به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۲۵ تیرماه در نشست علمی «نقد کتاب زن در قرآن»، گفت: در مسائل زنان در هر بخشی مانند اشتغال و… که وارد شویم، نمیتوانیم از سؤالات و شبهات رها شویم، زیرا این مباحث آمیخته با شبهات شده است.
حجتالاسلام بستان با بیان اینکه اگر بتوانیم بحث کلامی حوزه زنان را از مباحث دیگر منفک کنیم، در این صورت بحث کمفایدهای به مخاطب ارائه خواهد شد، افزود: ما وقتی میخواهیم برای حل مسائل روز به متن رجوع کنیم، این سؤال وجود دارد که آیا قصد فهم متن را داریم یا میخواهیم به سؤالات پاسخ دهیم.
استاد حوزه اضافه کرد: بنده دو رویکرد یعنی تاریخی و حل مسئله به قرآن را رد نمیکنم، زیرا کسی میتواند اسلام را از زاویه تاریخی، نگاه و بررسی کند و دیگری ناظر به حل مسائل امروز به تحقیق در مورد متن بپردازد. البته رویکرد دوم برای محققان امروز اولویت دارد و اگر ما این مسیر را نرویم، در معرفت دینی با مشکل روبرو میشویم.
حجتالاسلام بستان بیان کرد: این دغدغه مصلحان بزرگی مانند شهید صدر، امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید مطهری و… است؛ این بزرگواران رویکرد حل مسئله و استنطاق از متون را داشتهاند؛ زیرا با حرکت شتابان و سریع جهان نمیتوانیم با رویکرد اول همراهی داشته باشیم و عقبماندگیها را جبران کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اکثر پژوهشهای ما باید در این رویکرد انجام شود، البته نه اینکه سراغ مباحث عمیق تاریخی نرویم، ولی اولویت با این رویکرد است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه منکر آفات این رویکرد نیستم و باید سعی کنیم در مدیریت بحث، این نقایص را برطرف کنیم، اظهار کرد: از یکطرف نباید در هزار و ۴۰۰ سال قبل بمانیم، زیرا اگر ماندیم، نمیتوانیم از قرآن برای حل مسائل روز بهره ببریم، اما از آن طرف، اگر به سمت تحمیل نظرات جدید به قرآن برویم، این هم خطا است.
سطحینگری؛ عامل تقابل میان قرآن و علم
نویسنده کتاب زن در قرآن، تصریح کرد: در مواجهه نظریات علمی و دیدگاه قرآن، معتقدم نباید به صورت ساده و سرسری این دو را در تقابل قرار دهیم و تضاد میان علم و قرآن ایجاد کنیم. و بنده هم در این کتاب، تلاش کردهام که گرفتار این مسئله نشوم.
وی با اشاره به اقدام جامعه جاهلی در زنده به گور کردن دختران، اظهار کرد: بنده در این مورد در کتاب زن در قرآن، بحث تاریخی ندارم، بلکه به صورت گذرا چند آیه که مرتبط با خشونت علیه دختران در دوره جاهلیت بوده بحث شده و دیدگاه مفسران را آوردهام؛ در مورد زنده به گورکردن دختران در عصر جاهلیت هم که در سوره تکویر، آیه نهم به آن اشاره شده، میتواند قرینه برای رواج این پدیده زشت در آن دوره باشد.
حجتالاسلام بستان با بیان اینکه ما در هر موردی که قرآن به آن پرداخته، نمیتوانیم آن را دلیل رواج بگیریم، ولی در این مورد میتواند دلیل بر رواج باشد، اظهار کرد: مقایسه میان فقه و قرآن هم در این زمینه درست نیست؛ زیرا فقها در فقه، صرفاً مباحث کثیرالاتفاق را بحث نمیکنند، لذا اگر فقیه به استفتایی پاسخ داد، دال بر رواج آن مسئله نیست، ولی قرآن اولاً با فقه تفاوت دارد، زیرا نظر خداست؛ ضمن اینکه وقتی مطلبی در چندین آیه مختلف(تکویر، زخرف و …) مورد توجه قرار میگیرد، میتواند دال بر رواج و اهمیت آن باشد و به همین دلیل قرآن هم به نحو پررنگ علیه زنده به گورکردن موضع گرفته است.
وی افزود: بقایای فرهنگی زنده به گورکردن دختران تا زمان نزول قرآن مسئله رایجی بوده و حتی در روایت است که فردی از زنده به گور کردن ده فرزند دخترش به پیامبر(ص) خبر داد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در مورد به کار رفتن ضمایر مذکر در مورد خدا که برخی آن را ضد زن توصیف میکنند، بیان کرد: به لحاظ فلسفی و کلامی، نسبت مذکر دادن به خدا غلط است و اطلاق حقیقی اصلاً درست نیست، لذا گفتهاند اطلاق مجازی دارد و اگر کسی به این اطلاق هم ایراد وارد کند، در پاسخ میگوییم دغدغه قرآن و هدفش تصرف در زبان عربی و تغییر دادن کلمات زبان عربی نبوده است، بلکه قرآن در بستر زبان رایج آن دوره و قواعد محاورهای اینگونه الفاظ را به کار برده است.
حجتالاسلام بستان تصریح کرد: ما قصد نداریم دو رویکرد حل مسئله و بحث تاریخی را روبروی هم قرار دهیم، بلکه هر دو را در هم ادغام میکنیم و در مطالعات فقهی ما هم این مسئله وجود دارد. مثلاً وقتی میخواهیم روایتی فقهی از ائمه را بفهمیم تا به یک مسئله روز پاسخ دهیم، باز باید اشراف تاریخی هم داشته باشیم.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=18172
نظرات