به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، دهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات اسلامی زنان و خانواده»، به صاحب امتیازی جامعهالزهرا(س) و سردبیری نرجس رودگر منتشر شده است.
در این شماره مقالاتی با عناوین «واکاوی معنای «نسائنا» در آیه مباهله (جایگاه فاطمه(س) در آیه مباهله از مصداق تا معنای «نسائنا»)» به قلم سیدمحمود طیب حسینی و نسرین انصاریان؛ «ناداری شوهر: طلاق قضایی یا تأمین اقتصادی» نوشته فرج الله هدایت نیا و «واکاوی ماهیت و جواز شیربها از دیدگاه فقه امامیه و حقوق موضوعه» به قلم اباذر افشار، مهدی موحدی نیا و احدالله قلیپور؛ «تحلیل گفتمان موضوع حجاب به روش پدام در مطبوعات عصر مشروطه (با تأکید بر نشریه ایرانشهر)» نوشته احسان وفایی و سعید امیرکاوه، «تبیین وضعیت حقوقی معاملات شوهر به قصد فرار از پرداخت مهریه» به قلم احمد مرتاضی، امین سلیمان کلوانق و حسین حاجی حسین و «تکنیکهای اقناعی شبکه اجتماعی تلگرام در مقابله با نقشهای جنسیتی زن(مطالعه موردی نقش همسری)» به قلم حفیظه مهدیان به چاپ رسیده است.
واکاوی معنای «نسائنا» در آیه مباهله(جایگاه حضرت فاطمه(س))
در چکیده مقاله «واکاوی معنای «نسائنا» در آیه مباهله (جایگاه فاطمه(س) در آیه مباهله از مصداق تا معنای «نسائنا»)» میخوانیم: یکی از برجسته ترین آیات قرآن درباره جایگاه اهل بیت(ع) نسبت به پیامبر(ص) و فضیلت آنان که مورد اتفاق نظر شیعه و اهل تسنن است، آیه ۶۱ سوره آلعمران موسوم و مشهور به آیه مباهله است. با این حال، از طرف برخی مفسران اهل سنت نسبت به بخشهایی از این آیه مباحث و برداشتهایی انجام گرفته که جای بحث دارد. به عبارت دیگر، چند محور از این آیه مورد بحث بوده و نسبت به دیدگاه مفسران شیعه که به اتفاق نظر آیه شریفه را به عنوان یکی از آیات فضایل اهل بیت(ع) معرفی کردهاند جدی است. یکی از این محورها که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، معنای «نسائنا» در این آیه است. این پژوهش با روش ادبی و توصیف و تحلیل به تبیین واژه «نساء» پرداخته و با بررسی دیدگاه لغویان و مفسران، طی یک بررسی موضوعی در قرآن به این نتیجه دست یافته که هر چند مفهوم «نساء» شامل همه زنان اعم از بالغ و نابالغ، و همسر و جنس زن و … میشود؛ اما «ال»، «تنوین» و مضافالیه، معنای آن را خاصتر میکند، بر این اساس و با توجه به سیاق آیات، در قرآن مجید هر جا واژه «نساء» با واژه «ابناء» همنشین شده، مقصود از آن دختران است. بنابراین مقصود از «نسائنا» در آیه مباهله نیز به دلیل همنشینی با «أبنائنا» دختران پیامبر (ص) است و مطابق روایات از میان دختران آن حضرت، مقصود حضرت فاطمه (س) است و شامل زنان آن حضرت نمیشود.
ناداری شوهر: طلاق قضایی یا تأمین اقتصادی
در طلیعه مقاله «ناداری شوهر: طلاق قضایی یا تأمین اقتصادی» آمده است: مرد در فقه اسلامی و حقوق خانواده ایران، مسئول تأمین معیشت همسر و فرزندان است. اگر مردی با وجود تمکن مالی از انفاق به همسر خودداری نماید، باید رفتارش را اصلاح نموده یا همسرش را طلاق دهد. درباره مردی که به علت تنگدستی قادر به انفاق نیست، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. گروهی زن را مکلف به صبر بر ناداری شوهر میدانند؛ گروهی دیگر برای وی حق فسخ نکاح قائل شدهاند؛ راه حل گروهی دیگر الزام شوهر به طلاق است. قانون مدنی ایران از نظریه اخیر تبعیت کرده و طلاق به علت عجز شوهر از انفاق را مشروعیت بخشیده است. در نتیجه، فقر در حقوق خانواده ایران در شمار اسباب انحلال نکاح قرار دارد! دیدگاههای مذکور مورد انتقاد است؛ زیرا الزام زوجه به صبر بر ناداری شوهر موجب تحمیل ضرر به او است. از سوی دیگر، انحلال نکاح به فسخ یا طلاق مبتنی بر قواعد حقوق خصوصی خانواده بوده و با مسئولیت حمایتی دولت ناسازگار است. روایات فراوانی در خصوص لزوم تأمین اقتصادی خانواده توسط امام یا حاکم مسلمین وارد شده است. مبتنی بر این روایات، اسناد بالادستی و قوانین اجرایی در جمهوری اسلامی ایران به طور مکرر بر ضرورت تأمین اقتصادی خانواده توسط دولت تأکید میکند. بر این اساس، راه حل فقهی- حقوقی این نوشتار برای مسئله مزبور، بهرهجویی از ظرفیت حقوق عمومی خانواده و تأکید بر لزوم نقشآفرینی دولت در تأمین اقتصادی خانواده است. از این طریق، زمینه طلاق از بین رفته و ناداری شوهر از شمار علل انحلال نکاح حذف میشود.
واکاوی ماهیت و جواز شیربها از دیدگاه فقه امامیه و حقوق موضوعه
در چکیده مقاله «واکاوی ماهیت و جواز شیربها از دیدگاه فقه امامیه و حقوق موضوعه» می خوانیم: دریافت شیربها توسط زوج، یکی از مصداقهای مغایرت عرف با قوانین خانواده در جامعه ایران است که مشکلات مالی و مسائل حقوقی زیادی برای خانوادهها در برداشته است. از این رو، دو ضرورت ایجاب میکند که مسئله شیربها به لحاظ فقهی بررسی شود: ضرورت اول، تبیین وظیفه مکلفان در برابر اعطاء و اخذ آن؛ ضرورت دوم، قانونمند شدن این امر به صورت دقیقتر با توجه به مبانی فقهی آن. بنابراین، هدف مقاله حاضر، تحلیل ماهیت، بیان صور و احکام شیربها از منظر فقه و حقوق موضوعه است. از طرفی، در مقاله برخی جهات بااهمیت مثل ادله جواز رجوع که مورد غفلت واقع شده، تبیین گردیده است. یافتهها نشان میدهد که شیربها موضوعی عرفی و از نظر ماهیت، شاید بتوان آن را جزء هدایای قبل از ازدواج تلقی کرد؛ هر چند که منحصر در این امر نیست و صور دیگری برای آن قابل فرض است. دیدگاه فقها بر آن است که به حسب عناوین مأخوذه در شیربها احکام آن نیز متفاوت است. در برخی از این صور، اخذ آن حرام و قابل استرداد و در برخی دیگر، اخذ آن جایز و قابل استرداد و در بعضی دیگر، اخذ آن جایز و غیر قابل استرداد است. البته ادله جواز رجوع در موارد مربوطه با هم اختلاف دارد که مورد توجه واقع شده است. قانون مدنی درباره ماهیت و جواز شیربها سکوت کرده است؛ اما از دیدگاه حقوقدانان، اگر شوهر تعهد به دادن آن نمود، قطعاً قابلیت مطالبه دارد.
تبیین وضعیت حقوقی معاملات شوهر به قصد فرار از پرداخت مهریه
در آغاز مقاله «تبیین وضعیت حقوقی معاملات شوهر به قصد فرار از پرداخت مهریه» آمده است: مالکیت زوجه بر مهریه، به محض عقد ایجاد میشود، با این تفاوت که ملکیت وی نسبت به نصف مهر، نافذ و مستقر؛ اما نسبت به نصف دیگر، متزلزل است که با مقاربت جنسی، مستقر میشود. مهریه به اعتبار میزان، ملاک تعیین، شخص تعیینکننده و نیز زمان قابلیت مطالبه، انواع مختلفی دارد؛ اما این اختلاف، تأثیری در زمان صدق عنوان دِین بر مهریه ندارد؛ چرا که مهریه به محض عقد به ملکیت زن درمیآید و در قالب یک دِین، پرداخت آن بر ذمه شوهر واجب است، گرچه حکم به وجوب ادای آن متوقف بر مطالبه میشود. بر این اساس، مدتدار بودن و عدم تعیین آن در زمان عقد، تأثیری در به وجود آمدن رابطۀ دِینی ندارد و فقط مقدار و زمان مطالبه آن را تغییر میدهد. نکته مهم آنکه، گاه شوهر به قصد فرار از پرداخت مهریه، معاملات صوری یا واقعی با دیگران انجام میدهد تا به واسطه آن، خود را ناتوان از پرداخت مهریه جلوه دهد. پرسش اصلی تحقیق این است که از نظر فقهی-حقوقی چه وضعیت حقوقی برای معاملات مذکور منطقی به نظر میرسد. فقها و حقوقدانان، در صحت چنین معاملاتی اختلاف نظر دارند؛ اما نتیجه پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام گرفته، بیانگر آن است که معاملات شوهر به قصد فرار از پرداخت مهر، اعم از اینکه واقعی باشد یا صوری، به سبب نامشروع بودن جهت معامله، باطل است. البته بطلان مذکور، در معاملات صوری شوهر، ناشی از فقدان قصد واقعی نیز میتواند باشد.
تکنیکهای اقناعی شبکه اجتماعی تلگرام در مقابله با نقشهای جنسیتی زن
در چکیده مقاله «تکنیکهای اقناعی شبکه اجتماعی تلگرام در مقابله با نقشهای جنسیتی زن(مطالعه موردی نقش همسری)» آمده است: فضای مجازی، رسانه نوینی است که در مقیاسی عمیق و گسترده، توان تغییر فرهنگ و ارائه باز تعریف جدید از امور فرهنگی را دارد. یکی از مهمترین مؤلفههای فرهنگی در کشور، نقشهای جنسیتی و به خصوص نقش همسری زنان است که در فضای مجازی به چالش کشیده شده است. این مقاله سعی دارد ابتدا با استفاده از نظریات مربوطه، ماهیت فضای مجازی را فهم کند تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه فضای مجازی زنان را اقناع میکند تا از ایفای نقشهایی که تا کنون برعهده داشتهاند، سرباز زنند. به این منظور، پس از ارائه نظریات و تعریف مفاهیم، با به کارگیری روش تحلیل مضمون، پیامهای انتخابی از جامعه آماری تحلیل شده و مضامین اصلی فعالیت شبکههای تلگرام علیه نقش همسری زن استخراج میشود. یافتهها نشانگر آن است که این شبکهها در دو حوزه «رفتار» و «اندیشه» روی تغییر مفهوم همسری اثر میگذارند. همچنین در حوزه اندیشه با تمرکز بر مؤلفههای «خانهداری»، «تمکین»، «خیانت» و «جدایی»، سعی دارند در این چهارگانه، رفتار زنان را در خانواده تحتالشعاع قرار دهند. این شبکهها در حوزه اندیشه، با «معناسازی فانتزی از زن»، «تحقیرآمیز بودن همسری»، «القای نابرابری» و «کلیشه ظالم بودن شوهر» درصددند با برساخت هویتی جدید از زن، زنان ایرانی را از نقشهای جنسیتی که تا کنون در خانواده ایفا میکردند، بازدارند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=15510
نظرات