پژوهشگر عرصه جریان شناسی بر این باور است که دموکراسی غربی در عمل اجتماعی سخن از آزادی مردم در رأی دادن و جمهوری می زند، اما از سوی دیگر به شکل مرموز و پیچیدهای به مهندسی رأی مردم میپردازد.
پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه: خط فکری و جریانی هر جامعهای را روشنفکران و سنتگرایان آن جامعه مشخص و معین میکنند، به گونهای که تأثیر مستقیمی در تشکیل آینده آن کشور در تمام زمینهها خواهد داشت.
بحث تقابل روشنفکر و سنتگرا از گذشته وجود داشته و همواره در بسیاری از موارد، تضادهای غیرقابل انکاری داشتهاند، اما مسأله مهم که نقش تعیین کننده هردوی آنها برای جامعه است، بنابراین بایستی با ترسیم خطی صحیح و الگوسازی راه و روشی نو در جامعه و جهان، همگان را به پیروی از آن متقاعد کرد.
روشنفکری اسلامی، نوعی از روشنفکری است که وظیفه دین در آن تقابل با نظام سلطه و سکولار برای ساخت تمدنی اسلامی و انسانی است.
یکی از شاخصههای مهم در این قالب روشنفکری، بیدار کردن وجدان عمومی و منطق جهانیان است، چراکه برخورد منطقی با هر حرکت جدیدی برای به ثمر نشاندن و الگوسازی آن، نخستین قدم به شمار میرود.
رهبر معظم انقلاب در پیام خود به جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرمودند: «از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟»
به نظر یکی از مهمترین مقدمات شکلگیری آگاهی عمومی که از دغدغههای رهبر معظم انقلاب برای شکلگیری تمدن نوین اسلامی به شمار میرود، روششناسی در عرصه روشنفکری اسلامی و نشان دادن ثمرات آن به نخبگان و سپس سایر مردم جهان است.
از این رو با حجت الاسلام احمد عابدی یکی از پژوهشگران عرصه روشنفکری و پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی گفتوگویی درباره روشنفکری و دستهبندیهای گوناگون آن صورت گرفته است که در ادامه متن آن را می خوانید.
به نظر حضرت عالی روشنفکر مسلمان چه شاخصی باید داشته باشد؟
شاخصهها یا بایدهای یک روشنفکر مسلمان – علاوه بر ایمان به فرآیند توحید تا ولایت فقیه- ایمان به آینده روشنی است که از طریق درگیری تمدنی به دست میآید، به عبارت دیگر، روشنفکر مسلمان بر این باور است که دین در قالب انقلاب اسلامی، به صورت تمام قد در مقابل تمدن سکولار غرب قیام کرده است و در نهایت آن را در جهاز هاضمه خویش هضم(نه حذف) خواهد کرد و خود تبدیل به یک تمدن عظیم توحیدی خواهد شد.
روشنفکری در ایران و غرب به چند دسته تقسیم میشود؟
روشنفکری را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد که هر دسته دارای زیر مجموعه و تقسیمهای خاصی است؛ روشنفکران تمدن ساز یا موحد، سکولار یا ملحد و روشنفکران التقاطی که خواهان ساخت ژاپن اسلامی هستند.
برخی قائلند جامعه ایرانی ظرفیت جمهوری خواهی نداشته است نظر شما در اینباره چیست؟
به عقیده ما جامعه ایرانی ظرفیت حکومت اسلامی را داشته است که هدف اولیه حضرت امام(ره) بوده است، اما به خاطرمصالحی، تنزل به جمهوری اسلامی پیدا کرد.
شاخصه اساسی حکومت اسلامی اطاعت و بیعت تمام عیار از ولایت فقیه به عنوان جانشین امام زمان(ع) است تا جایی که رأی و خواست مردم پیرامون اراده ولی فقیه، تشکیل نظام منسجم و توحیدی را می دهد، نه اینکه رأی مردم همچون کفشهای آهنی و سنگین، مانع حرکت جامعه به سوی اهداف انبیاء(ع) شود.
دموکراسی به روش غربی چنانچه در مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه، به خود و طرفدارانش دروغ می گوید، در عمل اجتماعی نیز سخن از آزادی مردم در رأی دادن و جمهوری می زند، اما از سوی دیگر به شکل مرموز و پیچیدهای به مهندسی رأی مردم میپردازد و آنچه مورد خواست سرمایه داران و دنیا طلبان است را از صندوقها خارج میکند.
همین حقیقت در اقتصاد لیبرال دموکراسی وجود دارد، آنجا که شعار بازار آزاد و تعیین قیمت کالا توسط سیستم عرضه و تقاضا داده میشود، اما غولهای اقتصادی با مهندسی بازار و مدیریت فرآیند «تولید، توزیع و مصرف» در نهایت به اهداف خودشان می رسند.
اوصاف روشنفکری و روشنفکرمآبی بعد انقلاب را تبیین کنید؟
روشنفکری دارای اوصافی است که روشنفکرمآبی محروم از آن است، صفاتی همچون دیدن افقهای آینده و روشن پیشِ روی جامعه بشری، داشتن دغدغه اصلاح و تغییر امور جامعه بشری و به خصوص مسلمانان و دوستان اهل بیت(ع)، دغدغه تغییر وضعیت موجود به نفع آینده مطلوب اسلام و حرکت به سوی آن، نه به سوی تجدد و مدرنیسم.
چرا روشنفکران میان علوم انسانی و پیشرفت علوم در غرب خلط میکنند نظر جنابعالی در این باره چیست؟
طبیعتا این خلط مربوط به روشنفکران التقاطی و سکولار است، روشنفکر موحد و در تراز تمدن اسلامی، چنین فریبی را نمی خورد. نباید نگاه ما به علوم به شکل جزیره ای باشد، یک پارچه نمودن علوم بر مبنای واحد، آرزوی دیرینه بشری بوده است، اختلاف همان مبناست که در تمدن اسلامی، توحید است و در تمدن غرب، دنیا و لذائذ آن (انسان).
واقعیات اجتماعی تا چه اندازهای با شعارهای روشنفکران هماهنگ شده است؟
به نظر همه شاخصهها، حکایت از رشد ارزشهای الهی و حرکت به سوی یکتاپرستی، در سطح اجتماعی، منطقه ای و جهانی دارد و هیج شاخصه مثبتی- نه سیاسی نه فرهنگی و نه اقتصادی- در ادامه حیات لیبرال دموکراسی وجود ندارد.
این واقعیت اساسی جامعه است که متأسفانه روشنفکرمآب، آن را نمی خواهد فهم کند.
آیا جریان روشنفکری خواست واقعی مردم است یا صرفا یک جریان القایی است؟
جریان روشنفکری تمدن ساز و موحد، خواست واقعی « مردم ایران، موحدین، مسیحیت ناب و مستضعفین» جهان است و از آن طرفداری میکنند، نباید به سر وصدای چند نفر که در داخل ادای روشنفکری را در میآورند، مشغول شویم، سر وصدا و سوت، کف و جیغ بلند این دسته از افراد با هدف جلوگیری از شنیده شدن صدای حقیقت از لایههای باطنی مردم جهان است.
هدف روشنفکران فرهنگی از سوق دادن جامعه ایران به سمت غرب چیست؟
هدف اصلی آنان مقابله با انقلاب اسلامی در کنار شیفنگی به تمدن غرب است، اینان برای جلوگیری از تبدیل انقلاب به تمدن بزرگ اسلامی و از بین بردن بزرگترین مانع سر راه تمدن سکولار که در مخالفت با انبیاء علیهم السلام است، چیزی کم نگذاشته اند.
انتهای پیام/
منبع: رسا
https://ihkn.ir/?p=8859
نظرات