به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ به سال ۴۱ هجری میرویم و شرایطی که یاران امام حسن مجتبی(ع) و حتی برخی از خویشان، به ایشان خیانت کردند و اوضاع و احوال عمومی جامعه آمادگی لازم برای قیام و جانفشانی و مقابله با ظلم را نداشت. شرایط حاکم بر جامعه آنقدر اسفناک است که وجود خلیفهای به نام معاویه که خواستار برقراری صلح و پرهیز از ریختن خون مسلمانان بود و آنگونه که نقل شده، او را کاتب وحی میدانستند و «خال المؤمنین» میخواندند؛ باعث شد امت پیامبر(ص) از درک نیت واقعی دشمنان اسلام عاجز گردند. در حالی که در زمان قیام امام حسین(ع) شرایط آماده، چهرهها آشکار، پردهها برافتاده و همهچیز روشن بود؛ وجدانها در خواب غفلت فرو رفته و مردمان هراسان و بیمناک بودند.
در چنین وضعیتی، اقدام امام حسین(ع) همچون ضربهای بود که وجدان مردم را بیدار کرد و هر چیزی را در جایگاه خود قرار داد. این حرکت اثر خود را گذاشت، بهگونهای که از همان ساعتهای نخستین شهادت امام، قیام بر ضد امویان آغاز شد و تا انقراض حکومت آنان ادامه یافت و حتی آثار و تهماندههای آنان را نیز در طول تاریخ محو کرد. فداکاری امام حسین(ع) در زمان مناسب خود صورت گرفت و این، امام حسن(ع) بود که زمینه را برای قیام عاشورا فراهم کرد.
اگرچه این مسلمات تاریخی در شرایطی تا امروز به دست ما رسیده است که همچنان پیرامون حیات ائمه معصومین(ع) و بهویژه امام حسن مجتبی(ع) در عرصههای گوناگون بسیار کم میدانیم.
حجتالاسلام بهاءالدین قهرمانینژاد، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران، در گفتوگویی، درباره دلایل ناکافی بودن اطلاعات پیرامون حیات امام حسن مجتبی(ع)، اظهار کرد: دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) [سبط اکبر و فرزند گرامی امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه(س) و در واقع فرزند گرامی پیامبر(ص) که خداوند متعال مقرر فرموده بود فرزندان پیامبر(ص) از نسل دختر ایشان باشد] حدوداً ۱۰ سال و از ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری تا ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری بوده است. این در حالی است که پیرامون حیات ائمه معصومین(ع) بهویژه حضرت امام حسن(ع)، علیرغم پژوهشها و اقدامات علمی گستردهای که از سوی مجامع حوزوی، محققان و بهویژه دانشمندان بزرگ شیعه و سنی انجام شده و حتی برخی مراکز علمی و پژوهشی نیز به همین منظور دایر شدهاند.
وی گفت: اما نتایج این پژوهشها غالباً در همان محیط پژوهشی باقی میماند و در سطح جامعه بروز و ظهور پیدا نمیکند. شاید در عرصههایی و تنها در چند مورد محدود از این پژوهشها استفاده و نتایج آنها در قالبهایی مانند فیلم و سریال به مردم نشان داده شده است، مانند اثری با نام «تنهاترین سردار» که پرداختی پیرامون زندگانی حضرت امام حسن(ع) است. به غیر از این موارد محدود، مسیرهای اندکی برای بیان سبک زندگی ائمه معصومین(ع) به مردم وجود داشته است. کما اینکه در تمامی دورهها و اعصار اطلاعات کافی از زندگانی ائمه(ع) وجود نداشته و این موضوع درباره امام حسن مجتبی (ع) مشهودتر است.
حجتالاسلام قهرمانینژاد ادامه داد: هر چند در ایران و در جرگه حوزویان پرداختهای خوبی پیرامون حیات ائمه(ع) در عرصههای گوناگون انجام شده است و بعضاً آثار خوبی نیز بهویژه در دوران پس از انقلاب نشر یافت و برخی حقایق درباره حیات ایشان با جزئیات بیشتری بیان شد و نیز مراکز پژوهشی عمیق و عریض حوزوی تأسیس شدند و مشخصاً در این زمینه کار علمی کردند و حتی در رابطه با امام حسن مجتبی(ع) پژوهشهای خوبی در قالب کتاب منتشر شده که از بدو تولد تا شهادت ایشان بوده است، اما عمده این آثار و منابع موجود، بر روی یک موضوع در دوران حیات امام حسن(ع) تمرکز جدی و تأکید بسیار زیادی داشتهاند و آن «صلح با معاویه» است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، اضافه کرد: اگرچه ماجرای صلح، مورد سوءاستفاده برخی در شرایط کنونی خودمان قرار گرفته، اما باید توجه داشت که علت انتخاب صلح از سوی امام حسن(ع) متناسب با شرایط زمانه ایشان و فراهم نبودن امکان مقابله با دشمن در میدان نبرد بوده است، که دلیل آن نیز خیانت خواص، برجستگان و نزدیکترین افراد حضرت و فروختن شرافت خودشان به سکه و وعدههای معاویه بوده است، لذا حضرت مجبور به پذیرش صلح میشوند، آنطور که به گفته علامه شرفالدین(از مجتهدان شیعه)، پذیرش صلح از سوی امام حسن(ع) ارزش و اهمیتی به مثابه کربلا و عاشورای امام حسین(ع) داشت، چراکه مقدمه آن واقعه بود.
حجتالاسلام قهرمانینژاد تصریح کرد: مسئله صلح امام حسن(ع) از این منظر دارای اهمیت است که ایشان به دلیل خیانت برجستگان و اطرافیان و بهمنظور حفظ جان تعداد اندک مؤمنان که میتوانستند در آینده برای معاویه خطرآفرین باشند، آن را انتخاب کردند. معاویه که فردی حیلهگر بود و چهره موجهی برای خود در جامعه ساخته بود، امام را مجبور به پذیرش این صلح کرد، در آن شرایط اگر جنگی رخ میداد به دلیل آنکه فرماندهان سپاه امام بعضاً فریفته شده بودند و معاویه با تزویر به میان آنها نفوذ کرده بود، کار به جایی میرسید که لشکر امام شسکت میخورد و این قیام ثمرهای نیز نداشت.
وی افزود: سپس قیام اباعبدالله(ع) را مشاهده میکنیم، آن هم در زمان خلیفهای که آشکارا فسق و فجور میکرد و امام حسین(ع) تنها با قیام میتوانست حقانیت اهلبیت(ع) را تثبیت کند؛ بنابراین تفاوتی میان مواجهه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با ظلم و جور خلیفه زمان خودشان نبود. معاویه ابتدا باور نمیکرد امام صلح را بپذیرد و به همین دلیل، عهدنامهای سفید امضا برای امام فرستاد. این نامه کاملاً سفید بود و فقط در بالاى آن نوشته شده بود: این نامه را در خصوص قرارداد صلح فرستادم. من آن را امضا کردهام، هر شرطى را که شما مىخواهید و صلاح مىدانید در آن بنویسید، مورد قبول من است. در بین بندهای ذکر شده در این قرارداد صلح، امام حین دو نکته مهم را مورد تأکید قرار داد، یکی آنکه معاویه خلافت را موروثی نکند و دیگری آنکه شیعیان علی(ع) را آزار و اذیت نکند و آنها در امان باشند، که بعدتر معاویه صراحتاً این دو بند را نقض میکند و این موضوع، مقدمه وقوع حادثه کربلا بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با بیان اینکه صلح امام حسن(ع) پایهگذار ماجرای کربلا شد و اگر این دو واقعه نبودند، چیزی از اسلام باقی نمیماند، تصریح کرد: اگر نگاهی به اشعار یزید که مقابل سر مبارک امام حسین(ع) میخواند و عبارتی که در این اشعار وجود دارد بیندازیم که میگوید: لعِبَت هاشمُ بالمُلک فلا خبرٌ جاء و لا وحیٌ نَزَل؛ بنیهاشم با ملک و پادشاهی بازی کردند و الا نه خبری آمد و نه وحی الهی در کار بود! خواهیم فهمید که اساساً اینان دین و آیین محمدی را قبول نداشتند. باورهایی در ذهن جامعه شکل گرفته بود که این باورها رفتهرفته پایههای فکری و فرهنگی جامعه را تغییر میداد. صلح امام حسن(ع) و قیام کربلا در کنار یکدیگر اسلام و معارف نبوی را تا به امروز زنده نگاه داشت.
وی گفت: در عرصه سیاسی زمانه امروز صحبت از صلح با استناد تاریخی به حیات سیاسی امام حسن(ع) و ارتباط برقرار کردن میان دو شرایط کاری عبث است، چراکه طبق نص صریح قرآن تعصب بىمنطق یهود و نصارا در دفاع از آیین خویش و مقاومت در برابر اسلام مانع همراهی آنها با اسلام میشود؛ «وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ». حال مذاکره و یا صلح کردن با کسانی که چند صد سال کشورها و ملتها و قبایل را استثمار کردهاند و در تمامی جنبههای حیات این کشورها دخالت مستقیم داشتهاند، معنا دارد؟
برداشتهای سلیقهای از رخدادهای مسلم تاریخی
این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه باید از این رخدادهای تاریخی درس آموخت، گفت: اگر چه امروزه و در همین جمهوری اسلامی، افرادی روی کار میآیند و میگویند کربلا درس مذاکره است که البته این تحریفی آشکار بوده، در حالی که کربلا درس آزادگی، ایثار، شهادت و ظلمستیزی است. طی چند روز اخیر در جلسه هیئت دولت سخنانی بیان شد که با منابع تاریخی همخوانی ندارد و این نشان میدهد مسئولان ما درگیر برداشتهای سلیقهای و ناروا از رخدادها و ماجراهای مسلم طی دوران حیات امامان معصوم(ع) هستند و وقایع را طور دیگری جلوه میدهند.
حجتالاسلام قهرمانینژاد همچنین درباره این مسئله که در میان ائمه(ع) اطلاعات کمتری درباره امام حسن مجتبی(ع) وجود دارد، اظهار کرد: بله این یک واقعیت است، حتی درباره اینکه چه تعداد احادیث از ایشان وجود دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. البته این یک مسئله مشترک در اطلاع ما از سیره چهارده معصوم(ع) است که یک دلیل آن نیز به مظلومیتهای ائمه(ع) در شرایط سیاسی و اجتماعی زمان خودشان و ظلم و جور سلاطین برمیگردد و ارتباطات محدودی که داشتهاند و بعدتر تاریخنگارانی بودهاند که همیشه در مظان اتهام بودهاند مبنی بر اینکه نباید درباره ائمه(ع) مطلبی ثبت و ضبط کنند و حتی در این راه شهید هم میشدند، از جمله شهید اول، شهید ثانی، قاضی نورالله شوشتری(شهید ثالث) و … دلیل دیگر برمیگردد به این عبارت: «لقد کتمت آثار آل محمّد محبّوهم خوفاً وأعداؤهم بغضاً»؛ فضایل اهل بیت(ع) را دشمنان از روی بغض و کینه و دوستان از روی ترس کتمان کردند. هر چند در بسیاری از منابع اهل سنت از جمله در کتاب شرح زندگی امام حسن(ع) نوشته محمد بن سعد و یا در الفصول المهمه اثر ابن صباغ مالکی مطالبی آورده شده، اما به طور کلی اطلاع ما از دوران حیات ایشان اندک و محدود است.
وی ادامه داد: همین اطلاعات اندک سبب گسترش و دامن زدن به برخی شبهات میشد. امام مجتبی در طول حیات خود و در کنار پدر گرامیشان در جنگهای مهمی از جمله صفین، جمل و نهروان شرکت داشتند و در این جنگها بسیار شجاعانه حاضر شدند، این در حالی است که برخی اتهامات ناروا بیان میشود که ایشان اهل مبارزه و رزم نبودند که با اندکی بررسی در میان منابع تاریخی متوجه خواهیم شد نشر این اکاذیب از سوی برخی مغرضان و کسانی که دوستدار اهلبیت(ع) نبودند انجام پذیرفته است. کسانی که مطلع نیستند و نیز نظر سویی ندارند، باید بدانند امام حسن مجتبی(ع) شجاعت فوقالعادهای داشتند و در این جنگها نقش مؤثری ایفا کردند. حتی ایشان پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) به ساماندهی لشکر میپردازند، اما بعدتر میگویند: اگر یارانی قوی داشتم با معاویه شب و روز میجنگیدم. اما آن چیزی رخ داد که به ناچار آن را پذیرفتند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با تأکید بر روحیه امام حسن مجتبی(ع) در رسیدگی به محرومان، گفت: حضرت در مواجهه با افراد دارای مشکلات اجتماعی، برخورد کریمانهای داشتند و اینها از مسلمات تاریخی است. با این حال ایشان در اوج مظلومیت قرار داشتند؛ شرایط به گونهای بود که مردم شنیده و دیده بودند که پیامبر(ص) فرموده است: «الحَسَنُ و الحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ»؛ حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند، اما به دلیل عدم بصیرت، همین مردم وقتی یک مرد شامی به امام جسارت میکند، کاری نمیکنند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که پس از جسارت این مرد، امام به او میگوید: اگر نیازی داری بگو تا آن را برطرف کنم.
وی افزود: امام حسن مجتبی(ع) در خصوص مسائل اجتماعی، فکری و فرهنگی مردم، مشارکت داشته و به بسیاری از شبهات پاسخهای دقیق و عمیقی ارائه میدادند. امام حسن(ع) بسیار موقعیتشناس بودند چراکه در زمان حیاتشان علیرغم تمام مشکلات فکری و فرهنگی جامعه آن روز، در کمال رأفت و کرامت و با فروتنی سخن میگفتند و ظلمستیزی ایشان کاملاً عقلانی بوده است. امام حسن مجتبی(ع) در مسائل اجتماعی به روشنگری و عمق دید معتقد بودند و این مسئله در منابع تاریخی به ویژه در منابع اهل سنت بیان شده است.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=20987
نظرات