آیتالله سیفی مازندرانی با بیان اینکه مقصود از عبارت «علینا القاء الاصول» قواعد علم اصول نیست، بلکه به این معناست که برای شما قواعد کلی القاء کردیم و شما در چارچوب این نظام و قواعد کار کنید، اظهار کرد: استنباط فقیه چه در باب فقه حکومت و سیاست، چه در جمیع مسائل مستحدثه امروزباید در چارچوب قواعد و اصولی باشد که حضرات معصومین(ع) القاء کردهاند که این فقه نظاممند است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ نشست علمی ترویجی فقه معاصر با موضوع «ظرفیتشناسی علم اصول در استنباط احکام مسائل مستحدثه» به همت دبیرخانه فقه معاصر حوزههای علمیه و مدیریت سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم، پنجشنبه ۲۲ آذرماه، در مدرسه فیضیه قم برگزار شد.
در این نشست که با حضور طلاب سطح عالی و برخی اساتید و مسئولین حوزه علمیه قم برگزار شد، ابتدا حجتالاسلام والمسلمین صبوری فیروزآبادی، مسئول دبیرخانه فقه معاصر حوزههای علمیه به ارائه گزارشی از فعالیتهای انجام شده در عرصه فقه معاصر پرداخت و سپس آیتالله سیفی مازندرانی به سخنرانی پرداخت؛ در ادامه مشروح این سخنرانی از نظر میگذرد:
ماهیت علم اصول قاعدهمند کردن فقه است. سیره قطعیه نبی مکرم اسلام(ص) و اهل بیت(ع) در تبلیغ دین و بیان آیات قرآن و تبیین احکام، بر اساس قواعد محاوری و متفاهم عرفی زمان خودشان بوده است و همین مطلب برای اثبات اعتبار علم اصول کافی است. زیرا وقتی بنا شد نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) بر اساس سیره محاوری عقلائی زمان خود تکلم و بیان احکام کنند، طبعا ما باید براساس متفاهم عرفی و قواعد محاوری عقلائی، مقصود آنها را از بیان احکام و تبیین دین استنباط کنیم؛ این قواعد عقلائی به علت اینکه سیره عقلای عالم است در طول اعصار و قرون تفاوتی نخواهد کرد. با این بیان، جایگاه علم اصول روشن شد. ایشان با ذکر چند نمونه از استدلال اهل بیت(ع) به قواعد اصولی، نتیجه گرفتند که علاوه بر اینکه سیره قطعیه نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) در تبلیغ و تبیین احکام، بر اساس قواعد محاوری عقلائیه و متفاهم عرفیه عصر خودشان بوده، خودشان نیز در تبیین احکام و تبلیغ دین و پاسخ به سؤالات روات در احکام فقهی، بر طبق قواعد اصولی به آیات و روایات نبوی استدلال کرده و فتوا میدادند. مقصود از مسائل فقه معاصر و مستحدثه، این نیست که موضوع تازهای پیش آمده که اصلا در عالم اسلام وجود نداشته است؛ اگر کسی مسائل مستحدثه را این گونه تفسیر کند، غلط است. مسائل مستحدثه چند قسم است؛ قسم اول از مسائل مستحدثه، برخی از مصادیق متعلقات و موضوعات احکام نوپیداست؛ مثل رؤیت هلال به چشم مسلّح؛ رؤیت هلال به صورت طبیعی در نصوص و فتاوای فراوان در موضوع خطاب بوده، اما رؤیت به چشم مسلّح، مصداقی مستحدث از این رؤیت است. قسم دوم از مسائل مستحدثه، سیرههای مستحدثه است. در بحث سیره، مرحوم شهید صدر قائل به این است که این سیرههای مستحدثه، ممضاة شارع نیستند، زیرا در زمان شارع نبوده و در نتیجه قابل ردع از طرف شارع نبودهاند. میگوید: آنچه که در زمان شارع، معدوم بوده، شارع امکان ردع آن را نداشته است. ما این مطلب را در دو کتاب «بدایع البحوث» و «دقائق البحوث»، رد کرده و گفتهایم: ما من سیرة مستحدثة الا و لها جِذر فی السیرة المعاصرة للمعصومین؛ هیچ سیره مستحدثهای را نمیتوانید احصاء کنید مگر اینکه مصداقی از مصبّ سیره زمان اهل بیت(ع) است.سؤال: آیا به نظر حضرت عالی علم اصول زوائد دارد و اگر جواب مثبت است چه کسی متکفل تهذیب علم اصول است؟
انتهای پیام/
منبع: ایکنا