فرد با این جامعه چیست و من چگونه می‌توانم به نحوی که عدالت‌محور باشد، به این جامعه وارد شوم.

وی با بیان اینکه در منابع عدالت اجتماعی دو محور مورد تاکید قرار گرفته است، اظهار کرد: نخست مسئله وفاق است که محور نظریه‌هایی است که در مورد عدالت اجتماعی وجود دارد. گفته می‌شود که عدالت اجتماعی می‌تواند در چارچوب نوعی هم‌گرایی بین افراد تحقق یابد. افراد درک متقابلی از نیازهایشان نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند و به یک وفاق می‌رسند و آن وفاق می‌تواند تامین‌کننده عدالت اجتماعی باشد و دوم محوریت حکومت، یعنی حکومتی وجود دارد که قرار است عدالت را در جامعه اجرا کند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما در اینجا در مورد عدالت سیاسی صحبت نمی‌کنیم، ما در مورد عدالت اجتماعی صحبت می‌کنیم اما در خیلی از نظریه‌ها یک حکومت وسط آمده که تحقق این عدالت اجتماعی را تضمین کند. البته باید به یک سو تفاهم اشاره کنم و آن این که دست کم ما ایرانیان این اخلاق را داریم که فکر می‌کنیم همه چیز را حکومت باید درست کند و هر جا با هر کاستی و با هر رفتار ناهنجاری مثلا یک راننده جلوی یک زن کهنسال دور می‌زند که آن زن می‌ترسد فکر می‌کنیم که پلیس کارش را درست انجام نداده و این درک نادرستی است و ما نیمی از ماجرا را می‌بینیم و نیمی را نمی‌بینیم. یک نگاه شامل به عدالت اجتماعی مستلزم این است که به هر دو محور توجه کنیم، یعنی تمام ابعاد عدالت اجتماعی یکبار از منظر وفاق اجتماعی دیده می‌شود و یکبار از منظر حکومت، هدف ما حذف نقش حکومت در اجرای عدالت اجرایی نیست هدف ما حذف این انحصار نگری است و این که فکر کنیم فقط حکومت‌ها باید عدالت را اجرا کنند.

وی در ادامه افزود: چند مسئله مهم در حوزه عدالت اجتماعی وجود دارد، یکی از آن‌ها توزیع امکانات جامعه است که مالی و غیر مالی هستند، یک نفر باید امکان تحصیل داشته باشد، یک نفر باید امکان داشته باشد که بتواند دین داری کند، خیلی از مواقع از افراد حق عبادت کردن را سلب می‌کنم، خیلی از افرادی که الآن دیندار درستی نیستند، ما حقشان را سلب کرده‌ایم و شاید اگر شرایط درست پیش می‌رفت آن فرد می‌توانست دیندار باشد، امکانات باید به گونه‌ای باشد که افراد از حق برابر برخوردار باشند.

پاکتچی بیان کرد: مسئله دیگر ایجاد فرصت برای فعالیت فردی است، جوامعی بودند که به فرزند یک کفش‌گر اجازه تحصیل نمی‌دادند و اکنون خوشحالیم که افرادی از روستا‌های دوردست می‌توانند وارد بهترین دانشگاه‌های ایران شوند، اما در صورتی در جامعه با این پدیده بیشتر مواجه شویم که فرصت‌ها برای فعالیت فردی به صورت برابر وجود داشته باشد، در این حالت می‌توانیم بگوییم که به عدالت اجتماعی نزدیک‌تر شده‌ایم. امتیازات اجتماعی مسئله مهم دیگری است که شما نمی‌توانید امتیازات اجتماعی را حذف و یا مطلق کنید. این که جایگاه این امتیازات کجا است و چه باید کرد با آن‌ها که بحث مهم و جدی است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از بحث‌هایی که امروز قالب نظریه‌پردازان عدالت اجتماعی در مورد آن حرف می‌زنند، پدیده متقابل بودن حق است؛ یعنی در یک جامعه وقتی صحبت از عدالت می‌شود یعنی هر وقت من حقی به گردن دیگری دارم دیگری نیز حقی به گردن من دارد، این بحث بسیار مهم است و در خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه حضرت می‌فرمایند که حق اگر برای کسی جاری می‌شود برای طرف مقابل نیز حقی خواهد بود که ایفا کند و اگر کسی که حق دارد، ولی هیچ کس بر گردن او حق ندارد، فقط خدا است، در مورد خلق خدا که دقیقا در مسئله عدالت اجتماعی که در مورد حق خدا صحبت می‌کنیم حق یک‌طرفه وجود ندارد و حق یک رابطه دوطرفه است.

وی در ادامه بیان کرد: یکی از بحث‌های مهم بر اساس حدیث نبوی «كُلُّكُم راعٍ وَ كُلُّكُم مسؤول عَنْ رَعيتِه» است. این حدیث خیلی ریز به انواع مختلف مسئولیت پرداخته و نشان می‌دهد که در جامعه در هر موقعیتی که باشیم به اندازه اختیاراتی که داریم از ما مسئولیت می‌خواهند. تناسبت مستقیمی با میزان مسئولیت و میزان اختیار‌ها وجود دارد. یکی از مباحث مهم این است که در عدالت اجتماعی فرد نسبت به جامعه مسئول است و برعکس، ما احادیث متعددی داریم، از جمله در نهج‌البلاغه که دارد فرد را تربیت می‌کند که این نقش اجتماعی را بپذیرد و در هنگام حضور در جامعه قواعد عادلانه جامعه را گردن بنهد، از جمله در خطبه ۱۳۷ که یعنی اگر من می‌خواهم وارد تعامل اجتماعی شود اولین نقطه عدل من این است که بر ضد خود حکم دهم و یک سلسله مسئولیت‌ها را برای خودم قبول کنم.

پاکتچی گفت: قانون طلایی که می‌گوید بر دیگران آن را بپسند که بر خود می‌پسندی دقیقا به رابطه فرد با جامعه برمی‌گردد و می‌خواهد تناسب فرد را در تعامل اجتماعی تبیین کند و می‌تواند منجر به عدالت اجتماعی شود و در غررالحکم این مسئله را از امام علی(ع) داریم. نکته مهم این است که اجراکننده عدالت اجتماعی، کلیت جامعه است و نه حکومت‌ها، آن‌ها کمک می‎کنند اما کلیت جامعه عدالت اجتماعی را محقق می‌کنند.

وی در ادامه بیان کرد: آیه ۲۵ سوره حدید را تلاوت می‌کنم که فرمود «لیقوم الناس بالقسط» و نمی‌گوید «لیقیم القسط للناس» پیامبران بیایند تا قسط را اقامه کنند، آن کسی که قرار است قسط را اقامه کنند خود مردم هستند و آن‌ها بینات را می‌آورند تا مردم به قسط برخیزند و این نکته مهم است که در کلام امام علی(ع) آمده است.

پاکتچی گفت: یکی از بحث‌هایی که در عدالت اجتماعی محوریت دارد وفاق است. احادیثی در نهج‌البلاغه داریم که در مورد وفاق اجتماعی صحبت می‌کند و حیات جامعه را در پرتو وفاق اجتماعی می‌بیند. همچنین یکی از مشکلات اصلی در راستای عدم تحقق عدالت اجتماعی ناآگاهی افراد است، وقتی حق را نمی‌شناسند طبیعتا در جهت استیفای حق نیز نمی‌توانند حرکت کنند. لازمه حرکت کردن آگاهی داشتن است امام(ع) روی مسئله آگاهی تاکید ویژه‌ای دارند و عبارات مختلفی نیز دارند. وقتی می‌گویند عدل بر چهار شعبه است می‌فرمایند از این چهار شعبه سه مورد مسئله آگاهی است.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.