به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله حسین شوپایی جویباری از اساتید برجسته حوزه در درس خارج فقه معاصر با موضوع «عقود مستحدثه» به بیان ملکیت و مالیت پرداخت که در ادامه جلسه ۵۱ الی ۵۴ تقدیم حضور علاقهمندان میگردد؛
حق سرقفلی
بعد از بحث حق تالیف، یکی از حقوقی که در کلمات مطرح شده که آیا مشروع است یا نه، بحث حق سرقفلی است (با توجه به این که از حقوقی است که در میان عقلاء معتبر دانسته شده است )، در زمان حاضر اشکالی نیست که حق سرقفلی مورد عمل عقلاء است و بر آن ترتیب اثر میدهند، یعنی تصرف در مورد حق را بدون اذن صاحب حق جائز نمیدانند و همچنین این حق را قابل نقل و انتقال میدانند. بحث در این است که آیا این حق نزد شارع مشروع است یا خیر؟ همانطور که در کلمات آمده، دو صورت از حق سرقفلی حق قابل تصویر و بحث است:
بیان دو تصویر برای حق سرقفلی
صورت اول (که عمده کلمات ناظر به این صورت است) این است که در اجاره اعیانی مثل مغازه یا کارخانه که به صورت مستمر مثلا سالانه اجاره داده میشود، آیا در این موارد غیر از ملکیه العین (که مربوط به مالک است) و ملکیه المنفعه (که مربوط به مستاجرِ در هر سال است)، امر سومیهم به نام حق سرقفلی وجود دارد یا نه؟ حق سرقفلی در تصویر اول، عبارت است از این که شخص حق داشته باشد عین را اجاره دهد برای مالک به اجرت معینی، مثلا عین را در سال دوم اجاره دهد به مبلغ خاصی ولو مالک العین راضی به این نباشد و بخواهد سال دوم به مبلغ بیشتری اجاره دهد. پس بحث این است که غیر از ملکیت عین و منفعت، امر سومیبه نام حق ایجار مغازه به مستاجرین در مقابل مال معلوم وجود دارد، یا این که چنین امری وجود ندارد و بعد از اتمام مدت اجاره، مالک مختار است که مغازه را اجاره بدهد یا ندهد، و به همان مستاجر اجاره دهد یا به دیگری، و همچنین به همان مبلغ اجاره دهد یا به مبلغ دیگری.
اگر حق سرقفلی وجود داشته و مشروع باشد، مصدر اصلی این حق، خود مالک است و مالک در کنار ملکیت عین و ملکیت منفعت، حق ایجار به دیگران را دارد و میتواند حق سرقفلی را به مستاجر اول منتقل کند، که اگر چنین کند حق اجاره دادن ها به مبلغ خاص، در اختیار مستاجر اول است. پس صورت اول سرقفلی این است که آیا چنین حق قابل نقلی برای مالک العین وجود دارد که بتواند آن حق را به شخص دیگری (مثل مستاجر اول) نقل دهد تا اختیار ایجار از این به بعد با او باشد، یا چنین حقی وجود ندارد و یا اگر هم چنین حقی وجود دارد اما قابل نقل نیست؟ این امر محل خلاف است.
صورت دوم حق سرقفلی این است که مستاجری که مثلا مغازه ای را اجاره کرده، گاهی حضور مستاجر در این مغازه وکار خاص او باعث میشود که ارزش مالی این مغازه زیاد شده باشد. مثلا اگر مغازه به عنوان قصابی اجاره داده شده باشد، کار خاص و خصوصیات مستاجر قصاب، باعث رونق این مکان و ارزش مالی این مغازه شده است به طوری که مغازه قصابی با همین شرایط در مکان دیگر به مبلغ کمتری از مغازه قصابی در این مکان اجاره داده میشود؛ زیرا فعالیت ها و رونق کار مستاجر، موجب بالا رفتن قیمت عین یا قیمت منفعت عین شده است. در تصویر دوم، بحث در این است که آیا مالک حق دارد بدون این که هیچ مبلغی به مستاجر بدهد، بعد از تمام شدن مدت اجاره او را از عین مستاجره بیرون کند ولو عمل او باعث رونق آن مکان شده است، یا اینکه مستاجر به خاطر ایجاد افزایش مالیت عین، حق پیدا میکند و بخشی از مالیت این عین برای مستاجر است به طوری که اگر بخواهد تخلیه کند، میتواند حقی را از مالک یا از مستاجر بعدی دریافت کند. تعبیر دیگر از حق سرقفلی طبق این صورت، تعبیر «حق پیشه» است، یعنی این حق، حاصل از کار و پیشه مستاجر است. پس حق سرقفلی در صورت دوم ، حقی است که در اثر کسب و پیشه مستاجر ایجاد شده و به خاطر آن حق، مستاجر عوضی میگیرد از مالک یا از مستاجر بعدی.
فرق دو تصویر: در تصویر اول از حق سرقفلی، منشا این حق خود مالک بوده و مالک میتواند آن را منتقل کند به مستاجر، ولی در تصویر دوم، منشأ این حق، عمل خود مستاجر است نه این که از مالک به او منتقل شده باشد. لذا هر دو صورت از حق سرقفلی باید بحث شود. آیا در هر دو تصویر از بحث، حق یعنی اعتبار وضعی خاصی در مقابل اعتبار حکم یا اعتبار ملک وجود دارد، چون امور مجعوله وضعیه یا از سنخ حق است یا ملک و این دو در مقابل اعتبار حکم هستند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=18934
نظرات