به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام والمسلمین امینرضا عابدینژاد، شامگاه چهارشنبه ۲۸ آذرماه، در نشست علمی چالشهای فقه در دنیای معاصر گفت: مهمترین چالشی که در حال حاضر برای فقه وجود دارد به نوع تلقی ما از علم فقه بازمیگردد؛ پس از مطالعاتی در این زمینه فقه را به ابعاد مختلفی تقسیم کردم از جمله فقه اعتزالی یعنی فقهی که به ابعاد و ساختارهای مختلف نظام اجتماعی، سیاستهای پیشرفت و اهداف نظام اجتماعی بیتوجه است و تنها به تعیین تکلیف برای فرد در یک نظام توجه میکند که به تعبیر شهید صدر از آفات مهم فقه ماست.
این محقق و استاد حوزه علمیه با بیان اینکه این نوع فقه انفعالی است، یعنی عمدتاً مسائلی از دنیای غرب وارد کشور میشود و از فقه پاسخ میخواهد اظهار کرد: این نوع تفقه نتیجهاش توجیه واقعیات موجود و همراهی و مماشات با هر نوع مسئله جدیدی است و فقه قدم به قدم عقبنشینی میکند؛ این فقه جزءنگر است، یعنی موضوعات فقهی را با سایر اجزای اجتماعی غیرمرتبط میداند و در امور فاسد شرعی گرفتار میشود.
عابدینژاد با بیان اینکه امروز در سیستم بانکی کارهایی انجام میشود که توجیه شرعی برای برخی امور تراشیده میشود افزود: این مسئله نتیجه فقه اعتزالی است و وقتی در این نوع فقه به نظام اجتماعی توجه نمیشود، مفاسدی که مترتب است با عنوان عقود شرعی و اسلامی جریان مییابد و همه هم فکر میکنند مسئلهای شرعی اتفاق میافتد.
این محقق و استاد حوزه بیان کرد: در این نوع موارد کار فقیه خیاطی برای بیمه و بانک و ... است تا لباسی را برای افعال و اعمال آنها بدوزد. برخی در توجیه این نوع فقه میگویند که در دوره غیبت مأموریت و وظیفهای برای تأسیس حکومت اسلامی نداریم. همچنین استدلال میکنند که فقه مبتنی بر حکم ظاهری است ولی تأسیس نظام اصابت به واقع است و براساس اندیشه ظاهری نمیتوانیم نظام تأسیس کنیم و خلأ در معرفت فقهی وجود دارد که آن را قبول نداریم.
وی به نوع دیگری از فقه اشاره و تصریح کرد: فقه نوع دوم فقه انقلابی است؛ این نوع فقه دو شاخص در میان فقها مهم دارد؛ یکی امام و دیگری شهید صدر که در نظریات فقهی به دنبال فقاهت انقلابی بودند؛ امام فرمود که فقه تئوری اداره فرد و اجتماع است، یعنی اگر کسی ده سال درس فقاهت خوانده باید تئوریهای اداره جامعه را بداند و موضوع اداره هم جزئیات نیست.
عابدینژاد با بیان اینکه فقه انقلابی به ساختارهای اجتماعی بیتفاوت نیست و مثلاً بانک، دانشگاه، بیمه، زندان و ... را به مثابه یک کل مینگرد اظهار کرد: این نوع فقه چالشی ندارد، زیرا فضای اجتماعی و نظام اجتماعی را ایجاد میکند. لذا دنیای معاصر با آن در چالش است، نه اینکه این فقه با دنیای معاصر چالش داشته باشد؛ در این فقه صرفاً به احکام فردی اعتنا نمیشود و احکام در کل اجتماع قابل ملاحظه است.
این محقق حوزه علمیه با بیان اینکه امروز برخی از ما متأسفانه متوجه نشدهایم که موضوع و فضا و مسائلمان عوض شده است و باید از جای دیگری شروع کنیم تصریح کرد: در فقه اعتزالی هرقدر بیشتر تحقیق و تدریس کنیم اثر اجتماعی کمتری خواهیم داشت.
این محقق به نوع سومی از فقه به معنای فقه انتحالی اشاره کرد و گفت: اساس این فقه توجه به نظامات اجتماعی است و فقه باید ادارهکننده نظامات اجتماعی باشد، ولی مسئله این است که پیشنهاد این فقه سازگاری و تسلیم در برابر نظام حقوق بشر غربی است؛ یعنی فقه تاریخی و فقه زمان و مکان داریم و در این مدل پروژه عرفی و عصریسازی فقه وجود دارد.
وی افزود: یعنی وقتی به کنوانسیون حقوق کودک، ۲۰۳۰، معاهدات بینالمللی و قوانین حقوق بشر جهانی رسیدیم، فقه را بابد به نفع حقوق بشر غربی یا تأویل کرده و یا کنار بگذاریم؛ معتقدان این افراد فقه را به فقه عبادات و معاملات تقسیم میکنند و در بخش معاملات میگویند این بخش مبتنی بر اصولی عقلائی هستند و این اصول هم عرفی هستند. از این رو اصول لیبرالیسم و آزادیهای بیحد و حصر و سیره انسان غربی به صورت سیره عقلایی ترویج میشود و تشویق میکنند که ما به کنوانسیونهای بینالمللی بپیوندیم.
عابدینژاد با بیان اینکه در این نوع فقه مباحثی مانند تساوی زن و مرد مطرح است و میگویند که مقولهای به نام ولایت امکانپذیر نیست و نه ولی فقهی بلکه خدا هم حق ولایت ندارد افزود: متأسفانه این نوع فقه در حال رواج است و باید راهکار و تدبیری برای آن بیندیشیم. امروز به خصوص در میان مدیران و بدنه دولت این تفکر وجود دارد.
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: امام فرمود که فقه تئوری اداره اجتماع است، ولی هنوز دولت ما اسلامی نشده است. لذا باید تحول ایجاد شود و نرمافزار این تحول باید از دل فقاهت بیرون بیاید.
انتهای پیام/ منبع: ایکنا