آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه عقل در مقابل نقل است و نه سنت، تاکید کرد: عقل چراغ نیست، بلکه صراط است؛ از این رو باید جایگاه عقل را در اجتهاد بالا ببریم و جایگاه اجماع را پایین بیاوریم.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از خبرگزاری قرآن(ایکنا) آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود در مسجد اعظم با اشاره به شعار نه شرقی و نه غربی، با بیان اینکه علم به معنای مطلق آن شرقی و غربی ندارد، گفت: شعار نه شرقی و نه غربی تا قیامت خواهد بود و باید باشد، ولی مسئله علمی چه شرقی و چه غربی، غیردینی نیست زیرا یا مستقیماً ما با علوم دینی به معنای مصطلح آن کار داریم و یا با فیزیک و ریاضی و … که این مقولات چه در کشوری دینی و چه در شرق و غرب فرقی ندارد و همه تبیین فعال خداوند است.
وی افزود: همان طور که قرآن کریم و تفسیر آن سخن از کلام خدا و علمی دینی است پرداختن به خلقت آفرینش و ستارگان و کشف قواعد ریاضی نیز بررسی فعل خدا و علمی دینی است؛ البته دانشگاههای شرق و غرب عالم با اینکه به این مسایل میپردازند از آن غافل هستند به همین دلیل حرف از تصادف و … در خلقت آفرینش میزنند.
این مرجع تقلید با بیان اینکه سیاست و استقلال و آزادی ما باید نه شرقی و نه غربی باشد، به عبارت مصطلح «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» پرداخت و تصریح کرد: این عبارت که منسوب به معصوم(ع) است همیشه به صورت مطلق بر مسایل حکمفرما نیست، زیرا خوارج هم میگفتند که «لا حکم الا لله» که حرف حقی داشتند، اما با نیت باطل آن را میزدند بنابراین باید هم به من قال و هم به ما قال نگاه کنیم.
این مفسر قرآن با بیان اینکه خلقت عالم بر حق است، اظهار کرد: انسان زبان و کام و معده را به کار میبندد و چون بر حق است نمیتواند غذای مسموم را هضم کند و بالا میآورد و همین اعضاء چون مخلوق خدا هستند و در دنیا براساس خلقت حق او فعالیت دارند در قیامت نیز این طور است و علیه انسان شهادت میدهند.
عالم دینی و غیردینی داریم، اما علم دینی و غیر دینی خیر
وی افزود: صرف نعمتی مانند چشم و گوش و دهان و معده و … در راه باطل و هواپرستی، امری باطل و غیردینی است. به همین دلیل دانشمند مومن و غیرمومن داریم، ولی علم دینی و غیردینی نداریم.
وی با اشاره به منطق اسلام درباره اختیار و جبر گفت: انسان مختار هست، اما هیچ موجودی در عالم مستقل بالذات نیست بنابراین انسان نه مختار محض است و نه مجبور و امر بینالامرین است، اما میتواند مسیر را خودش انتخاب کند.
این مرجع تقلید تصریح کرد: به همین دلیل فرمودند که چون عالم بر حق است انسان با گناه به مقصد نمیرسد البته چون خیال میکند با گناه زودتر به مقصد می رسد با همین گناه به چاله می افتد و از مسیر دور میشود و روزی گرفتار خواهد شد، همان طور که هوای درونی و جاهلیت کفار باعث شد تا بتها را بپرستند.
صاحب تفسیر تسنیم بیان کرد: چوبی و سنگی که بر آن سجده شده است از کفار می پرسند من که خودم عابدم چرا مرا معبود گرفتی و به من سجده کردی؛ همین بتها در جهنم علیه این فرد شهادت میدهند و جهنم نیز اطاعت خدا را می کند و چون حب لله مطیع است، خودش وقتی کافر و مشرکی را ببیند شعلهور می شود.
وی با اشاره به تعبیر قرآن مبنی بر اینکه اگر معاذالله پیامبر چیزی را به خدا نسبت دهد رگ او را میزنیم، اظهار کرد: پیامبر در جواب کسانی که می گفتند چرا فردی مانند ما پیامبر است فرمود نه من اولین پیامبر هستم و نه این حرفها حرفهای تازه است و انبیاء گذشته نیز همین طور بودند و مردم آنان را به سخره گرفتند.
علم غیب ذاتی نیست
آیتالله جوادی آملی عنوان کرد: هر پیامبری برای خود شریعت خاص دارد و من هم تکمیل کننده انبیاء گذشته هستم؛ چرا از من علم غیب میخواهید، مگر من الله هستم که اینگونه طلب می کنید. من تابع وحی هستم و هر چیزی خدا گفت اعم از اخبار غیبی و غیر آن، آن را میگویم؛ من مرتضای خدایم ولی خودم ذاتا علم غیب ندارم.
وی افزود: من به اندازه لازم علم غیب دارم اما اینکه ذاتا داشته باشم این ممکن نیست؛ در اینجا نکته اصولی وجود دارد و اینکه تنها منبع برای حرف های من، وحی است زیرا پیامبر نه از روی اجتهاد و نه اجماع سخنی میگوید بنابراین در اصول باید فتیله اجماع را پایین بیاوریم زیرا در حد خبر است و فتیله عقل را بالا ببریم.
وی تاکید کرد: عقل را باید بالا برد زیرا عقل کارساز است و آن چیزی که علمی است توسط عقل فهم میشود؛ البته عقلی که می تواند پایاپای سنت جلو برود، پیامبر فرمود عقل بسیار خوب است، اما من با عقل کار نمیکنم من با شهود و وحی کار دارم، زیرا عقل بالاخره اشتباه میکند.
عقل در برابر نقل
این مفسر قرآن اظهار کرد: علامه مجلسی فرمود اجماع این است که ۱۴ معصوم با علم شهودی و معصومانه فتوا میدهند و نه با اجتهاد. اگر عقل حجت است در این سطح است که بفهمیم خدا و پیامبر چه گفتهاند، نه اینکه بخواهیم آن را برابر وحی قرار دهیم.
وی تاکید کرد: ما با ظاهر قرآن حکم خدا را میفهمیم و با عقل چیزی را کشف می کنیم که ائمه(ع) و پیامبر(ص) گفتهاند و به ما نرسیده است، نه اینکه در ردیف عقل و در قبال وحی باشد، زیرا پیامبر (ص) و علی (ع) و اولاد علی (ع) و وحی، مقابل ندارد که بخواهد عقل مقابل آن قرار گیرد، بلکه عقل در برابر نقل است.
نظرات