به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، نخستین نشست تخصصی «فقه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی» به صورت مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست با موضوع «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه میخوانید؛
الگوی حِکمی اجتهادی دارای سه استراتژی است. با اجتهاد قسم اول به توصیف انسان مطلوب پرداخته میشود و با قسم دوم توصیف انسان محقق و با اجتهاد قسم سوم، تغییر انسان محقق به انسان مطلوب بحث میشود. چون عنوان انسان مشیر است، در این بحث مصداق فضای مجازی میشود. یعنی فضای مجازی یک وضع موجودی دارد، توصیف فضای مجازی در وضع موجودش کمک میکند تا به عنوان یک موضوع آن را بشناسیم و بعد نوبت به فقه آن، اعم از تکلیفی و وضعی میرسد که به آن بپردازیم.
چرا نیازمند تصویری از فضای مجازی مطلوب هستیم؟
برای اینکه توصیف فضای مجازی محقق شود، تصویوی از فضای مجازی مطلوب هم لازم است، چون میخواهیم بگوییم چطور فضای مجازی موجود به مطلوب برسد. کار فقه فضای مجازی، تغییر و بیان باید و نبایدها است. فقه فضای مجازی میتواند از چند زاویه مورد توجه باشد؛ یک زمان وقتی از فقه فضای مجازی بحث میکنیم، یعنی میخواهیم احکام شرعی فعالیتهایی که در درون فضای مجازی صورت میگیرد، بیان شود؛ احکامی نظیر رشوه در فضای مجازی، سرقتهای مجازی، امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی یا طلاق در این فضا مطرح شود.
در حقیقت، بحثهایی که در عالم واقع وجود دارد، در فضای مجازی نیست و این یک نوع نگاه است و فقیه براساس قواعد و ادلهای که در اختیار دارد، میتواند بحثهای مربوط به عبادات، معاملات، سیاسات، احکام قضایی و … را در فضای مجازی بیان کند. این یک نوع بحث در فقه فضای مجازی است که مقالات متعددی نیز در این زمینه نوشته شده است.
نگاه حکمرانی به فقه فضای مجازی
اما یک وقت میخواهیم کلانتر به این فقه بپردازیم؛ یعنی یک نگاه حکمرانی به فقه فضای مجازی داشته باشیم و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی به مسئله ورود کنیم. یعنی ببینیم فقه حکمرانی ما در فضای مجازی چیست. این با اجتهاد قسم سوم صورت میگیرد، چون در این اجتهاد توضیح دادهایم که سه عملیات صورت میگیرد؛ یکی بیان احکام راهبردی، دو بیان احکام رفتاری و سه، بیان احکام ساختاری. در حکمرانی فقه مجازی، باید احکام رفتاری، راهبردی و ساختاری فضای مجازی بیان شود.
قبل از کشف این احکام از طریق ادله، مسئله این است که باید فضای مجازی را بفهمیم و شناخت فضای مجازی با اجتهاد قسم دوم صورت میگیرد. فقه حکمرانی فضای مجازی که بیانگر احکام رفتاری و راهبردی و ساختاری است نیز با اجتهاد قسم سوم صورت میگیرد، اما توصیف فضای مجازی که الآن چیست، با اجتهاد قسم دوم انجام میشود. یک فضای مجازی مطلوب را نیز باید داشته باشیم که بعد در مقام فقه حکمرانی که میخواهیم فضای مطلوب را داشته باشیم، بدانیم که چیست که با اجتهاد قسم اول صورت میگیرید.
هریک از این استراتژیها متدولوژی خودش را دارد؛ مثلاً در متدولوژی استراتژی اجتهاد قسم اول، از روشی به نام روش تفسیر شبکهای سخن میگوییم. در این روش تفسیر، یک نظام حکمرانی از قرآن و روایات به دست ما میرسد. ما در قرآن، واژههایی مانند حکم داریم که حکم و نبوت و کتاب باهم پیوند برقرار کرده است. این حکم یک پیوند با کتاب و یک پیوند با نبوت دارد و این حکم با احکام جامع نیز پیوند پیدا میکند و این احکام جامع، اعم از فردی و اجتماعی است که حدود الهی را بیان میکند که در دو کانتکس طاغوت و ولایت قرار میگیرد. در ولایت، اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر مطرح است و در طاغوت، اطاعت از غیرخدا مطرح میشود.
روش تفسیر شبکهای در اجتهاد قسم اول، یک حکمرانی مطلوبی را بیان میکند و وقتی میخواهیم باید و نباید فضای مجازی را ذکر کنیم که فضای مجازی از وضع موجود به مطلوب تغییر کند، باید براساس شبکهای که از حکمرانی از قرآن به دست آمده، در اجتهاد قسم اول با آن سنجیده شود. اما اگر بخواهیم فضای مجازی را در وضع موجود بشناسیم، در استراتژی قابل شناخت است که با روش منظومهای امکانپذیر است. سه پارادایم حاکم در توصیف وضع موجود وجود دارد؛ تبیینی، تفسیری و انتقادی. در پارادایم تبیینی، علل و عوامل حاکم بر انسان محقق را بررسی میکنند، اما در پارادایم تفسیری، انگیزهها و علل و عوامل درونی انسان را مطالعه میکنند تا معناکاوی کنند. در پارادایم تبیینی، علتکاوی میشود و در تفسیر معناکاوی صورت میگیرد.
ما میگوییم پدیده محقَق را باید با روش منظومهای شناخت. یعنی آن را تکبعدی نبینیم و دستاوردهای فضای مجازی را تنها نبینیم و مبانی آن را نیز ببینیم. مولفههای درونی آن را نیز باید مشاهده کنیم و همچنین اگر نظام و منظومهای که این فضا را تشکیل داده، دیده شود، میتوانیم به شناخت جامعی با روش منظومهای برسیم. در این صورت، اگر بخواهیم فضای مجازی را بشناسیم، امروزه با چهار دسته علوم نوین مواجه هستیم که عبارت از علوم شناختی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و اطلاعات و ارتباطات هستند. این علوم ارتباطات و اطلاعات براساس یک مبنای هستیشناختی و انسانشناختی و معرفتشناختی شکل گرفته است.
عملاً آنچه امروزه در دسترس مردم است، از طریق شبکههای اجتماعی ارائه شده است که ۶۰ درصد افراد دوازده سال به بالا در جهان عضو یکی از شبکههای اجتماعی هستند و این شبکهها و فضای مجازی، یک دسترسی آزادی میدهند، سرعت زیادی دارند و مشارکت در آن زیاد است و حتی چیزی به نام حریم خصوصی را نیز از بین برده و محدودیتی نسبت به قوانین مدنی ملت – دولتها ندارد. البته دستاورد منفی و مثبت دارد؛ برای مثال امور زندگی را تسهیل کرده است، اما آثار منفی هم دارد که از جمله انتشار اخبار کذب و … است.
روش منظومهای و شناخت جامع فضای مجازی
اگر از این روش منظومهای استفاده کنیم، شناخت جامع منظومهای از فضای مجازی پیدا میکنیم، مولفهها، مبانی و دستاوردهای آن را شناسایی میکنیم و وقتی فقیه یک شناخت جامعی از فضای مجازی موجود پیدا کرد و یک تصویر مطلوب از حکمرانی مطلوب به دست آورد، میگوید فقه حکمرانی فضای مجازی چطور تحصیل میشود.
اینجا است که معتقدم از یکسری قواعد فقهی باید استفاده کرد و حکمرانی فقه فضای مجازی را به دست آورد، آن هم حکمرانی در حوزه احکام راهبردی، رفتاری و ساختاری. به این معنا میگویم باید یک فضای مجازی بومی و حِکمی ساخته شود و این امکان دارد. این سخن را حرف غلطی میدانم که بگویند شبکههای اجتماعی این است و در برابر این واقعیت قرار داریم و ما هم باید فعالیت کنیم، همچنان که دشمن فعالیت میکند و چارهای جز این نداریم. امروزه حکمرانی یک اصلی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دنیا جاری است.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=21629
نظرات