علوم انسانی موجود، در بستر تحولات رنسانس و انقلاب صنعتی غرب شکل گرفته اند و با توجه به رویکرد مادی و مدرن غرب در بنیانهای فلسفی-کلامی، این علوم انسانی بر اساس این بنیانها شکل میگیرند. تحول در علوم انسانی، یکی از مهمترین نیازهای علمی کشور محسوب میشود چرا که علوم انسانی موجود، ابتنای بر بنیادهای الحادی و مادی دارد که حیوان انگاشتن انسان، عدم وجود رویکرد معنوی به انسان و جهان و عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال، از جمله نتایج این بنیادها است. با توجه به صبغه دینی و اسلامی نیازهای کشور، این علوم انسانی به نیازهای مربوطه پاسخ صحیح بومی نمیدهد چرا که نیاز و پاسخ آن از حیث مبانی و منطق با یکدیگر تعارض دارند. از این رو تحول در علوم انسانی نیاز به باز مهندسی مجدد این علوم، بر اساس اندیشه ناب اسلامی دارد.
یکی از آسیبشناسیهای مهم گفتمان علوم انسانی اسلامی در کشور، این است که با وجود نتایج قابل قبول در گفتمان اسلامی در حوزه مبانی و رشتههای علوم انسانی، گفتمان و مبنای دینی و اسلامی در کلان بحث علوم انسانی کشور جزء جریانات اقلیت و از هم گسیخته محسوب میشود در حالی که جریان روشنفکر و غربگرای علوم انسانی کشور در گفتمان سازی یافتهها و نتایج علمی خود در بین اساتید و دانشجویان، بسیار منسجم و هدفمند عمل میکند.
لذا تشکیل یک دبیرخانه با چشمانداز حرکت به سمت مرجعیت علمی گفتمان اسلامی در علوم انسانی کشور ضرورت پیدا میکند. حرکت به سمت این چشم انداز به منظور رفع ایراد مطروحه و ترویج و انتشار مباحث علمی و پژوهشی، باید با هماهنگی و حرکت یکپارچه با مراکز علمی دیگر همراه باشد که موجب تشکیل جبهۀ علمی بر محور گفتمان اسلامی میشود زیرا که مباحث علمی و پژوهشی در این مراکز علمی تولید و تجمیع میگردد اما آسیب اصلی، عدم انتشار منسجم این مباحث بوده و به همین دلیل علوم انسانی اسلامی در مقابل علوم انسانی غربی بروز و ظهور ضعیفی دارد. همچنین وجود سلایق و علایق مختلف در عرصه مبانی و عملکرد، با حفظ حرکت هماهنگ و یکپارچه، ایرادی به تشکیل این جبهه وارد نمیکند چرا که اینها در عرصه علمی و پژوهشی کشور بدیهی و طبیعی به نظر میرسد کما اینکه در جبهه غرب گرا و روشنفکر این مسئله وجود دارد.