جدیدترین شماره فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای اعتقادی کلامی ویژه تابستان ۱۳۹۷ به صاحبامتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه (گروه معارف اسلامی) و سردبیری محمدحسن قدردان قراملکی منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ جدیدترین شماره فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای اعتقادی کلامی مقالاتی با عنوان «بنیادهای وجودشناختیِ برزخیت انسان بر اساس فلسفه و عرفان اسلامی»، «اندیشه حکمای اسلامی در رابطه با ادراک حسی با محوریت دیدگاه حکیم ملاصدرا»، «ماهیت دنیا و مصادیق اعتقادی کلامی در اشعار محمدتقی علی آبادی مازندرانی»، «ممنوعیت تکفیر اهل قبله از نگاه متکلمان و فقیهان تشیع و تسنن»، «حقیقت امامت و فلسفه حضور ابدی امام معصوم (ع) از منظر قرآن با تاکید بر آراء علامه طباطبایی»، «تعارض گرایش به کفر و آتئیسم با فطرت بشری»، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، «نقد و پاسخگویی به شبهه افکنی دکتر قفاری در باب عصمت با تکیه بر نظریات متکلمان شیعه».
در چکیده مقاله «بنیادهای وجودشناختیِ برزخیت انسان بر اساس فلسفه و عرفان اسلامی» میخوانیم: «حقیقت و شئون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تاثیر این نگاه بر انسان شناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بی شماری کرده و کمالات خود را به تفصیل جلوه داده است. حقیقت انسانْ اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسانِ (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالاتِ بی شمار او را.
انسان تنها ظهور حضرت حق است که همه اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبه یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است. در این مقاله، مهمترین مبانی هستی شناختیِ عرفان اسلامی را که منجر به نوع خاصی از انسان شناسی شده و آثار و تبعات بسیار در مباحث کلامی دارد را بررسی کردهایم.»
یکی از مقالاتی که در این شماره منتشر شده است «ممنوعیت تکفیر اهل قبله از نگاه متکلمان و فقیهان تشیع و تسنن» اثر عباسعلی رستمی است. مسئله تکفیر بیشتر جنبه کلامی دارد تا فقهی، و خاستگاه آن نیز اعتقادی است. زیرا بسیاری از فقیهان و متکلمان بین کفر و ایمان قائل به عدم و ملکه هستند. یعنی هر انسانی اگر مومن به خدا و توحید نباشد، کافر خواهد بود، اما به دلیل آثار و پیامدهایی که در فقه برای آن مطرح میشود، این مسئله همواره مورد توجه فقیهان نیز قرارگرفته.
در این پژوهش دیدگاه عالمان بزرگ اسلامی در مسئله تکفیر اهل قبله مرور شده است و به بررسی این موضوع پرداخته شده است که آیا از نگاه رهبران اسلامی تکفیر اهل قبله مجاز است؟ اکثریت متکلمان و فقهای تسنن و تشیع اهل قبله را مسلمان میدانند، برای مال، جان و آبروی آنان حرمت قائلند، بر خلاف عدهای اندک که فتوای رهبران سلف خود را فراموش کردهاند، و به دیگر مسلمانان نسبت کفر میدهند، و ریختن خون آنان را مباح میدانند.
در چکیده مقاله «تعارض گرایش به کفر و آتئیسم با فطرت بشری» میخوانیم: «در این پژوهش با بررسی علت گرایش به کفر و آتئیسم در جهان معاصر و مقایسه تطبیقی بین آنها، موضوع فطرت خداپرستی و خداجویی در انسانها مورد بررسی قرار میگیرد برای پاسخ به این پرسش که چرا در جهان معاصر با وجود گسترش علم و فن آوری، شاهد اقبال به «آتئیسم» و افزایش شمار «خداناباوران» هستیم و راهکار برون رفت از آن چیست؟
بررسی آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) نشان میدهد که خداوند یک حقیقت و واقعیت خارجی است، نه آنچه که ساخته وهم و پندار ما است و نه آنچه که به حس ادراک شود و فطرت همان پرسش از توحید است؛ لذا انسان برای یافتن حقی r. ت. و گذر از کفر و آتئیسم باید از ادراک حسی فراتر رفته و با تامل در حقیقت خود به علم حضوری و شهودی خدا را دریابد و با برهان حصولی بر وجود خداوند استدلال عقلی نماید.»
مرتضی متقی نژاد در مقاله «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام» نوشته است: «اغراء به جهل؛ یعنی حقیقتی را مخفی کردن و شخص را در جهل نگه داشتن، یا اظهار خلاف واقع کردن است که این کار گاهی جایز و صحیح است مانند توریه کردن و گاهی غیرجایز و ناپسند مثل قراردادن معجزه در دست پیامبر دروغین که این قسم بر خداوند قبیح و محال است؛ چه این که این کار، ظلم، نقص و خلاف غرض به شمار میآید.
قاعده قبح اغراء به جهل یکی از مهمترین قواعد به شمار میرود. تحقیق و پژوهش در گستره کاربرد این قاعده نشان خواهد داد که قاعده مذکور در اثبات مسائلی مانند وجوب لطف بر خداوند، لزوم تکلیف برای بشریت، ضرورت فرستادن پیامبران، ضرورت نصب امام، حتمیت عصمت پیامبر و امام، دلالت اعجاز بر راستگویی پیامبران و … کارایی دارد.
تحقیق حاضر با روش کتابخانهای و رویکرد گزارشی – تحلیلی، به تفصیل کارکردهای مختلف این قاعده را در تراث مهم علم کلام مورد کنکاش و مداقه قرار داده، و روشن ساخته که این قاعده، در ابواب و مسایل مهم کلامی کارایی دارد. در بخش پایانی مقاله مهمترین ادله قبح اغراء به جهل برخداوند مانند قاعده سنخیت علت و معلول، قاعده حسن و قبح عقلی و قبیح و محال بودن نقض غرض مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.»
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=6071
نظرات