محمدرضایی با بیان این که طبق بیان علامه طباطبایی(ره) دین و فلسفه دو تعبیر از یک واقعیت هستند، گفت: متأسفانه امروزه برخی سعی می کنند تفکر عقلی را از تفکر دینی جدا کنند که در این صورت تفکر داعش از آن خارج می شود.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ دکتر محمد محمدرضایی استاد فلسفه دانشگاه تهران در گفتوگویی، با اشاره به ایام بزرگداشت علامه طباطبایی یکی از مسائل مهم در رابطه با علامه را ارتباط دادن ایشان بین فلسفه و دین دانست و خاطرنشان کرد: حضرت علامه معتقد بود که دین و فلسفه و تفکر عقلانی دو تعبیر از یک واقعیت هستند.
وی افزود: ایشان معتقد بودند که فلسفه الهی روش انبیاء به دعوت حق و آن چه انسان به آن از طریق استدلال منطقی می رسد فرقی وجود ندارد تنها فرق پیامبران با دلیل عقل این است که آنها از مبدأ غیبی استمداد می جویند.
استاد فلسفه دانشگاه تهران افزود: علامه طباطبایی(ره) با انبوه علم و دانشی که داشتند در عین حال خودشان را تنزل می دادند و در سطح فکری توده مردم سخن می گفتند، علامه معتقد بود که پیامبران از بشر می خواستند نیروی فطری همگانی یعنی استدلال و تفکر عقلانی را به کار بگیرند، چراکه ساحت انبیاء و پیامبران منزه تر از این است که مردم را وادار کنند تا در امور بدون بصیرت قدم بردارند و سخنانی که پیامبران با مردم داشتند در محدوده استعداد و فهم آنها بوده است و با معجزه صحت دعوی خویش را ثابت می کردند.
وی تأکید کرد: از این فرمایش علامه برمی آید که دین و تفکر عقلای و فلسفی دو تعبیر از یک واقعیت است، می دانیم که بیش از ۳۰۰ آیه در مورد تفکر و تعقل در قرآن وجود دارد و از مردم می خواهد که تفکر کنند و کورکورانه چیزی را نپذیرند به همین جهت قرآن در مواردی دلیل و استناد حکم را بیان می کند.
وی با بیان این که علامه طباطبایی(ره) تعقل را در کنار وحی معتبر می دانستند، خاطرنشان ساخت: اما متأسفانه امروزه برخی سعی می کنند تفکر عقلی را از تفکر دینی جدا کنند که در این صورت تفکر داعش از آن خارج می شود، بنابراین هم در پذیرش دین و هم در فهم دین تفکر عقلانی ابزاری بسیار گران بها است.
محمدرضایی تصریح کرد: حضرت علامه فلسفه الهی را این گونه تعریف می کنند که دین هدفی جز این ندارد که مردم به کمک استدلال یا سلاح منطق عقلی و نیروی برهان به شناخت حقایق ماوراء طبیعت نائل بشوند؛ به نظر ایشان تفکر عقلی و تفکر دینی دو تعبیر از یک واقعیت هستند و بر اساس همین منطق بحث فلسفه را همراه با تفسیر قرآن شروع می کنند و بحث های فلسفی ارزشمندی را در المیزان آورده اند و از بحث های فلسفی در تفسیر آیات قرآن را مورد استنباط قرار می دهند.
وی با اشاره به علامه طباطبایی(ره) به عنوان عالمی زمان شناس تأکید کرد: ایشان در زمانی زندگی می کرد که مارکسیسم و کمونیسم رواج داشت و جوان ها جذب می شدند، بر اساس عالم به زمان بودن کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را با حواشی شهید مطهری(ره) نوشتند که به عقیده من این کتاب می تواند نقطه اتکا در مباحث فکری و فلسفی باشد.
استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: علامه طباطبایی(ره) در این کتاب بحث خودشان را از شناخت و معرفت آغاز می کند که در بحث های فلسفی مغفول مانده بود و کمتر مورد توجه قرار می گرفت، ایشان تلاش می کند خواننده را با مبانی فلسفه غرب آشنا کرده و مورد نقد و بررسی قرار بدهد، علامه با آغوش باز از تفکرات فلسفی استقبال می کند.
وی با بیان این که عده ای امروز تلاش می کنند که فلسفه و علوم عقلی در حوزه کمرنگ شود، خاطرنشان کرد: بدون شک اگر یک روحانی مجهز به علوم عقلی نباشد نمی تواند به شبهات بزرگ علیه دین پاسخ دهد، بنابراین ما باید مبانی فلسفی را بخوانیم و استدلال و انتقاد کنیم.
محمدرضایی در ادامه یادآور شد: نکته بعدی این که حضرت علامه طباطبایی(ره) حس و تجربه و صفای باطن را نیز در حوزه شناخت قائل هستند؛ یعنی به عقیده ایشان این طور نیست که ما به حس و تجربه عقلی بسنده کنیم بلکه فرد می تواند بر اساس صفای باطن به حقایقی برسد و از همه مهم تر تعالیم وحیانی است که از طریق پیامبران به انسان ها ارزانی داشته شده است.
وی در پایان یادآور شد: سیره و کتب علامه طباطبایی(ره) بهای گرانسنگی است که فراروی ما قرار دارد و ما باید با پاسداشت ایشان و عمل به سیره ایشان دین خود را به این عالم برجسته ادا کنیم.
انتهای پیام/
منبع: رسا
https://ihkn.ir/?p=8694
نظرات