به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت الله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج فقه سیاسی خود موضوع مشروعیت یا عدم مشروعیت تشکیل حکومت براساس شریعت در عصر غیبیت را مورد بررسی قرار داد.
وی با بیان این که در مقابل ادلهای که مقتضی مشروعیت است چیزی به نام مانع برای مشروعیت تشکیل حکومت براساس شریعت در عصر غیبت نداریم، عنوان کرد: مانع یا عقلی است یا نقلی و به عقیده ما ادله نیز با یکدیگر تعارض هم ندارد. به عنوان نمونه براساس دلیل عقلی گفتیم وقتی شارع مقدس پیامبران و کتب آسمانی را می فرستد و مقرراتی را جعل می کند می خواهد به آن ها عمل شود مسلماً عمل به این ها در سایه حکومت میسر است. از این جهت باید به مشروعیت قائل شد.
آیت الله علیدوست تصریح کرد: چیزی که برخی به ویژه با توجه به مشکلات امروزی مطرح می کنند این است «تشکیل حکومت ضررهای جانبی زیادی دارد به گونه ای که مصلحت در تشکیل نشدن آن است.» یعنی بحث عقلی را پررنگ می کنند. اما در طول تاریخ حکومت های شیعی داشته ایم. بله این حکومت ها مانند جمهوری اسلامی ایران نبوده که فقیهی در رأس هرم باشد ولی در همان حکومت های نیم بند شیعی مانند حکومت آل بویه، صفویه، قاجار و… نیز شیعیان در رأس بوده اند و حتی از علما نیز استفاده می کرده اند. در همین حکومت ها نیز خدمات خوبی به اسلام، تمدن اسلامی، شیعه و حتی کشور شده است.
وی ادامه داد: نمی گوییم که این حکومت ها بی عیب و سالم بوده اند. ولی برای نمونه حکومت صفویه در انسجام کشور تأثیرگذار بود. این حکومت کاملاً اسلامی نبود ولی از علما استفاده می کرد. از آن ها اجازاتی می گرفت. به همین دلیل نباید بگوییم ضرر حکومت بیشتر از نفعش است. حتی زمانی بوده که نیمی از جهان اسلام زیر قدرت شیعه بود و شیعیان حضور جدی داشته اند. هر جا هم بوده اند آثار خوبی از خود به جا گذاشته اند. برای نمونه دانشگاه الازهر، زیتونه و… ولید حکومت های شیعی هستند یا حالا شیعه اثنی عشری بوده اند یا زیدیه و… . تمدن یمن با حکومت شیعیان زیدیه پیوند خورده است. به هر حال این تجربه عملی ماست که نباید نادیده بگیریم.
داشتن برنامه، کارگزار لایق و رهبران مدیر سه شرط تشکیل حکومت اسلامی
این استاد حوزه بیان کرد: البته بنده به چند نکته اشاره کنم. اولاً، آنچه بنده گفتم تشکیل حکومت براساس شریعت در عصر غیبت بود ولی شکل خاصی را مطرح نکردم. به همین دلیل سوال می شود آیا حکومت حتما باید شکل خاص باشد یا می تواند شکل خاصی نداشته باشد؟ یعنی آیا می توانیم بگوییم حکومت براساس شریعت باشد ولی فقها در هرم قدرت نباشند ولی ناظر عالی باشند؟ یا بالاتر از این بگوییم که فقها باید مدیر جامعه باشند؟ اگر بگوییم مدیر جامعه باشند حکومت هایی مانند صفویه از بحث ما خارج می شود ولی مصداق آن جمهوری اسلامی می شود.
وی افزود: سوال نخست ما درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت تشکیل حکومت در عصر غیبت بود و سوال دوم ما از فرم و شکل آن بود. آن چه پرداختیم سوال اول بود. شکل کامل این است که فقیه مدیر جامعه باشد چیزی که در جمهوری اسلامی وجود دارد ولی آیا منحصر به این شکل است یا نه جای بحث و گفت وگو دارد. ما می گوییم حکومت، شریعت محور باشد. یعنی شریعت اجرا شود.
آیت الله علیدوست گفت: نکته دوم، وقتی می گوییم حکومت اسلامی براساس شریعت در عصر غیبت تشکیل شود برخی موضع سلبی می گیرند برخی موضع ایجابی. بدون شک اگر یک باحثی این بحث را مطرح کرد و به عدم مشروعیت رسید موضوع منتفی است ولی اگر مثل ما به مشروعیت حکومت رسید – به وجوب و حتی واجب مطلق رسید – منظورش حکومتی است که نخست، برنامه داشته باشد. دوم، کارگزاران لایقی داشته باشد. سوم، رهبرانی حکیم و مدیر داشته باشد.
درباره حدود اختیارات حاکم اسلامی نباید افراط و تفریط کرد
وی ادامه داد: نکته سوم، در حکومت اسلامی باید نسبت به حدود اختیارات حاکم اسلامی بسیار مراقب بود. یعنی افراط و تفریط نکرد. برای نمونه از یک سو تا گفته می شود حکومت براساس شریعت برخی به ذهنشان می آید حکومت بخواهد در تمامی شئون به اسم شرع دخالت کند.
استاد حوزه گفت: از سوی دیگر در جمهوری اسلامی نیز افرادی داشتیم به قدری حوزه شرعیت را لاغر می کردند و جاهایی که قطعاً در حوزه شرعیت بوده را می گفتند خارج است. برای نمونه در زمان برگزاری کنفرانس فقه هسته ای برخی می گفتند مگر ما فقه هسته ای داریم؟ این ها خیال می کردند منظور ما از فقه هسته ای این است که بگوییم چقدر ماده باید ترکیب کنیم تا سلاح هسته ای به دست بیاید. در حالی که ما می خواستیم بحث کنیم آیا سلاح کشتار جمعی باید داشت یا خیر؟ کاربست آن کجاست؟ و… یکی از مسائل اساسی دوره مشروطه همین بود و یکی از دلایل اختلاف میان علما در نجف همین موضوع بود. یعنی دو طرف می گفتند شریعت. ولی بحث سر گستره شریعت بود.
وی افزود: چه حکومتی براساس شریعت است؟ آیا حکومتی که در تمام شئون آن شریعت دخالت کند و برای هر چیزی آیه و روایت پیدا کند یا این که این ها جزو حوزه شریعت نیست و حوزه های آزاد است. این یک بحث دیگر است. البته بحث فقهی هم نیست بلکه فلسفه فقهی است.
دلایل انحراف امت اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)
آیت الله علیدوست در ادامه با یادآوری این موضوع که حکومت باید برنامه، کارگزار لایق و رهبران حکیم داشته باشد، با اشاره به ایام فاطمیه و همچنین دهه فجر انقلاب اسلامی به بررسی دلایل انحراف امت پس از رحلت نبی اکرم(ص) پرداخت و اظهار داشت: همیشه برای بنده سوال بود که چرا پس از پیامبر اکرم(ص) امت این گونه شد؟ اگر بگوییم پیامبر(ص) اصحاب بدی داشتند، نمی توانیم بگوییم. البته جریان نفاق بود ولی خیلی ها صالح بودند. برخی سابقه ۸۲ جنگ داشتند. نمی توانیم بگوییم اصحاب همه بد بودند. اگر بگوییم پیامبر(ص) نافذ کلمه نبودند درست نیست چون ایشان نافذ کلمه بودند. اگر بگوییم که افراد پیامبر(ص) را دوست نداشتند شواهد تاریخی خلاف آن را بیان می کند.
وی ادامه داد: اگر بگوییم پیامبر(ص) نسبت به امامت، ولایت، حضرت زهرا(س) بیان وافی و کافی نداشتند نمی توانیم بگوییم. البته درست است نگذاشتند نامه نوشته شود ولی قبلاً ده ها برابر نامه، پیامبر(ص) در جاهای مختلف فرموده بودند. پس مشکل کجا بود؟ بنده به این نکته رسیدم که اصحاب پیامبر(ص) – به جز منافقین – عموماً اسلام آورده بودند. ولی جز چند نفر محدود، بقیه براساس اندیشه قوی و پشتوانه نظری و اندیشهای دور ایشان جمع نشده بودند. البته اسلام را از روی معرفت آورده بودند ولی بیشتر تحت تأثیر شخصیت پیامبر(ص) بودند.
انقلاب همانگونه که مجاهد و مدافع می خواهد، متفکر نیز می خواهد
استاد درس خارج حوزه علمیه قم بیان کرد: اصحاب تک تیراندازان و مجاهدان خوبی بودند ولی متفکران خوبی که اسلام، گزاره های اسلامی، تفاوت امامت انتصابی و انتخابی و تفاوت میان حاکمیت صالح با حاکمیت جاهل را درک کرده باشند، نبودند. به تعبیر امروزی حفره های تئوریک و نظری خالی بود. البته اگر پیامبر(ص) عمر بیشتری داشتند این حفره ها پر می شد ولی نشد. آثارش نیز این شد همان هایی که در جنگ شمشیر می کشیدند و مبارزه می کردند پس از پیامبر(ص) به وسیله یک مسأله قبیله ای بر روی یک دیگر شمشیر کشیدند و هم دیگر را زدند. وقتی حفره های نظری باشد فضا را می توان عوض کرد و برخی این کار را کردند. به عقیده ما حفره تئوریک کار خود را کرد. به همین دلیل اگر حکومت بخواهد موفق باشد باید بها و ظرفیت لازم را داشته باشد.
وی تأکید کرد: انقلاب اسلامی ما نیز همان گونه که نیازمند مجاهد، مدافع و تک تیرانداز است، نیازمند متفکر نیز است، کسانی که بتوانند حفره های تئوریک را حل کنند. چنان که نیاز به اخلاق دارد. در این که انقلاب اسلامی ظرفیت است مگر کسی شک دارد؟ جالب است به این ظرفیت، پیامبر(ص)۱۴۰۰ سال پیش اشاره کرده اند «لو کان الإیمان معلقأ بالثریا لناله رجال من ابناء فارس.» این روایت ذیل سوره جمعه است و سخت ترین رجالیون سنی نیز بر اعتبار این روایت می گویند «مما اطبقت علیه امه.» پس یک ظرفیتی است. بحث تعصب هم نیست و ناسیونالیسم را هم نمی خواهیم اینجا زنده کنیم. ظرفیت های طبیعی در کشور وجود دارد، ظرفیت ذهن ایرانی وجود دارد، ظرفیت مذهب وجود دارد، مذهبی که می تواند این ها را یک پارچه کرده و جمع کند ولی متأسفانه ظرفیت سوزی هم زیاد داریم.
آیت الله علیدوست اذعان داشت: در ظرفیت سوزی، ذهن ها فرسایش پیدا می کند. ما اکنون هزاران نیروی قابل در حوزه و دانشگاه داریم که تربیت شده اند ولی می بینیم در صف مانده اند. شاید در حال حاضر بهترین شکل برای چنین افرادی این است که خودشان از فکرشان استفاده کنند. به همین دلیل ما یک فرار مغزها داریم و یک فرسایش مغزها. به عقیده ما این ها باید در رأس بیایند. جوان گرایی که بتواند این حفرههای تئوریک را پر کند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=10113
نظرات