برای دستیابی به روششناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست، باید به بخشهای مختلف نظام سیاسی در حوزه ساختار و کارویژهها پرداخت و روشهای پرداخت و تبیین مسائل و مباحث ذیل آنها در قرآن کریم را رصد نمود و در نهایت با تجمیع و تحلیل این روشها، به روششناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست دست یافت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی مشکانی سبزواری، دکتری فقه سیاسی و عضو شورای علمی فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در یادداشتی که برای این پایگاه خبری – تحلیلی ارسال کرد، روش شناسی نظام سازی قرآنی را مورد کنکاش قرار داد که متن آن بدین شرح است؛
مقدمه ای بر روش شناسی نظام سازی قرآنی(با تاکید بر نظام سیاسی)
1) تبیین موضوع
پیرامون «روش شناسی و متدولوژی نظام سازی قرآنی» دو معنا محتمل است:
اول) معنای اول این است که قرآن کریم برای نظام سازی چه روش هایی را پیشنهاد داده و یا از چه روش هایی بهره برده است؟ آیا از روش های عقلایی و موجود بهره برده و به اصطلاح در این حوزه به صورت امضائی و پذیرش یک یا چند روش از روش های موجود اقدام کرده، یا روشی ابداعی و تاسیسی ارائه کرده است؟ در صورت امضای روش های موجود، از کدام روش بهره برده و در صورت تاسیس روش جدید، معنا و ساختار آن روش چیست؟
دوم) معنای دوم این که برای فهم و نشان دادن «روش شناسی نظام سازی قرآنی» و شیوه یا شیوه هایی که قرآن کریم برای نظام سازی به کار برده، از چه روش یا روش هایی می توان استفاده کرد؟
به بیان دیگر، درباره «روش شناسی نظام سازی قرآنی» دو گونه سؤال مطرح است:
سؤال اول) قرآن کریم برای نظام سازی، از چه روش یا روش هایی استفاده کرده است؟
سؤال دوم) روش شناسایی و فهم «روش شناسی نظام سازی قرآنی» کدام است؟
در پاسخ به پرسه اول باید از چیستی و ساختار روشی که قرآن کریم در نظام سازی استفاده کرده سخن بگوییم، اما در پاسخ پرسه دوم باید پیرامون روش یا روش های فهم «روش شناسی قرآن کریم در نظام سازی» به بحث و بررسی بپردازیم.
روشن است که دستیابی به پاسخ پرسه اول، از رهگذر پاسخ به پرسه دوم امکان پذیر است. به بیان دیگر، برای شناسایی «روش شناسی نظام سازی قرآنی» باید از روشهای فهم این روش شناسی بحث کنیم و لذا بحث از «روش های فهم روش شناسی نظام سازی قرآنی» مقدم بر روش شناسی نظام سازی قرآنی می باشد.
2) روش های شناسایی روش شناسی نظام سازی قرآنی
با توجه به امکان و احتمال وجود دیدگاهها و نظریه های مختلف پیرامون روش شناسی نظام سازی قرآنی، میتوان از طریق رهیافت تحلیل مقایسه ای و از رهگذر مطالعه و مقایسه دیدگاههای مختلف پیرامون موضوع مورد بحث، به اطلاعات ارزش مندی درباره ویژگی، شکل و دامنه عملکرد یک دیدگاه در مقایسه با دیدگاههای مشابه رهنمون شد. از سوی دیگر، رهیافت تحلیل مقایسه ای بدون ابزار و مدلی که بتواند بخشهایی از ساختار و کارکرد یک روش و یا نظریه را به طور شفاف و منظم توضیح داده و نظم درونی حاکم بر آنها را ارزیابی کند، چندان کارآیی تحقیقاتی و عملی نخواهد داشت.
بر این اساس، برای تبیین روشهای شناسایی روش شناسی نظام سازی قرآنی با استفاده از رهیافت تحلیل مقایسهای، می توان از روشهای مختلفی همچون روش بحران، روش تحلیل گفتمان، روش مفهومی، روش راهبردی، روش میان رشته ای و روش تحلیل سیستمی استفاده کرد.
از طریق هر کدام از روشهای فوق، امکان بررسی و شناسایی روش شناسی نظام سازی قرآنی وجود دارد و البته هر کدام از روشها از نقاط مثبت و نیز نقاط ضعف و منفی گوناگونی برخوردار می باشند.
در این یادداشت تلاش می شود از طریق «روش تحلیل سیستمی» به تبیین موضوع پرداخته و با تاکید بر نظام سیاسی، مسئله توضیح داده شود.
3) روش تحلیل سیستمی و کاربرد آن در شناسنایی روش شناسی نظام سازی قرآنی
چنانکه گذشت، روش مورد استفاده این تحقیق برای تبیین روش شناسی نظام سازی قرآنی، روش تحلیل سیستمی است. در ادامه پس از تبیین روش، به تطبق آن بر موضوع مورد بحث با تاکید بر نظام سیاسی پرداخته شده است، که میتوان با حذف مباحث مربوط به نظام سیاسی، از الگوی مورد استفاده، در دیگر نظام ها نیز بهره برد.
الف) توصیف روش:
بر اساس تحلیل سیستمی هر نظام سیاسی از دو بخش تشکیل شده است:
بخش اول) ساختار نظام سیاسی؛
بخش دوم) کارویژههای نظام سیاسی.
توضیح اینکه: سیستم سیاسی اسلام عبارت است از: «مجموعه به هم پیوسته ای از فعالیتهای سیاسی، که توسط شمار بزرگی از کارگزاران و با هدف خاصی تعهد شده و انجام می گیرد». این سیستم از عناصری همبسته تشکیل شده است که هر کدام به تنهایی بخشی از نظام سیاسی اسلام را تشکیل داده و نهادها و گروه های معینی را شامل می شوند. این ویژگی سیستم سیاسی را عناصر ساختاری یا به طور کلی «ساختار» نظام سیاسی اسلام می نامند. در مقابل، نوع روابط تعریف شده بین ساختارهای موجود در درون نظام سیاسی اسلام را، کارکردهای همان ساختارها و یا به طور خلاصه «کارویژه» نظام سیاسی اسلام می نامند.
در ساختار نظام سیاسی مباحث چهارگانه ذیل مورد بحث قرار می گیرد:
در بخش کارویژه های نظام سیاسی نیز مباحث ذیل مطرح میشود:
ب) تطبیق روش
برای تطبیق روش تحلیلی سیستمی بر موضوع مورد بحث و بهره گیری از آن برای تبیین روش شناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست، باید روش ارائه قرآن در محورهای ذیل را پیگیری کرد:
بخش اول) ساختار نظام سیاسی اسلامی
1) روشِ تبیین و اقامه استدلال برای ضرورت تاسیس نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
روشن است که ادله تاسیس نظام سیاسی با ادله تاسیس نظام سیاسی اسلامی متفاوت است. حکومت به حکم روش عقلی یک ضرورت و اجتناب ناپذیر است؛ اما چرا باید حکومت اسلامی باشد؟ دلائل تشکیل ضرورت حکومت اسلامی چیست؟
روش قرآن کریم در تبیین و اقامه استدلال برای ضرورت تاسیس نظام سیاسی چیست و قرآن کریم از چه روشهایی برای این مهم بهره برده است؟
2) روش تبیین و تعیین مرزهای نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
هر نظام سیاسی از دو دسته عناصر اصلی و اقتضایی تشکیل می شود. در این بخش، بحث بر سر این است که عناصر اصلی و اقتضایی نظام سیاسی کدام است؟
شیوه قرآن کریم در تقسیم و تفکیک عناصر نظام سیاسی چیست؟ از منظر قرآن کریم روشها و معیارهای تفکیک عناصر اصلی از اقتضایی کدام است؟
3) روش تبیین و تعیین عنصر یا عناصر کلیدی نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
مکاتب و اندیشمندان مختلف مرزهای نظام سیاسی را به اشکال مختلف و متفاوتی تبیین کرده اند: نژاد، زبان، خاک و اعتقاد برخی از ملاکهای مرزبندی به شمار می روند.
منطق و روش قرآن کریم در تعیین مرز نظام سیاسی اسلامی چیست؟ معیار مرزبندی و شیوه تبیین آن در قرآن چیست و چگونه است؟
4) روش تبیین و تعیین شبکه قدرت در نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
در بحث شبکه قدرت پرسش اصلی این است که چه کسانی می توانند وارد سلسله مراتب قدرت شوند و جایگاه آنان در قدرت چیست؟ و به عنوان نمونه به جایگاه زنان و اقلیتهای دینی در نظام سیاسی اسلامی پرداخته می شود.
روش قرآن کریم در تبیین و تعیین سلسله مراتب قدرت و نیز معیار و شیوه تعیین کسانی که میتوانند در این سلسله مراتب متصدی امر شوند، چیست؟
بخش دوم: کار ویژه های نظام سیاسی اسلامی
5) شیوه تبیین و تعیین مرکز تصمیم گیری در نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
منظور از مرکز تصمیم گیری مرجعی است که بویژه در اختلافات فصل الخطاب است و در واقع از مشروعیت برخوردار است. پرسش این است که روش قرآن کریم در تعیین مرکز تصمیم گیری چیست؟ همچنین شیوه ها و روشهای تعیین راه حل ها و راهکارهای برای حل اختلافات در قرآن کریم کدام است؟
6) روش تبیین و تعیین قلمرو اختیارات نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
در این قسمت بحث بر سر این است که قلمرو اختیارات نظام سیاسی و حکومت اسلامی تا کجاست؟ آیا حکومت اسلامی صرفاً در حوزه حریم عمومی حق دخالت و اعمال قدرت دارد یا حریم خصوصی افراد نیز در حوزه اختیارات حکومت است؟
روش قرآن کریم در تعیین مرزهای حریم عمومی و حریم خصوصی چیست؟ همچنین قرآن کریم برای تبیین حوزه اختیارات و نیز تعریف حریم عمومی و حریم خصوصی از چه روشهایی استفاده کرده است؟
7) روش تبیین و تعیین جریان قدرت در نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
رابطه متقابل مردم و حاکمان، احزاب، مطبوعات و رسانه ها، جایگاه پارلمان و انتخابات و ... از جمله مسائلی هستند که در ذیل عنوان جریان قدرت مورد بحث قرار میگیرند.
روشی که قرآن کریم در تبیین این موضوعات استفاده کرده، چه روشی است؟
8) روش تبیین و تعیین بازخوردهای نظام سیاسی اسلامی از منظر قرآن کریم:
مباحثی از قبیل حق نظارت مردم بر حکومت، امر به معروف و نهی از منکر حاکمان توسط مردم، پاسخگو بودن حکومت، حق اعتراض، انتقاد، راهپیمائی و قیام و انقلاب در زمره مباحث مربوط به بازخوردهای نظام سیاسی قرار دارد.
منطق قرآن کریم در تبیین بازخوردهای نظام سیاسی چه منطقی است و از چه روشهایی در این زمینه بهره برده است؟
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به آنچه گذشت، برای دستیابی به روش شناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست، باید به بخشهای مختلف نظام سیاسی در حوزه ساختار و کارویژه ها پرداخت و روشهای پرداخت و تبیین مسائل و مباحث ذیل آنها در قرآن کریم را رصد نمود و در نهایت با تجمیع و تحلیل این روشها، به روش شناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست دست یافت.
چنانکه در مقدمه یادداشت مورد اشاره قرار گرفت، برای دستیابی به روش شناسی نظام سازی قرآنی، می توان از روشهای مختلفی بهره برد. در یادداشت حاضر روش مورد استفاده برای این مهم «روش تحلیل سیستم» بود. بر اساس این روش، سیستم و نظام سیاسی مورد تحلیل و تبیین واقع شد و در ذیل هر کدام از بخشهای مختلف آن، روش قرآن کریم در تبیین و تعیین چیستی و هستی آنها مورد پرسش قرار گرفت.
رصد، دستیابی، تبیین، تحلیل و در نهایت جمع بندی روشهای مورد استفاده قرآن کریم در بخشهای فوق الذکر به «روش شناسی نظام سازی قرآنی در حوزه سیاست» منتهی می گردد که می توان این الگو را در دیگر نظام ها (فرهنگی، حقوقی، تربیتی، اقتصادی و ...) مورد استفاده قرار داد و به روش شناسی نظام سازی در حوزه فرهنگ، حقوق، تربیت، اقتصاد و... دست یافت و در نهایت حاصل جمع جملگی آنها را به عنوان «روش شناسی نظام سازی قرآنی» ارائه نمود.
انتهای پیام/