به گزارش روابط عمومی دوره آموزش پژوهشی علوم انسانی اسلامی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام و المسلمین دکتر صادقزاده در روز سوم دوره در حوزه رشته تخصصی روانشناسی و علوم تربیتی حضور یافتند و به بیان رویکردهای علوم تربیتی، مبانی و نقد هر یک از آنها پرداختند و در نهایت به دیدگاه خود پرداختند.
ایشان در بیان دیدگاههای بیان شده به شش دیدگاه اشاره فرمودند. اول کشف و استنباط که در این دیدگاه همه مباحث علوم تربیتی از ابتدا تا انتها از دین استخراج میگردد و دستاورهای مستقل بشری به رسمیت شمرده نمیشود. دوم تایید و تکمیل که کاربرد آن در علوم تربیتی آن است که علوم تربیتی موجود به رسمیت شناخته میشود و نقش دین نیز تکمیل و تتمیم آنها است. سوم داوری و تهذیب است که معتقد است علوم تربیتی به شرط تایید و داوری توسط دین مورد قبول است. چهارم رویکرد فرضیهانگاری دین است که طبق این دیدگاه گزاره های دینی به عنوان فرضیه به علوم تربیتی ارائه می شود تا مورد آزمایش و داوری قرار گیرد. پنجم رویکرد تاثیر غیرمستقیم و عدم مداخله است که طبق این دیدگاه، تعالیم دین فقط در مقام کشف آن هم به صورت غیرمستقیم موثر است. یعنی شرط دینی بودن علم این است که عالم تولید کننده آن علم هم مسلمان باشد. رویکرد ششم، رویکرد تاسیسی است که معتقد است علم چند لایه دارد و هستهی مرکزی آن، مبانی متافیزیکی است که اگر این مبانی مطابق اسلام باشد، علم هم اسلامی میشود.
دکتر صادقزاده در پایان به بیان نظریه مختار خود با عنوان رویکرد ارتباط معرفتی پرداختند و فرمودند: دین دائرهالمعارف نیست، علوم تربیتی دینی نباید التقاطی باشد. نقش دین باید نقش خلاقانه و فعال باشد و نه صرفا مهذّب و منفعل. روششناسی علم نیاز به اصلاح دارد. تغییر مبانی در روششناسی علم هم اثر دارد. امکان گفتگو با علوم تربیتی غیر دینی باید فی الجمله وجود داشته باشد. با نقد محتوای علوم تربیتی اسلامی نباید خود دین نقد شود بلکه دیدگاه عالم باید نقد شود. اسلام علاوه بر ارائه مبانی متافیزیکی، تعالیم تربیتی مستقیم هم دارد.
ایشان در پایان به جمعبندی مباحث خود پرداختند و فرمودند: حاصل این مباحث این است که نظریهپردازی باید با تکیه بر تعالیم بنیادی اسلامی و تعالیم تربیتی اسلامی باشد که این تعالیم به مثابه مفروضات نظری هستند و با استفاده از یافتههای سایر علوم (که آنها هم در چارچوب تعالیم بنیادی اسلامی پذیرفته شدهاند) باید در فضای دینی اثبات شود؛ به این معنا که فهمش از دین فقاهتی و اجتهادی باشد و در فضای علمی نیز باید آزمون پذیر باشد. نکته قابل توجه آن است که نظریه تولید شده منسوب به عالم است و نه به دین و این علم به معنای مصطلح دینی نیست؛ یعنی مستخرج از دین نیست بلکه با رویکرد دینی است.
نظرات